حوزه و مرجعیت

- از ظرفیت رسانه‌ی ملی می توان برای پاسخگویی به مباحث حول محور بودجه‌ی حوزه‌ی علمیه بهره برد و این امر می تواند در اموری مانند مناظرات و گفتگو با مسئولین بودجه‌ای و نمایندگان مجلس صورت پذیرد و محورهای گفتگو می تواند حول محورهایی مانند: ـ تمایز شهریه از بودجه عمرانی ـ برگزداندن موقوفات حوزه به حوزه ـ مقایسه‌ی بودجه‌ی کل حووزه با بعضی نهادهای اجرایی و آموزشی کشور ـ روشنگری در مورد بودجه‌ی مصوب و تخصیص یافته؛ باشد.

- جنجال و شیطنت درباره‌ی بودجه حوزه علمیه، در حالی به اوج خود رسیده است که فقط بخشی از امور عمرانی و جاری حوزه با بودجه دولتی، تامین می‌شود و این که هر سال فقط حدود شصت درصد از بودجه مصوب، تخصیص می‌یابد! کاش برخی سردمداران بداخلاقی و شیطنت رسانه‌ای برخی واقعیات را هم به مردم بگویند؛ مثل اینکه بودجه‌ی کل حوزه‌های علمیه به اندازه بودجه یکی از دانشگاه‌های بزرگ کشور هم نیست!

-

- در ادامه دست و پا زدن های اصلاح طلبان و امیدی ها برای حفظ حداقلی پایگاه مردمی شان، باز هم بوق چی هایشان به سراغ حوزه علمیه آمده و با انتشار بودجه حوزه های علمیه و مقایسه مغرضانه آن با برخی نهادهای دیگر، اقدام به سیاه نمایی علیه حوزه کرده و خود را در جایگاه مدعی العموم قرار دادند تا بلکه بتوانند با فریب دوباره عده ای از مردم، افتضاحات اقتصادی دولت مطلوبشان را لاپوشانی کرده و بر کرسی های مجلس تکیه زنند، غافل از اینکه بعید است مردم دوباره فریب این ها را بخورند.

اما در مورد بودجه حوزه، اینان به جای مقایسه بودجه کل حوزه های علمیه کشور با کل بودجه وزارت علوم و دانشگاه ها و نهادهای وابسته، صرفا بودجه حوزه را با تک تک دانشگاه ها مقایسه کرده اند در حالی که تعداد کل طلاب کشور چندین برابر تعداد دانشجویان یک دانشگاه است. اما مساله اصلی  این است حوزه و روحانیت از ارکان اصلی روند حرکت فرهنگی کشور محسوب می شود و طلاب و روحانیون از همان ابتدای تحصیل خود در میان مردم بوده و بطور مستقیم و غیر مستقیم به مردم خدمات فرهنگی و اعتقادی و سیاسی می دهند و چندین برابر بودجه دریافتی از دولت، کار می کنند. در حالی که در دانشگاه ها چنین نیست و یک دانشجو معمولا تا قبل از فارغ التحصیلی، عملکرد خاصی برای دولت ندارد و بعد ازفارغ التحصیلی و شاغل شدن نیز در قبال کارش دستمزد می گیرد. لذا جنس فعالیت و تحصیل طلاب و روحانیون متفاوت است و بودجه دریافتی شان نسبت به عملکردشان بسیار ناچیز است.

ناچیز بودن بودجه دریافتی حوزه در مقابل عملکرد و هزینه فایده ای که دارد با یک مقایسه ساده نسبت به بودجه های سرسام آور برخی نهادهای علمی و فرهنگی کشور قابل درک است، مثلا بودجه کل وزارت علوم و دانشگاه ها و نهادهای وابسته شان با بودجه حوزه علمیه مقایسه شود تا حقیقت ماجرا روشن شود.

بودجه نهاد ریاست جمهوری و برخی دوستان و #آشنا های دولت بماند ... .

این دست و پا زدن های مغرضانه از سوی برخی ها طبیعیست...

انتخابات نزدیک است... .

#زباله_دان_تاریخ

#اصلاح_طلبی

#تدبیر_وامید

- هرساله در ایام تحویل بودجه توسط دولت به مجلس یکی از شبهاتی که معمولا بزرگنمایی می‌شود بودجه و هزینه‌ی دولت برای حوزه‌‌ی علمیه بوده است که با مقایسه‌ی این بودجه با اصل بودجه‌ی کشور کمتر از نیم درصد و قابل مقایسه با بودجه‌ی علمی دانشگاهها نبوده و همچنین این بودجه مصوب نبوده و تقدیمی است که در سال 97 تنها 41 درصد تخصیص یافته است. این درحالی است که طلاب در بالاترین زتبه‌ی علمی زیر 800 هزار تومان شهریه گرفته و این شهریه نیز از طرف مراجع به واسطه‌ی وجوهات شرعی مردم بوده و هیچ ربطی به دولت ندارد.

-

حجت الاسلام والمسلمین #نبوی خاطرنشان کرد: شرایط اقتصادی به گونه‌ای است که حوزه علمیه در تامین مالی حداقل‌ها دچار مشکل است و نمی تواند حمایت ویژه کند، اما فرصت‌ها و ظرفیت‌های استانی برای تقویت #کارآفرینی فراهم می‌شود.

- زنان مانند مردان در هشت سال دفاع مقدس فعالیتهای چشمگیری مانند جنگ در معرکه و همچنین پشتیبانی و امداد و نجات را برعهده داشتند که در میان زنان می توان به خواهران طلبه نیز اشاره داشت که دوشادوش مردان به میادین جنگ رفته و در این عرصه حتی جان خود را نیز فدا کرده‌اند و از این جمله می توان به خانم شهید طلبه، فهیمه سیاری اشاره داشت که در ماههای ابتدایی جنگ از قم به کردستان رفته دو روز پس از اعزام از قم در اثر اصابت تیر منافقین به شهادت رسید.

- خانواده‌اش از کپرنشینان روستایی در دلگان بودند اما اولا این محرومیت مالی هیچ‌گاه سبب نشد تا معرفت و ایمان «رحمت الله» مخدوش شود؛ بلکه او با شور و شوقی زیاد وارد حوزه شد و افکار و آرزوهای بزرگی را در سر می‌پروراند. از جمله این‌که معتقد بود باید با خون خود درخت اسلام را آبیاری کنیم تا این الهی در جهان، گسترش یابد.
دوما این فقر و محرومیت سبب نشد تا «شهید بامری» وظیفه‌ی خود در دفاع از ایران اسلامی را رها کند؛ بلکه بارها در جبهه‌های دفاع مقدس حضور یافت که آخرین مورد آن مربوط به آذر 1366 در غرب کشور بود که منجر به شهادت او شد. کاش افراد مرفه طلبکار -که در برخی پست‌های حساس کشور حضور دارند- از این جوان 21 ساله درس بگیرند و به جای اغراض دنیوی، کمی هم به فکر ادای وظیفه نسبت به ملت و مملکت باشند.
از روحانی شهید رحمت‌الله بامری، یک دختر به نام فاطمه به یادگار مانده است.

- روحانیت اصیل و متعهد همواره پرچمدار عمل به آموزه‌های اسلام بوده‌اند و به همین دلیل، موجب جلب اعتماد مردم به خود شده‌اند. دوران دفاع مقدس هشت ساله، یکی از درخشان‌ترین برهه‌ها برای بروز این ویژگی مهم بود که نمونه‌های فراوانی را به جامعه معرفی کرده است. حجةالاسلام شهید قاسم جعفریان، روحانی گردان یا زهرا (س) از تیپ 44 قمر بنی هاشم (ع) بود که با وجود قطع پایش حاضر نشد تا عملیات رزمندگان اسلام برای انتقال او به پشت جبهه، با تاخیر مواجه شود. او این لحظات سخت را با تلاوت قرآن گذراند و سرانجام درحالی‌که قرآن را روی سینه‌اش گذاشته بود، به فیض بزرگ شهادت رسید.

- «شهید محمدتقی امینیان» طلبه‌ی هجده ساله اهل روستای فتیده از توابع لنگرود در استان گیلان بود. در وصیت‌نامه‌اش نوشت می‌ترسم به بیت‌المال، مدیون باشم چون من درست درس نخواندم! به همین خاطر، موتور گازی‌ام را بفروشید و پولش را به بیت‌المال برگردانید تا چیزی بر گردن من نباشد! تفکر و سفارش این طلبه‌ی هجده ساله را -که به تصریح خودش برگرفته از سیره‌ی حضرت علی (علیه‌السلام) است- باید به عنوان درسی بزرگ برای بخشی از مدیران بی‌توجه به بیت‌المال، تلقی شود تا شاهد دست‌اندازی به اموال عمومی در کشور نباشیم.