پیشرفت تکنولوژی و نیازمندی به مراجع دینی

پیشرفت تکنولوژی و نیازمندی به مراجع دینی
پیشرفت تکنولوژی و نیازمندی به مراجع دینی

 چکیده شبهه: اگرچه در گذشته به مراجع تقلید نیاز بود اما امروزه به آنها نیازی نیست چرا که فلسفه وجودی آنها، از سه حال خارج نیست: یا مامور به حفظ کتاب و سنت هستند؛ یا مامور به حفظ دینداری مردم هستند و یا مامور به حفظ جان و مال و ناموس دینداران هستند. در صورت اول نیازی به مراجع نیست چرا که با وجود اینترنت و رایانه و نرم افزار، خطری کتاب و سنت را تهدید نمی کند و آنها بدون مراجع نیز محفوظ باقی می مانند. در صورت دوم نیز مراجع کارآمد عمل نمی کنند بلکه خودشان با صدور احکام ضد حقوق بشری، بخشی از مشکل در گریز مردم از دینداری هستند. در صورت سوم نیز مراجع کارآمد عمل نکردند و در مواجهه با برخی ظلم ها همچون حوادث سال 88 سکوت اختیار کردند. بنابراین، روشن می شود که امروز مراجع اساسا کارآمد نیستند و نیازی به آنها نیست.
 

اگر بر فرض، بپذیریم که با ارتقای فناوری برای حفظ متون دینی نیازی به مراجع نداریم، اما باید اذعان کنیم که فهم متون دینی محتاج به تخصص و تسلط بر تشخیص عام و خاص و محکم و متشابه و ... است و این مهم توسط عالمان دینی سامان می یابد.

مراجع به واسطه تسلط بر علوم دینی، به مثابه دیده‌بان برای جامعه اسلامی عمل می‌کنند و مراقب هستند تا جامعه اسلامی در حوزه عقیدتی و اخلاقی و فقهی به انحراف از دین مبتلا نشود. البته این مهم، تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر قرار می‌گیرد و وظیفه آحاد جامعه اسلامی است، اما چون وجوب آن کفائی است، فقیهان در این مهم پیش‌قدم می¬شوند ، علاوه بر این تعیین مصداق معروف و منکر وظیفه مراجع تقلید است که از منابع دینی باید استخراج کنند تا مردم بر اساس آن امر و نهی کنند.

چکیده نقد:  نهاد مرجعیت دینی برخوردار از وظایف متعددی از جمله حفظ دین و دینداری و محافظت از حقوق دینداران است. از آن جایی که در جهان معاصر نیز جامعه دینی به این امور نیازمند است، پس باید بر حفظ و تقویت نهاد مرجعیت دینی کوشید. لازم به ذکر است که مراجع دینی نیز می کوشند تا جایی که در توان دارند این وظایف را محقق سازند.

مقدمه: مرجعیت دینی نقش بسزائی در حفظ و فهم و اجرای دین دارد. از این رو، بخشی از منتقدان دین، با تمرکز بر این نهاد مهم، درصدد القای ناکارآمدی این نهاد و اظهار بی نیازی از آن هستند. در این نوشتار، این انگاره را مورد نقد و بررسی قرار می دهیم.

اصل نقد: شبهه مذکور درصدد القای ناکارآمدی نهاد مرجعیت در جهان معاصر است و بر این باور است که امروزه نیازی به مرجعیت دینی نیست چرا که فلسفه وجودی مرجعیت دینی، حفظ دین و دینداری و دفاع از دینداران است اما امروزه بخشی از این اهداف، مستقل از مرجعیت نیز متحقق می شود و بخشی دیگر از این اهداف توسط مراجع تامین نمی شود و مرجعیت در انجام آنها ناکارآمد است. برای نقد شبهه مذکور و اثبات کارآمدی مرجعیت و نیاز به آن، توجه شما را به این نکات جلب می کنیم:

    ۱.  دین به معنای مجموعه‏اى از قوانين و تعاليم الهى است كه خردمندان را به پيروى از خدا و پيامبر خدا فرا مى‏خواند و به نيكى و نيكوكارى و سعادت دنيوى و اخروى دعوت مى‏كند. از این منظر، دین شامل عقاید و اخلاقیات و احکام است که گوهره اصلی آن اسلام و تسلیم در برابر خداوند است: «إِنَّ الدِّينَ عِنْدَ اللَّهِ الْإِسْلامُ».[1] دین دربردارنده آیات محکم و متشابه است که فهم آن محتاج به تفسیر و تاویل است؛ و این مهم بدست نمی آید جز از طریق آشنایی به دین و علوم دینی مرتبط با آن. عالمان دینی بواسطه تسلطی که بر کلیت دین دارند، مستند به محکمات دینی، تاویل متشابهات را بیان می کنند: «هُوَ الَّذي أَنْزَلَ عَلَيْكَ الْكِتابَ مِنْهُ آياتٌ مُحْكَماتٌ هُنَّ أُمُّ الْكِتابِ وَ أُخَرُ مُتَشابِهاتٌ فَأَمَّا الَّذينَ في‏ قُلُوبِهِمْ زَيْغٌ فَيَتَّبِعُونَ ما تَشابَهَ مِنْهُ ابْتِغاءَ الْفِتْنَةِ وَ ابْتِغاءَ تَأْويلِهِ وَ ما يَعْلَمُ تَأْويلَهُ إِلاَّ اللَّهُ؛ وَ الرَّاسِخُونَ فِي الْعِلْمِ يَقُولُونَ آمَنَّا بِهِ كُلٌّ مِنْ عِنْدِ رَبِّنا»[2]؛ یعنی: « او كسى است كه اين كتاب(آسمانى) را بر تو نازل كرد، كه قسمتى از آن، آيات«محكم» [ صريح و روشن‏] است؛ كه اساس اين كتاب مى‏باشد؛ (و هر گونه پيچيدگى در آيات ديگر، با مراجعه به اينها، برطرف مى‏گردد.) و قسمتى از آن، «متشابه» است اما آنها كه در قلوبشان انحراف است، به دنبال متشابهاتند، تا فتنه‏انگيزى كنند و تفسير (نادرستى) براى آن مى‏طلبند؛ در حالى كه تفسير آنها را، جز خدا و راسخان در علم، نمى‏دانند. (آنها كه به دنبال فهم و دركِ اسرارِ همه آيات قرآن در پرتو علم و دانش الهى) مى‏گويند: ما به همه آن ايمان آورديم؛ همه از طرف پروردگارِ ماست». بنابراین، آیات قرآنی به دو دسته محکم و متشابه تقسیم می شوند که برخی می توانند مستند به آیات متشابه فتنه انگیزی کنند ولی عالمان که به کلیت دین ایمان دارند، آیات متشابه را مستند به آیات محکم تاویل و روشن می سازند.[3] از این رو، حتی اگر بپذیریم که با ارتقای فناوری برای حفظ متون دینی نیازی به مراجع نداریم، اما باید اذعان کنیم که فهم متون دینی محتاج به تخصص و تسلط است و این مهم توسط عالمان دینی و مراجع سامان می یابد. در واقع، مراجع دینی همان عالمان دینی هستند که محل رجوع توده مردم برای فهم متون دینی هستند. روشن است که نیاز به فهم دین برطرف نشده است و در هر دوره ای باید کسانی باشند که این مهم را برآورده سازند. از این منظر، همچنان به نهاد مرجعیت دینی نیازمندیم.
    ۲. بنابراین، روشن شد که مرجعیت دینی برای حفظ دین اهمیت بسزائی دارد. اینک به این مساله می پردازیم که مرجعیت دینی، موظف به حفظ دینداری نیز می باشد. در واقع، مراجع بواسطه تسلط بر علوم دینی و معارف وحیانی، به مثابه دیده بان برای جامعه اسلامی عمل می کنند و مراقبند تا جامعه اسلامی در حوزه عقیدتی و اخلاقی و فقهی به انحراف از دین مبتلا نشود. البته این مهم، تحت عنوان امر به معروف و نهی از منکر قرار می گیرد و وظیفه آحاد جامعه اسلامی است اما چون وجوب آن کفائی است و باید بخشی از مومنان عهده دار آن بشوند، فقیهان در این مهم پیشقدم می شوند: «وَ لْتَكُنْ مِنْكُمْ أُمَّةٌ يَدْعُونَ إِلَى الْخَيْرِ وَ يَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ يَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْكَرِ وَ أُولئِكَ هُمُ الْمُفْلِحُونَ»[4]. همچنین فقیهان موظفند تا پاسخگوی شبهات باشند و برای دفاع از دین و ترویج دینداری از سه روش حکمت و موعظه و جدال احسن بهره ببرند: «ادْعُ إِلى‏ سَبيلِ رَبِّكَ بِالْحِكْمَةِ وَ الْمَوْعِظَةِ الْحَسَنَةِ وَ جادِلْهُمْ بِالَّتي‏ هِيَ أَحْسَنُ»[5]. بنابراین، مراجع دینی، موظف به حفظ و ترویج دینداری نیز هستند و از این جهت، همچنان به این نهاد نیازمندیم. اما این که گفته شده است که مرجعیت دینی با ابلاغ احکام ضد حقوق بشری، امروزه خودش بخشی از مشکل است ناشی از این است که شبهه گر تصویر صحیحی از نسبت حقوق بشر و دین ندارد. از منظر دینی، اساسا ما انسان ها در برابر خداوند وجود و حقوق استقلالی نداریم بلکه وجود ما در تمامی اوقات وابسته به وجود خداوند است. به تعبیر فلسفی، وجود آدمی «عین الربط» است و استقلالی در برابر وجود خداوند ندارد تا در برابر خداوند از حقوق مستقل برخوردار گردد[6]. اما با این حال، خداوند از باب فضل و رحمتش، برای انسان ها حقوقی اعتبار کرده است و بدین ترتیب، آنها را تکریم نموده است: «وَ لَقَدْ كَرَّمْنا بَني‏ آدَمَ»[7]. برای فهم این که خداوند چه حقوقی را برای آدمی اعتبار نموده است، راهی نیست جز این که از طریق نقل و متون دینی به آن دست یابیم. بنابراین، مومنان که قرآن را کلام خداوند و بازتاب دهنده خواست او می دانند، بر این باورند که اوامر و نواهی الهی چارچوب حقوق آدمی را تعیین می کنند. از این رو، بیان احکامی همچون جواز چند همسری و سنگسار و غیره، بخشی از تعیین چارچوب حقوق انسان ها است نه این که با حقوق آنها در تعارض باشد. از منظر دینی، خداوند است که چارچوب حقوق آدمی را تدوین می کند و فارغ از خواست الهی، آدمی نه تنها حقوقی ندارد بلکه اساسا وجودی ندارد. وجود و حقوق آدمی وابسته به خواست و اراده الهی است.[8] از این رو، مراجع نیز موظفند که خواست و اراده تشریعی الهی را همان طور که هست، بیان نمایند چرا که مومنان نیز درصدد تطبیق اراده خود بر اراده خداوند هستند و همین انتظار را از مراجع دینی دارند که مراجع دینی، اراده تشریعی الهی را همان طور که واقعا هست بیان نمایند. آری، مراجع دینی برای حفظ دین و دینداری و دفع شبهات، باید به صورت موجهی، از عقلانیت این احکام و ساختار منطقی اسلام دفاع نمایند نه این که برای خوشایند برخی، خواست و اراده تشریعی الهی را تغییر دهند و آن را تحریف نمایند.
    ۳. اما دفاع از حقوق و حریم دینداران نیز وظیفه هر مومنی از جمله مراجع دینی است. اینطور نیست که این امر مختص به آنها باشد بلکه اگر هم آنها موظفند که از مظلوم دفاع کنند از این جهت است که آنها مسلمانند و هر مسلمانی موظف است که از مظلوم دفاع کند: «وَ ما لَكُمْ لا تُقاتِلُونَ في‏ سَبيلِ اللَّهِ وَ الْمُسْتَضْعَفينَ مِنَ الرِّجالِ وَ النِّساءِ وَ الْوِلْدانِ الَّذينَ يَقُولُونَ رَبَّنا أَخْرِجْنا مِنْ هذِهِ الْقَرْيَةِ الظَّالِمِ أَهْلُها وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ وَلِيًّا وَ اجْعَلْ لَنا مِنْ لَدُنْكَ نَصيراً»[9]؛ یعنی: «چرا در راه خدا، و(در راه) مردان و زنان و كودكانى كه(به دست ستمگران)تضعيف شده‏اند، پيكار نمى‏كنيد؟! همان افراد(ستمديده‏اى) كه مى‏گويند: پروردگارا! ما را از اين شهر(مكه)، كه اهلش ستمگرند، بيرون ببر و از طرف خود، براى ما سرپرستى قرار ده و از جانب خود، يار و ياورى براى ما تعيين فرما». بنابراین، دفاع از مظلوم بر هر مسلمانی از جمله مراجع دینی لازم است. اما آیا مراجع دینی در دفاع از مظلوم سکوت کرده اند؟ سیره امام خمینی و رهبر معظم انقلاب و سایر مراجع طراز اول، در دفاع از مظلومان جهان بر کسی پوشیده نیست. همچنین این بزرگان همواره مسئولان را به مراقبت از حقوق مردم تشویق می کنند. برای نمونه، آيت الله خامنه اي با اشاره به سخنان دانشجويان درباره لزوم پيگيري دستور رهبري در برخورد با حادثه كوي دانشگاه و مسئله كهريزك و ظلمی که به برخی از مردم شد، فرمودند: در حوادث پس از انتخابات تخلفات و جناياتي صورت گرفته است كه بطور قطع با آنها برخورد خواهد شد. اولين روزها دستور اكيد داده شد كه ضمن مراقبت و دقت لازم با اينگونه مسائل برخورد قاطع شود. در حادثه كوي دانشگاه تخلفات بزرگي انجام شده كه پرونده ويژه اي براي آن تشكيل شده تا مجرمان بدون توجه به وابستگي سازماني، به مجازات برسند.[10]

بنابراین، مرجعیت دینی برخوردار از وظایف متعددی از جمله حفظ دین و دینداری و محافظت از حقوق دینداران است. از آن جایی که در جهان معاصر نیز جامعه دینی به این امور نیازمند است، پس باید بر حفظ و تقویت نهاد مرجعیت دینی کوشید. لازم به ذکر است که مراجع دینی نیز می کوشند تا جایی که در توان دارند این وظایف را محقق سازند.

 

[1] آل عمران: 19.

[2] آل عمران: 7.

[3] برای مطالعه بیشتر، رک:طباطبائی، محمد حسین، المیزان، ترجمه موسوی، دفتر انتشارات اسلامی، ج3، صص28-136.

[4] آل عمران: 104.

[5] نحل: 125.

[6] طباطبائی، محمد حسین، نهایه الحکمه، موسسه النشر الاسلامی، ج1، صص47-57.

[7] اسراء: 70.

[8] یرای مطالعه بیشتر، رک: جوادی آملی، عبدالله، فلسفه حقوق بشر، انتشارات اسراء.

[9] نساء: 75.

[10] برای مطالعه بیشتر، رک: سخنرانی رهبر معظم انقلاب در شهریور 88.

 

منبع:

www.b2n.ir/21294

موضوع:

تولیدی: 
بازنشر

افزودن دیدگاه جدید