جمعیت

- ازجمله عوامل کم‌رنگ بودن مساله‌ی افزایش جمعیت، با وجود قوانین بالادستی، نبود زیرساخت‌های اقتصادی و فرهنگی و آموزشی است که با وجود همت کم مسولین در اجرایی کردن این قوانین، تمایل به افزایش جمعیت و فرزندآوری را در کشور کم‌رنگ‌تر می‌کند. دلیل اصلی این امر را در دو نکته می‌توان یافت: 1ـ نبود برنامه‌ی راهبردی در مساله‌ی جمعیت و راه‌های ایجاد زیرساخت 2ـ پررنگتر بودن حاشیه از متن

- یکی از دغدغه‌های مهم رهبری انقلاب، موضوع جمعیت است. سخنان اخیر ایشان در تیر ماه 1399 نشان از عدم رضایت ایشان در اجرایی شدن سیاستهای افزایش جمعیت کشور دارد. راهکار عملی کردن این سیاستها را می‌توان در این موارد دید: 1ـ نگاه راهبردی به مسئله‌ی جمعیت و دوری از هرگونه راهکار مقطعی و جزیره‌ای 2ـ اختصاص دفتر جمعیت در سازمان برنامه و بودجه برای جذب بودجه‌های مصوب در این زمینه 3ـ رویکرد اجرایی مدیران کشور در فعال کردن قوانین و سیاستهای جمعیتی در کشور 4ـ عملی کردن قوانین تشویقی در امر سیاستهای تسهیل ازدواج و جمعیت کشور

-

با شروع سیاست های تشویقی جهت افزایش نرخ باروری در حدود سال 57، این سیاست ها تا حدود سال 67 ادامه یافت. علت آغاز چنین سیاستی اولا جبران سیاست کاهش نرخ باروری در طول سال های قبل از انقلاب بود که از حدود سال 46 آغاز شده و تا حدود 57 ادامه یافت و رد پای غربی ها و دشنان اسلام برای نابودی نسل شیعه در این ماجرا دیده می شود و ثانیا با شروع جنگ تحمیلی نیابتی از سوی غربی ها، نیاز مبرم به نیروی انسانی جهت تضمین ثبات امنیتی و اقتصادی کشور احساس می شد. در مدت زمان کوتاهی این سیاست های تشویقی نرخ رشد باروری را به حدود 5.5 رسید که رقم بالایی بود لذا جهت کنترل این رشد، سیاست های کنترل جمعیت و به اصطلاح تنظیم خانواده توسط دولت وقت آغاز شد. این روند رشد جمعیتی در ایران با سیاست تحدید نسل شیعه که غربی ها از سال ها قبل از انقلاب توسط نوکران پهلوی خود به دنبال آن بودند منافات داشت لذا غربی ها که در هشت سال جنگ نیابتی شکست خورده بودند و روی به جنگ نرم آورده بودند با همکاری بازوهای نفوذی خود در داخل ایران که همان غرب زده های لیبرال بودند و دولت ایران تا حدود سال 84 در اختیار آنها بود دوباره به بهانه همین قانون تنظیم خانواده، سیاست تحدید نسل شیعه در ایران را احیاء کردند و این در حالیست که همزمان در کشورهای خود به ترویج فرزند آوری مشغول بودند، اما اصلی ترین بخش این سیاست کثیف که بهترین زمینه را برای اجرای آن فراهم کرد، ترویج سبک زندگی غربی و گفتمان فردگرایی در زندگی بود که توسط دولت هاشمی و خاتمی و با ابزار صدا و سیما که در دست علی لاریجانی بود انجام شد. امید است حال که این خیانت ها و جهالت ها کشور را در این وضعیت جمعیتی خطرناک قرار داده است مدیران فعلی صدا و سیما با مدیریتی انقلابی جبران مافات کرده و عملکرد نادرست امثال علی لاریجانی را جبران کنند. تاریخ نشان داد که اصلاح طلب و اصولگرا هر دو در تخریب انقلاب و آرمان های آن دست داشته اند و راه نجات این کشور، حضور مدیریت انقلابی در عرصه های مدیریتی کشوراست.

طبق طرح جدید دولت روسیه، هر خانواری که فرزند بیشتری داشته باشد، متعاقبا مالیات کمتری پرداخت خواهد کرد.این طرح، هفتاد درصد کل خانوارهای روسی را در برخواهد گرفت.