از ابتدای پیروزی انقلاب اسلامی و حتی قبل از آن، دشمنی مستکبران دنیا مخصوصاً آمریکا به وضوح مشخص بود و تا همین امروز هم ادامه داشته است. دلیل این موضوع این است که ماهیت انقلاب اسلامی که بر مبنای استقلال ملت ایران و تمسک به شریعت اسلامی بنانهاده شده است با ذات زیادهخواه و زورگوی شیطان بزرگ در تعارض آشکار قرار دارد. آمریکا و هر قدرت شیطانی دیگر میخواهد همهی منافع موجود در سراسر دنیا را به خدمت خود و اهداف پلیدش دربیاورد و هر شخص و ملتی که به چنین خواستهای تن ندهد، مورد غضب آمریکا قرار میگیرد.
در سالهای پس از پیروزی انقلاب اسلامی، آمریکا هیچ اقدام خصمانهای علیه ملت ایران -که میتوانست انجام دهد- را ترک نکرد. از حمایت مستقیم و همهجانبه از صدام جنایتکار در جنگ تحمیلی گرفته تا پشتیبانی تحریمهای حداکثری و ظالمانه که حتی بیماران ایرانی را هم هدف قرار داد و سبب جان باختن تعداد زیادی از آنان شد.
البته جریان سازش که نقش نفوذیهای آمریکا در داخل را بازی میکنند، سعی فراوانی کرد تا همهی این موضوعات را توهم توطئه بنامند و رژیم مستکبر و جنایتپیشهی آمریکا را تبرئه نمایند. در سالهای اخیر و با روی کار آمدن یک دولت غربگرا، اقدامات این جریان در ایران، شدت بیشتری گرفت و افکار عمومی را تحت تأثیر بیشتری قرار داد. حتی پدر معنوی دولت فعلی که در سال 95 از دنیا رفت، کار را به جایی رساند که با ذکر خاطرهای مجعول و بیسند، حضرت امام (ره) را موافق حذف شعار مرگ بر آمریکا معرفی کرد! اگر پایداری دلسوزان و معتقدان واقعی به آرمانهای امام روحالله (رضواناللهعلیه) نبود، معلوم نبود چه بر سر خصلت و پایهی مهم انقلاب یعنی استکبارستیزی میآمد.
امروز البته پردههای غفلت و ناآگاهی نسبت به واقعیت ایالات متحده تا حد بسیار زیادی از کشور ما کنار رفته است. ترور ناجوانمردانه و بزدلانهی سردار سرافراز اسلام سپهبد شهید حاج قاسم سلیمانی، چنان ماهیت ضدبشری آمریکا را برملا کرد که اقشار مختلف ملت ایران از کودکان خردسال گرفته تا همهی تفکرات موجود به فریاد «مرگ بر آمریکا» ایمان آوردند و این از برکات خون سردار دلها بود.
طرح چنین موضوعی در شرایط کنونی از آن جهت اهمیت دارد که ما در آستانهی انتخابات مجلس یازدهم هستیم. مجلس شورای اسلامی به عنوان جایگاه مهم قانونگذاری و نظارت باید به افرادی سپرده شود که شناخت درست و عاقلانهای از مستکبران دنیا مخصوصا دولت شریر آمریکا داشته باشند تا در انجام وظایف نمایندگی خود دچار خبط و خطا نشوند. به همین دلیل است که برای انتخاب یک نماینده «سابقهی دلبستگی و انفعال در مقابل دشمن هم بایستی یک نقطهی منفی به شمار بیاید و مردود به حساب بیاید. کسانی که این سابقه را دارند که در مقابل دشمن منفعلند، در مقابل دشمن قدرت ایستادگی ندارند، اعتماد به نفْس ندارند، اینها انصافاً برای نمایندگی این ملّت مناسب نیستند. این ملّت اعتماد به نفْس ملّی دارد ... که هر کسی نگاه کند به کشورِ ما همین را احساس میکند.»
حضور نمایندگان شجاع، مقاوم و دارای شناخت درست از ماهیت استکبار جهانی قطعا به مذاق بدخواهان ایران خوش نمیآید و به همین دلیل است که تمام سعی خود را برای کشاندن نظر مردم به سوی افراد غیرانقلابی انجام میدهند. در همین راستا مقام معظم رهبری در 29 بهمن 98 فرمودند: «یک گزارشی بنده داشتم ... که یکی از این کشورهای عنودِ منطقه، که نمیخواهم اسم بیاورم، پول داده به یک رسانهی غربیِ انگلیسی تا او در برنامهی زبان فارسیاش حرفهایی بزند که مردم را از گرایش به آدمهای انقلابی دور کند؛ پول خرج میکنند، دلار نفتی خرج میکنند برای اینکه مردم را اغوا کنند و به یک سمت دیگر ببرند.»
بنابراین یکی از مهمترین ملاحظات در انتخابات مجلس، برگزیدن کسانی است که در برابر دشمنی مثل آمریکا قدرت ایستادگی و دفاع از حقوق ملت بزرگ ایران را داشته باشد که اگر غیر از این باشد، حتما و قطعا لیاقت نمایندگی ایرانیان را نخواهد داشت.
افزودن دیدگاه جدید