ضعف و ناتوانی در هیچ عرصهای بهعنوان یک گزارهی مطلوب شناخته نمیشود و منتهی به نتیجهی قابل قبولی نمیگردد. موفقیت و کامیابی در هر زمینهای مشروط و منوط است به فراهمکردن همهی شرایط لازم؛ و چنین کاری هرگز از عهدهی یک شخص یا گروه ضعیف برنمیآید.
نه دانشآموز ضعیف میتواند به مدارج بالای علمی دست یابد، نه یک تیم ورزشی ضعیف میتواند حریفان خود را شکست دهد و بر سکوی موفقیت قرار گیرد، و نه هیچ فرد یا گروه دیگری که در حالت ضعف قرار داشته باشد، قادر خواهد بود به پیروزی و موفقیت دست یابد.
در مقیاس کلان، همین قاعده و قانون عقلی و بدیهی، دربارهی یک ملت و یک کشور نیز جریان دارد. کشوری که ضعفهای خود را برطرف نکند، به تقویت خود از جهات گوناگون نپردازد و به قدرت پایدار و پایا نرسد، همیشه آسیبپذیر خواهد بود.
چنین روندی دربارهی ایران عزیز ما نیز وجود دارد. اگر همت و تلاش ملت ما برای قویشدن کشور به یک فرهنگ عمومی، خواست همگانی و جریان ملی تبدیل نگردد و در یک کلمه «ایران قوی نشود» باید منتظر اتفاقات ناخوشایند متعدد و مکرر باشیم!
روزگاری بر این مملکت گذشت که به دلیل نوپابودن انقلاب اسلامی، از فقدان ادوات ضروریِ نظامی رنج میبردیم و در حوزهی قدرت دفاعی فاقد امکانات لازم برای دفاع از کشور دربرابر متجاوزان بودیم. ساخت موشک و ابزار پیشرفته که هیچ! ما حتی وسایل ابتدایی مثل سیم خاردار هم نداشتیم و برای تهیهی آن از خارج نیز با مشکل جدی مواجه بودیم. و اتفاقاً یکی از دلایل طمع صدام خبیث -به پشتیبانی آمریکا و دیگران- برای حمله، همین ضعف ایران بود. اما به لطف خدا و همت فرزندان ملت، امروز به چنان قدرتی رسیدیم که دشمن نه تنها جرأت حمله ندارد، بلکه این ایران است که موشکهای خود را روانهی پایگاه آمریکایی عین الأسد میکند، هیچ رادار و سامانهی ضدموشکی، حریف آنها نمیشوند و ابهت ابرقدرتی شیطان بزرگ در دنیا در هم میشکند.
موضوع غنی سازی 20 درصد اورانیوم هم از دیگر مثالهای گویا و جذاب در اینباره است. قضیه به سال 1387 برمیگردد که سوخت راکتور اتمی تهران رو به اتمام بود و این موضوع، درمان بیماران خاص را با اختلال جدی مواجه میکرد. سوخت راکتور تهران، از جنس اورانیوم 20 درصد بود که از حدود 45 سال پیش تا سال 87، بهطور ثابت از آرژانتین خریداری میشد. در سال 87 که نیاز به خرید مجدد سوخت پیدا کردیم، با فشار آمریکا، کشور آرژانتین از فروش آن امتناع کرد! پیگیریهای مداوم مسئولان کشوربه نتیجه نرسید و البته این حقیقت هم برای چندمین بار آشکار شد که شعار «حقوق بشرِ» آمریکا، دروغی بیش نیست و این کشور، حتی از نیاز بیماران ایرانی هم در جهت تحمیل خواستههای نامشروع و غیرقانونیِ خود سوءاستفاده میکند. اینجا بود که پروژهی حیاتی و بسیار مهمِ «تولید اورانیوم 20 درصد» کلید خورد. فرآیند پیچیده و سطح بالای دانشِ مورد نیاز برای تحقق این پروژه، سبب شده بود تا غربیها ادعای ایران برای ساخت آن را جدی نگیرند و حتی آن را مسخره کنند؛ اما با همت و تلاش فرزندان این مرز و بوم، این رویا به حقیقت پیوست و ضعف کشور از این جهت، برطرف و طمع دشمن برای سوءاستفاده قطع شد.
نمونههای فراوانی از این دست وجود دارند که ثابت میکنند تنها را بیمهکردن کشور از خطرات، تقویت ایران عزیز است و امروز هر ایرانی آزاده و میهندوستی که قلبش برای اعتلای وطن میتپد باید به فکر تقویت مملکت باشد. اگر دیگران تواستند در موضوعاتی نظیر تجهیزات نظامی، انرژی هستهای و ... به کسب قدرت برای کشور بپردازند، ما هم میتوانیم سهمی در این مسیر داشته باشیم.
پدیدهی انتخابات در مملکت ما از آن رویدادهایی است که زمینه را برای تقویت کشور فراهم میکند. در درجهی اول، برگزاری یک انتخابات پرشور، کشور را به لحاظ ابهت بینالمللی و آبروی جهانی تقویت میکند و سبب قطع طمع دشمن از تجاوز و تعدی میشود؛ چرا که تمام خباثتها و امکانات دشمن در برابر عظمت ارادهی محکم یک ملت، پوچ و بیاثر میگردد.
در درجهی بعدی، آن چه سبب تقویت کشور میشود، انتخاب نمایندگانی است که هم دلسوز، دردآشنا و متعهد باشند و هم آگاه، کاربلد و متخصص! تا در پرتو این خصوصیات، مشکلات کشور مخصوصاً در زمینهی اقتصاد و معیشت مردم را حل کنند و سبب تقویت کشور شوند.
افزودن دیدگاه جدید