اقتصاد درون‌زا، ضامن پیشرفت واقعی و پایدار

اقتصاد درون‌زا، ضامن پیشرفت واقعی و پایدار
اقتصاد درون زا

مشکلات فراوان عرصه‌ی اقتصاد، موضوعی نیست که امروز کسی با آن آشنا نباشد یا دست‌کم از آن چیزی نشنیده باشد. امروز اصلی‌ترین دغدغه‌ی ملت، مشکلات اقتصادی است که انصافاً اقشار زیادی از جامعه را در تنگنا قرار داده است. همچنین آخرین حربه‌ی دشمن برای شکستن مقاومت ملت ایران نیز همین موضوع اقتصادی است و پس از آن، دیگر ابزاری برای او باقی نخواهد ماند. بنابراین اهمیت این موضوع را باید با نگاهی کلان، مورد توجه قرار داد.
تمام شاخصه‌ها، حاکی از مهیابودن شرایط لازم برای عبور از مشکلات اقتصادی است و فقط نیاز به ریل‌گذاری سیاست‌های دقیق و اجرای هوشمندانه‌ی آن‌ها توسط مسئولان قانون‌گذاری و اجرایی کشور دارد.
کشور ما به لطف خدا با دارا بودن نیروی عظیم انسانی (شامل دانش‌آموختگان، نوجوانان مستعد و در حال آموزش و نیروهای دارای مهارت‌های تجربی)، منابع طبیعی بسیار عظیم و -در برخی موارد- بی‌نظیر، موقعیت جغرافیایی استراتژیک و همسایگی با بازار چند صد میلیون نفری و امکانات سخت‌افزاری و نرم‌افزاری فراوان، ظرفیت‌های لازم برای رسیدن به قله‌های اقتصادی دنیا را دارد.
عاملی که سبب شده با وجود همه‌ی این ظرفیت‌ها راه رسیدن ما به موفقیت‌های اقتصادی، ناهموار و کند باشد، عبارت است از فقدان یا کمبود مسئولانی که چه در بُعد قانون‌گذاری و نظارت و چه در بُعد اجرا قادر باشند این ظرفیت‌ها و زمینه‌ها را به ثمر برسانند.
متأسفانه در سال‌های اخیر، تفکری در کشور ما ترویج شد که به‌جای تمرکز بر ظرفیت‌های متنوع داخلی، نگاه و امیدش به خارج از کشور بود و البته همچنان این دیدگاه را ترویج می‌کند! این دیدگاه معتقد است مذاکره با کدخدا مثل سوارشدن بر بنز است که ما را خیلی سریع و ایمن به مقصد می‌رساند و تمام تحریم‌ها را بصورت یک‌باره لغو -و نه تعلیق- می‌کند و رونق اقتصادی را برای ما به ارمغان می‌آورد. این مسیر غلط -با وجود هشدارهای مکرر دلسوزان- طی شد و امروز نه «تقریباً هیچ» بلکه باید گفت «دقیقاً هیچ» عایدی و نفعی برای ملت ما نداشته است که شرایط امروز قیمت‌ها و معیشت مردم، شاهد آن است.
نکته‌ی قابل توجه این است که حتی اگر بر فرض، ماجرای برجام به عاقبت خوشی هم می‌رسید، امکان اعتماد بر آن وجود نداشت چون از درون کشور ما نجوشیده بود و هر لحظه، امکان محو و منع آن وجود داشت. برای فهم بهتر این ادعا می‌توانید ماجرای خروج شرکت‌هایی مثل زیمنس، رنو، سامسونگ، توتال و ... را ملاحظه بفرمایید که چگونه با پشت‌پا زدن به توافق و امضای خود، به ترک ایران پرداختند.
این‌جا است که متوجه‌ی اهمیت موضوع راهبردی و بسیار مهم «اقتصاد درون‌زا» می‌شویم. اقتصاد درون‌زا به زایش و جوشش از درون کشور و تکیه بر ظرفیت‌ها و استعدادهای داخلی گفته می‌شود که هرگز نمی‌توان ملت را از منافع آن محروم کرد و اساساً پیشرفت حقیقی جز این نمی‌تواند باشد. این‌که به واسطه‌ی کنار آمدن با زورگویان عالًم، امکاناتی به کشور داده شود -که البته برجام، ثابت کرد هیچ تضمینی هم ندارد- اسمش پیشرفت نیست؛ چون همان زورگویان مستکبر هروقت اراده کنند می‌توانند مانع از آن امکانات شوند.
نگاهی به برخی کشورهای وابسته به آمریکا در آمریکای جنوبی و برخی کشورهای آسیای جنوب شرقی نشان می‌دهد که «وابستگی به خارج به‌جای تکیه بر داخل» چه وضعیت اقتصادی وحشتناکی را برای این کشورها به‌وجود آورد. شبیه چنین حالتی برای اقتصاد اروپا هم رخ داد که به دلیل شدت وابستگی، سبب شد تا یک جمله در دنیای اقتصاد برجسته شود: اگر اقتصاد آمریکا عطسه کند، اقتصاد اروپا سرما خواهد خورد!
در ایرانِ قبل از انقلاب هم حکومت‌های وابسته و فاسدی مثل قاجار و پهلوی خیال می‌کردند با عقد قراردادهای یک‌طرفه و خائنانه و واردات مظاهر و نمادهایی مثل کلاه فرنگی(!) می‌توانند پیشرفت کنند؛ اما به شهادت تاریخ، آن حکومت‌ها از عقب‌افتاده‌ترین‌ها بودند.
بنابراین آن‌چه به عنوان نیاز فوری در کشور ما -مخصوصاً در آستانه‌ی انتخابات مجلس- مطرح است، انتخاب نمایندگانی است که ضمن باور به لزومِ داشتنِ اقتصاد درون‌زا، توانایی و تخصص وضع یا اصلاح قوانین مربوط را داشته باشند و از ظرفیت نظارت مجلس هم برای قانون‌مند و منضبط‌ کردن دستگاه اجرایی استفاده کنند تا ان‌شاءالله در آینده‌ای نزدیک،  شاهد بهبود و قدرتمندشدن اقتصاد ایران عزیز باشیم.

موضوع:

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید