دغدغه معیشتی دراین مقطع زمانی در درون جامعه ما تبدیل به اصلیترین مسئلهای شده است که ذهن افراد جامعه را به خود مشغول کرده است، که در این میان تحریمهای وضع شده بر ضد جمهوری اسلامی توسط ایالات متحده از مهمترین علل بُروز این مسئله است، همانطور که پیشتر بدان پرداختیم، تحریمهای وضع شده برضد جمهوری اسلامی گرچه اقدامی یکجانبه توسط ایالات متحده بود، که درراستای خروج واشنگتن ازتوافق برجام و نقض قطعنامه 2231 شورای امنیت صورت پذیرفت، که این عمل ایالات متحده ازمنظر حقوق بین الملل نقض قاعده آمرهای محسوب میشود که براساس سازوکار تعریف شده در نظام بین الملل، دارای بالاترین ضمانت اجرا هستند، البته شاید بهتر است اینگونه تعبیر کنیم که باید دارای بالاترین ضمانت اجرایی باشند! چرا که درعمل آنچه که به وقوع پیوسته، نقض این قطعنامه توسط یکی از اعضای دائم این شوراست که با انفعال سایراعضای آن مواجه شده است.
این همان حاکمیت منطق زور و قدرت برعرصه نظام بین الملل است. تحریمهای وضع شده بر جمهوری اسلامی با وجود اینکه یکجانبه وضع شدهاند، اما به دلیل عدم استقلال اتحادیه اروپا، و سهم قابل توجه ایالات متحده از گردش مالی جهانی در عرصه عمل، این تحریمهای ضدایرانی جنبه بین المللی به خود گرفتند. از اینروست که سهم ایالات متحده در تشدید شرایط سخت اقتصادی درجمهوری اسلامی نقش ویژهای پیدا کرده است.
اما آنچه که مهمتر از دغدغه اقتصادی و معیشتی است، مشکلات مربوط به اجرای عدالت اقتصادی در درون جامعه است. چرا که هنوز درخاطر افراد هست که در دوران پس از انقلاب و در شرایط جنگ تحمیلی چه فشاری بر مردم و جامعه وارد میشد. حتی تامین برخی اقلام ضروری به سختی صورت میپذیرفت و کشور درشرایط جنگی قرار داشت، که طرف مقابل آن، همین دشمنان جمهوری اسلامی قرار داشتنند که اکنون با تحریم و فشار اقتصادی در مقابل ایران و ایرانیان قرار گرفتند. همین عناصر بودند که در کنار صدام قرار گرفته بودند و درهمان زمان در کنارقرار گرفتن در مقابل جمهوری اسلامی درجبهه نظامی، در جبهه اقتصادی نیز جمهوری اسلامی را تحت فشار قرار داده بودند.
به بیان روشنتر باید گفت که شرایط به مراتب سختتر از حال حاضر بود. درحال حاضر نیز مردمانمان، همان کسانی هستند که درآن شرایط نه تنها سختیها را به جان خریدند بلکه در حمایت از نظام و کشورشان ایستادگی کردند. ازهمین روست که مقام معظم رهبری میفرمایند "در کجای دنیا هست که مادری سه فرزند یا چهار فرزند رشید خود را داده است و افتخار میکند، و ازهیچ کس گلایه نمیکند؟ هیچ جا نیست." در مقطع کنونی تنها یک چیز تغییر کرده است آن هم تهدید روانی در درون جامعه است، که در آن زمان وجود نداشت و آن هم حس ناشی از عدم وجود عدالت اقتصادی در درون جامعه است، که توسط عملکرد بد و گرایش برخی از مسئولین به تجمل و ثروت، صورت گرفته است. درحالیکه در گذشته این دوگانگی بین مردم و مسئولین دردرون جامعه به چشم نمی خورد.
لذا بر این عقیده هستم که احساس وجود عدالت اقتصادی به مراتب مهمترو تاثیر گذارتر از وجود شاخصهای مطلوب اقتصادی در درون جامعه است و از همین رو احساس عدم وجود عدالت اقتصادی خطرناکتر از وجود مشکلات اقتصادی و معیشتی در جامعه است. برهمین اساس باید به دنبال بازتعریفی ازاحساس عدالت درجامعه بود تا حس امید را درون رگهای مردم به گردش درآورد. از اینرو با شرکت در انتخابات و انتخاب نمایندگانی که به دنبال ایجاد عدالت اقتصادی در درون جامعه هستند باید سهم خود را در قبال جامعه پرداخت کرد. همانطور که مسئولین در قبال اثرات ناشی از رفتار وعملکرد خود درجامعه باید پاسخگو باشند و رفتارشان مورد قضاوت جامعه و آیندگان قرار خواهد گرفت، شهروندان جامعه نیز در قبال رفتار خود باید پاسخگو باشند وبه ایفای نقش خود بپردازند. چرا که اثرات ناشی از رفتار انتخاباتی آنها می تواند سرنوشت یک جامعه را متحول سازد و این رفتارها میتواند درمعرض قضاوت آیندگان قرار گیرد. بر این اساس همانطور که رهبر معظم انقلاب نیز بر آن تاکید داشتند باید به کاندیدای انقلابی رای داد یعنی شخصی که با تکیه بر ایمان خود به جنگ با بی عدالتی برود و عدالت اجتماعی و اقتصادی را در جامعه احیا کند. باید به گذشته برگشت و تکرار کرد نه در بحث فناوری و اقتصادی بلکه در بحث شور و همدلی انقلابی.
افزودن دیدگاه جدید