در بحث ملاکها و معیارها برای انتخاب نامزد اصلح باید نکات و شاخص های متفاوت و متعددی را مد نظر قرار داد. به نظر میرسد در میان این شاخصها، برخی از آنها حائظ اهمیت بیشتری هستند. مقام معظم رهبری در سخنان اخیرشان نیز به برخی از اهم این موارد اشاره کرده اند:
«امّا نوع انتخاب؛ چه کسی را انتخاب بکنیم؟ خب ما آدم معرّفی نمیکنیم. هرگز درهیچ انتخاباتی رسم بنده نیست که حتّی اشاره کنم به کسی تا انتخاب بشود، امّا این خصوصیّات به نظر من در منتخب [باید] وجود داشته باشد: اوّلاً مؤمن باشد. کسانی را انتخاب کنید که دارای ایمان باشند. ایمان است که از کجروی و انحراف و پای غلط گذاشتن و پای کج گذاشتن جلوگیری میکند؛ ایمان، نمیگذارد که وسوسهها در انسان اثر بکند. بعضیها ابتدای کار، آدمهای خوبی هستند، منتها وقتی وارد عرصههایی میشوند، وسوسهها اینها را به این طرف و آن طرف میکشاند؛ اگر ایمانِ قوی باشد، از این انحرافها مصون میمانند. [پس]، مؤمن باشند.
بعد، انقلابی باشند؛ واقعاً به معنای واقعی کلمه، دل به انقلاب داده باشند و انقلاب را به معنای واقعی کلمه پذیرفته باشند؛ اینها را انتخاب کنید. بعد، شجاع باشند. آن نمایندهای که از حرف زدن علیه فلان قدرت خارجی هم میترسد، لایق این نیست که بیاید [برای] مردم ایران، با این عزّت، با این شجاعت نمایندگی کند. البتّه نمایندگان کنونی مجلس کار خوبی کردند؛ این آخر، بعد از شهادت شهید سلیمانی، علیه آمریکا حرکت خوبی را انجام دادند. بایستی باشجاعت [عمل کرد]؛ چون هیچ کاری با ترس و لرز و خوف و هراس پیش نخواهد رفت. باید شجاعانه، البتّه مدبّرانه و عاقلانه عمل کرد. »
همانطور که حضرت آیت الله خامنه ای فرمودند یکی از شاخص های مهم برای انتخاب نماینده اصلح، شجاعت است، تاریخ پس از انقلاب همواره نمایانگر این واقعیت بوده است که شجاعت و ایستادگی در مقابل دشمن مثمر ثمر واقع شده است و از طرفی ترس و عدم پایداری و ایستادگی در مقابل آن باعث جسارت بیشتر دشمن و تحت فشار قرار گرفتن بیشتر جمهوری اسلامی توسط آنها و در نتیجه پیچیده شدن و سخت تر شدن شرایط زندگی و معیشتی مردم شد، هنوز اوضاع سخت حاکم بر جامعه در دوران ریاست جمهوری مرحوم هاشمی رفسنجانی از خاطره ها پاک نشده است، در اواخر دوران ریاست جمهوری ایشان بود که سفرای کشورهای اروپایی، به منظور افزایش فشار بر جمهوری اسلامی، تهران را ترک کردند و از طرفی این حجم از فشار سیاسی و دیپلماتیک با تهدید به حمله نظامی به ایران همراه شد، اوضاع همچنان پیچیده تر میشد که با حماسه حضور 80 درصدی مردم در انتخابات ریاست جمهوری سال 76 این فشار تعدیل شد و سفرای اروپایی به تهران بازگشتند. این درحالی بود که مرحوم هاشمی با سیاست تنش زدایی سکان ریاست بر قوه مجریه را به دست گرفت و در مبحث برخورد و در تعامل با قدرتهای جهانی و غربی رویکرد انعطاف و تعامل را در پیش گرفت، از طرف دیگر دوران ریاست جمهوری سید محمد خاتمی که در طی آن جمهوری اسلامی بیشترین درصد همکاری در سال های پس از انقلاب با ایالات متحده را داشت و در قبال سیاستهای منطقهای واشنگتن، حتی شاهد بعضی از همکاریها میان تهران و واشنگتن بودیم، اما پس از یک دوره تعامل، رئیس جمهور وقت ایالات متحده جرج بوش، جمهوری اسلامی را محور شرارت خواند، اما در دوره پس از خاتمی و با شروع ریاست جمهوری محمود احمدی نژاد شاهد یک شیفت و تغییر رویکرد در ساحت سیاست خارجی جمهوری اسلامی در تعامل با ایالات متحده بودیم، به نحوی که تعاملات فی مابینی در دوره گذشته به تقابل تبدیل شد و سیاست خارجی کشور وارد فاز تهاجمی شد، اما علی رغم این شیفت پارادایمی توسط جمهوری اسلامی شاهد تحولاتی در عرصه تعاملات منطقه ای بودیم، برای تبیین شرایط وقت نیاز به تبیین پیرامون چند مسئله وجود دارد.
در ابتدا باید اشارهای داشت به اهداف تشکیل شورای همکاری خلیج فارس در سال 1981، که یکی از اهداف اساسی تشکیل این سازمان مقابله با جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی بود به نحوی که از بدو تشکیل این شورا، همواره شاهد اتخاذ مواضع ضد ایرانی توسط شورای همکاری خلیج فارس بودیم، به عبارتی دیگر یکی از اهداف اصلی تاسیس آن ایجاد یک جبهه واحد در بین اعراب برای مقابله با جمهوری اسلامی بود به نحوی که از این شورا تعبیر به ناتوی عربی در مقابله با ایران میشود.
نکته دوم اینکه رابطه جمهوری اسلامی با اعراب همواره تحت تاثیر متغیر روابط ایران و ایالات متحده بوده است به نحوی که هرگاه رابطه ایران و ایالات متحده نزدیک تر شده است، تنش زدایی در رابطه ایران و اعراب اتفاق افتاده است و از جهتی دیگر وقوع تنش بین تهران واشنگتن سبب افزایش تنش ها میان تهران و پایتخت های کشورهای عربی حاشیه خلیج فارس شده است.
با تشریح این دو مسئله اهمیت دعوت از محمود احمدی نژاد به عنوان رئیس جمهور ایران برای شرکت در اجلاس سران این شورا مشخص می شود، در سال 1386 محمود احمدی نژاد با دعوت امیرقطر به عنوان میزبان نشست شورای همکاری خلیج فارس در جلسه این شورا در دوحه قطر شرکت نمود، این تنها حضور رئیس دولت جمهوری اسلامی در سال های پس از انقلاب در این شورا بود. آن هم در زمان ریاست جمهوری شخص جنگ طلبی چون جرج دابیلیو بوش، این نشان دهنده این امر است که در بحث سیاست خارجی در قبال برخورد با قدرت های بزرگ، استفاده از راهبرد تهاجم، ابزار تدافعی کارآمدی خواهد بود، به عبارتی بهتر همانطور که امام خمینی ره فرمودند: اگر ما یک قدم سست کنیم، آنها یک قدم جلو میآیند. اگر یک قدم ما عقب برویم، آنها ده قدم جلو میآیند. اما همین فضای مثبت موجود پس از وقایع 88 در صورتیکه با حضور گسترده مردم در پای صندوق های رای می توانست دو چندان شود اما به جهت دو دستگی و سستی ایجاد شده در درون این فضا تحول پیدا کرد و طرح فشارها و تحریم های گسترده بین المللی بر ضد جمهوری اسلامی کلید خورد. اما در سالهای اخیر زمانیکه یکبار دیگر ایستادگی در برابر ایالات متحده جای خود را به وادادگی داد، ایالات متحده ده قدم جلو آمد تا جاییکه علاوه بر وضع شدیدترین تحریم های ایالات متحده بر ضد جمهوری اسلامی برای اولین بار پس از انقلاب اسلامی شاهد ترور یک مقام رسمی جمهوری اسلامی (شهید سپهبد سلیمانی) توسط ایالات متحده بودیم.
بررسی وقایع پس از انقلاب گواهی است بر این سخن پیر فرزانه انقلاب « اگر یک قدم ما عقب برویم، آنها ده قدم جلو میآیند ».
در انتخابات کسی را انتخاب کنیم که شجاعانه ایستادگی کند نه اینکه با رهیافت سستی و سازش یکبار دیگر اقتصاد ، سیاست ، امنیت و معیشت جامعه ایرانی را به چالش بکشد.
افزودن دیدگاه جدید