آیا حکومت اسلامی از احساسات نوجوانان در جنگ تحمیلی سوء استفاده کرده است؟

آیا حکومت اسلامی از احساسات نوجوانان در جنگ تحمیلی سوء استفاده کرده است؟
آیا حکومت اسلامی از احساسات نوجوانان در جنگ تحمیلی سوء استفاده کرده است؟

می‌گویند نوجوانان بین 13 تا 15 سال که به جبهه رفته‌اند، از روی احساس بوده است و نه تعقل، چون عقل در این سن کامل نیست و حکومت از احساس آنان سوء استفاده کرده است.

البته که باید چنین بگویند و انتظار دیگری از آنها نمی‌رود. بالاخره ضد تبلیغ، جنگ روانی، جنگ نرم و ...، یعنی همین. یعنی دائم تخریب کردن، دائم سیاه‌نمایی کردن، دائم ایجاد شک و شبهه نمودن، دائم یأس و ناامیدی را القاء نمودن و ...! آیا تا به حال دیده‌اید که یک جمله مثبت راجع به «حکومت» و ارکان آن و به ویژه رکن اصلی آن که مردم بوده و هستند و در صحنه‌هایی چون جنگ به شکل «بسیجی» ظهور و حضور یافته و می‌یابند، حرف مثبتی نیز بزنند؟!

الف – وقتی دشمن متخاصم جان، مال، نوامیس معنوی و مادی و خاک کشور را مورد تهاجم قرار می‌دهد، بر هر مرد، زن، نوجوان و بزرگسال با شرفی دفاع واجب می‌شود و اتفاقاً همین نگاه، همین غیرت و ایمان سبب شکست دشمنان گردید و امروز از آن ناراحت هستند؛ وگرنه وضع ایران کنونی بهتر از سوریه، بحرین و مصر کنونی نبود. چرا وقت بمباران‌های شیمیایی شهرها و شلیک موشک‌های 9 متری به داخل شهرهای بزرگی چون تهران یا شهرهای کوچکی چون دزفول (که حدود 200 موشک یا بیشتر را تحمل کرد) نمی‌گفتند که در آنها زنان و نیز کودکان زندگی می‌کنند؟ پای دفاع جانانه که وسط آمد، حکومت سوء استفاده از احساسات کرده است؟!

ب – در عین حال مگر چند نفر نوجوان بین 13 تا 15 سال به جبهه رفته‌اند؟ در ثانی مگر از حضور آنان توسط نهادهای حکومتی (ارتش، سپاه، بسیج و ...) جلوگیری نمی‌شد؟ مگر بسیاری با دستکاری در شناسنامه نرفته‌اند؟ مگر وقتی به شهرهای جنوبی و شرقی کشور حمله کردند، می‌شد که مردم برای دفاع گزینش شوند و ...؟!

ج – مگر گویندگان این ادعا، در عقل و قلب آن نوجوانان بودند که بفهمند با «عقل» تصمیم گرفته‌اند یا با احساس؟! هر چند که احساس نیز نقش مهمی در تصمیم‌گیری‌ها دارد، به ویژه احساس وظیفه - احساس غیرت دینی و ملی - احساس آدم بودن و احساس عاطفه‌ی انسانی داشتن.

پس اگر تصمیم این عده‌ی قلیل برای حضور در جبهه‌ها از روی احساس نیز بوده باشد، احساسی خوب، ممدوح و ستودنی است. خوب است این احساسات در تمامی نوجوانان تقویت شود و جایگزین احساساتی که فقط متوجه «غریزه‌ی جنسی در ابتدای سنین بلوغ است بگردد»؛ احساسات انسان کامل، جامع است و یک بُعدی نمی‌باشد.

آیا امروز که نوجوانان را برای کشاندن به انواع فسادها و آلودگی‌ها هدف قرار داده‌اند، می‌گویند که این سوء استفاده از احساسات آنان است و عقل‌شان هنوز کامل نشده است؟! یا فقط هنگام دفاع از خود در مقابل دشمنان خونخوار و مهاجم، عقل‌شان کامل نیست؟!

د – عملکردهای همین عده‌ی قلیل در جبهه‌ها یا پشت جبهه نیز حاکی از عقلانیت آنها بود. مگر با احساسات می‌شد ارتش دشمنی چون صدام، با حمایت امریکا، شوروی، انگلیس، فرانسه، آلمان، ایتالیا، کشورهای عربی، منافقین و ... را از خاک این کشور بیرون کرد. قطعاً عقل، درایت، بصیرت، شجاعت، طرح، برنامه و جسارت لازم داشت که همه از عقل و نیز احساسات ممدوح عاقلانه نشأت می‌گیرد.

و – سنّ تکامل عقلی نیز حتماً آن نیست که غربی‌ها بگویند. اگر چه بسیاری عقل‌شان تا 80 سالگی هم بروز و ظهوری ندارد، چه رسد به رشد و تکامل، و از ابتدا یا مانند گیاهان فقط رشد نباتی دارند و یا تا نهایت پا رشد حیوانی فراتر نمی‌گذارند، اما وقتی خداوند متعال سنّ 15 سالگی را سن تکلیف می‌فرماید، یعنی انسان در این سنّ قابلیت مخاطب وحی قرار گرفتن را یافته است و می‌تواند شناخت عقلانی حاصل کند و بد و خوب را تشخیص دهد، بر هوای نفس غلبه کند و به جای طواغیت و فراعنه‌ی زمان، بندگی خدا را بنماید.

در غرب نیز سن 18 سالگی، فقط سنّ قانونی برای رانندگی، حساب شخصی بانکی، سربازی، رأی دادن و مسئولیت در قبال سایر قوانین مدنی است، اما اگر نوجوانی در این سنّ آن قدر آبجو و شراب بخورد که مست کند، آن قدر مواد مخدر مصرف کند که مغزش متلاشی شود، آن قدر زنا کند که بچه سقط کند یا به انواع بیماری‌های دچار شود و ...، می‌گویند: سنّش رسیده است و به خودش مربوط است و حتی پدر و مادر حق دخالت ندارند، وگرنه پلیس، دادگاه‌ها، سازمان‌ها و نهادهای اجتماعی و ... همه دخالت می‌کنند.

ز- در هر حال جنگ تحمیلی 8 ساله و دفاع همه جانبه‌ی تمامی مردم، از کودک گرفته تا نوجوان و میانسال و سالخورده، تمامی اهداف امریکا، انگلیس و صهیونیسم بین‌الملل را خنثی کرد و تمامی معادلات استکباری منطقه و حتی سرتاسر جهان را به هم ریخت و سبب حفظ تمامیت ارضی ایران، استقلال نظام جمهوری اسلامی ایران و ثبات رو به رشد کشور طی دهه‌های بعدی شد و همین نتیجه موجب خشم و عصبیت دشمنان گردیده است. لذا از ضد تبلیغ، آن هم توسط عوامل داخلی که همیشه بوده و هستند، دریغ نمی‌کنند.

پس اگر حضور این عده‌ی قلیل، از روی احساس نیز بوده باشد، ستودنی است و حال آن که چنین نیست، بلکه عقل‌ آنها در همان سنین نوجوانی به حدی از رشد رسیده بود که عقل این مدعیان، به رغم سنین بالاتر، هنوز نرسیده است.

منبع:

www.w57.ir/ZM3

تولیدی: 
بازنشر

افزودن دیدگاه جدید