وطن پرستی و آزادی‌خواهی به سبک پهلوی

وطن پرستی و آزادی‌خواهی به سبک پهلوی
پهلوی

جریان سلطنت طلب به همراه برخی دیگر از جریان‌های ضدانقلاب به مناسبت صدمین سال تولد شاه مخلوع در فضای مجازی به فعالیت پرداختند و تلاش کردند تا از شاه و خاندانش به عنوان افرادی آزادی خواه، وطن دوست یاد کنند که تمام دغدغه‌اش منافع ملی و سربلندی ایران بوده است.
خوب است در این مجال به تحلیلی تاریخی و استدلالی به این مدعیات داشته باشیم تا صحت یا کذب این مدعیات برای هر خواننده‌ای روشن گردد.

1ـ آزادی خواهی
در ابتدا باید آزادی خواهی را در نوع حکومت افراد و نوع آزادی که افراد در عرصه‌ی اجتماع دارند را مورد تحلیل قرار دهیم. در مدت حکومت خاندان پهلوی چه در زمان رضا شاه و چه در زمان محمدرضا شاه آنچه که وجود نداشته است آزادی در انتخاب است. چون در ابتدایی ترین نوع حکومتها آزادی در نوع انتخاب در مدیریت جامعه مورد نظر و خواسته‌ی افراد جامعه است.
«در52 سال سلطنت پهلوی، در واقع این شخص شاه بود كه به تنهایی تصمیمات حكومتی را اتخاذ می‌كرد. انتصاب یا بركناری نخست‌ وزیر، وزرا، صاحبان پست‌های بالا، استانداران و غیره تنها به وسیله شاه انجام می‌گرفت. به اعتراف دوست و دشمن كابینه، مجلس و قوای دیگر حكومتی از خود هیچ اختیاری نداشته و در واقع نقش نهادهای رسمی نقشی تشریفاتی بیش نبود.» [1] در این سخنان به وضوح مشخص می شود که حتی در ابتدایی ترین نوع آزادی که انتخاب مدیران و مسئولین کشوری است مردم هیچ دخالتی نداشتند.
اینجاست که باید بگوییم جنس حکومت پهلوی از جنس حکومت‌های کودتایی و از نظر تبارشناسی شالکله‌ی حکومتی در دایره حکومت‌های کودتایی قابل دسته بندی است. بدین خاطر که از ابتدایی‌ترین خصلت حکومت‌های کودتایی تکیه به زور در فرایند ایجاد، مولفه‌های حفظ و تقویت و توسعه است. درواقع نه از جنس انقلاب‌های سیاسی است و نه از جنس انقلاب‌های اجتماعی که بصورت حداقلی و یا حداکثری، مردم در ایجاد، حفظ و تداوم آن نقش داشته باشد، فرد حاکم از دل ارتش و پادگان پا به عرصه مدیریت سیاسی می‌گذارد و زایده تفکر پادگانی است و قوام آن و رویکرد مدیریت کشوری آن نیز بر بنیاد تفکر پادگانی است.

2ـ وطن پرستی و دغدغه‌ منافع ملی
اگر بخواهیم معنای وطن پرستی را بهتر درک کنیم باید گفت که وطن پرست کسی است که دلش برای طبیعت وکوه و دشت و صحرای مرز و بوم خود تنگ شود؛ برای موجودات و جاندارانش بسوزد و برای مردمانش بتپد. بر این اساس اگر بخواهیم قضاوتی در مورد وطن پرستی خاندان پهلوی بالاخص محمدرضا شاه داشته باشیم، باید مروری کوتاه به دوران زندگی درازِ سلطنت محمد رضاشاه داشته باشیم.
الف ـ محمدرضا شاه با ترک ایران در 25مرداد 1332 که پس از شکست کودتای آمریکائی- انگلیسی موسوم بعملیات "آژاکس" صورت گرفت. محمد رضا شاه پس از شکست کودتائی که جهت سرنگونی دولت دکتر مصدق بکمک امپریالیسم آمریکا و بریتانیا طراحی شده بود از خاک کشور فرار می‌کند با این حال او وطن پرست است یا دکتر مصدقی که برای عزت و سربلندی مردم ستمدیدهُ این مملکت همهُ هستی و حیات خویش را فدا می‌کند؟
ب ـ در هفده شهریور نیز یکی دیگر از صحنه های جنایت محمدرضا شاه را می توان نام برد که در این روز با استفاده از اسلحه های جنگی نزدیک به 300 نفر از هموطنان کشته و زخمی شدند. «فرماندار نظامی‌ در اطلاعیه‌ شماره‌ 4 خود ضمن‌ متهم‌کردن‌ مردم‌ ، اعلام‌ کرد در واقعه‌ 17 شهریور 58 نفر کشته‌ و 205 نفر مجروح‌ شده‌اند. دو روز بعد دادگستری‌ اعلام‌ کرد تعداد کشته‌شدگان‌ به‌ 95 نفر رسید.»
ج ـ جدایی بحرین از خاک ایران : باید گفت که مصوبه مجلس شورای ملی در سال 1336 بود که بحرین را به عنوان چهاردهمین استان ایران به رسمیت شناخت. همان موقع، نخست‌وزیر منوچهر اقبال هشدار داد که «ما روابط سیاسی خود را با هر دولتی که سعی می‌کند پیمانی با بحرین ببندد تا ابد قطع خواهیم کرد. [2] اما در روز ۲۳ مرداد ۱۳۵۰ جزیره بحرین، استان چهاردهم ایران در پی جدایی از سرزمین مادری اعلام استقلال کرد و ایران نخستین کشوری بود که یک ساعت پس از اعلام استقلال، آن کشور را به رسمیت شناخت. در ۲۵ آذر ۱۳۵۰ بحرین رسماً عضو سازمان ملل متحد شد و به عنوان یکصد و بیست و نهمین عضو آن درآمد. از آن پس تاریخ ۱۶ دسامبر برابر با ۲۵ آذر به عنوان روز ملی بحرین شناخته می‌شود.
اینجاست که باید بگوییم این موارد گوشه‌ای از نگاه ضدملی گرایی و منافع ملت در دوران محمدرضا شاه است که می توان گفت نه آزادی خواهی و نه ملی‌گرایی در آن دوران به چشم می خورد بلکه انچه بیشتر مشهور بوده است گوش به فرمان غرب و مطیع اوامر آنها بودن است.
از طرفی بعد از انقلاب آنچه بیشتر مدنظر حکومت جمهوری اسلامی واقع شده است جمهوریت و توجه به رای و نظر مردم است که از ابتدای انقلاب در سال 57 تا به امروز بطور میانگین هرسال رای گیری از برای انتخاب بالاترین مدیران کشور مانند ریاست جمهوری و نمایندگان مجلس شورای اسلامی و خبرگان برای انتخاب رهبری و همچنین در سطح میانی مانند شورای شهر و روستا برگزار گردیده است این درحالی است که قبل از انقلاب بیشتر مدیران و وزیران انتسابی بوده اند تا انتخابی...
اما با این حال بعضی از سلطنت طلب‌ها با تبلیغات برای ربع پهلوی چه هدفی را در نظر دارند آیا با سرکار امد ایشان هدفی جز عقب گرد به گذشته صورت می گیرد این درحالی است که مردم ایران یک بار دست رد بر سینه‌ی نظام پادشاهی در سال 57 زده‌اند. آیا برگشت به گذشته چشم فروبستن نسبت به خون های گذشتگان جامعه ایرانی در جهت مبارزه با نظام های سلطنتی گذشته برای کسب آزادی نخواهد بود؟
پی‌نوشت:
1). آبراهامیان،‌ایران بین دو انقلاب، احمد گل محمدی، نشر نی، 1377، ص26.
2). گزیده اسناد خلیج فارس، به کوشش مینا ظهیرنژاد ارشادی، دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی وزارت امور خارجه، 1375، ج 3، ص 182، سند شماره 47

موضوع:

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید