یکی از موفقیتهای چشمگیر پس از انقلاب اسلامی سال 1357، کاهش میزان فقر در جامعه و بهبود سطح زندگی مردم است. با وجود همهی مشکلات تحمیلی بر نظام جمهوری اسلامی -که از جنگ نظامی تا جنگ اقتصادی را شامل میشود- در مجموع، عملکرد مثبتی برجای مانده است.
این ادعا با تأیید نهادهای بینالمللی نیز همراه است که به عنوان نمونه میتوان به گزارش دفتر توسعهی سازمان ملل اشاره کرد. این گزارش که براساس شاخص «فقر درآمدی» تنظیم شده است، کشورها را بر اساس میزان درآمد روزانهی نیروی کار، رتبهبندی میکند. گزارش سال ۲۰۱۸ این نهاد بینالمللی تصریح میکند که تعداد نیروهای کار ایرانی که حقوق کمتر از ۳.۱ دلار در روز داشتند، در سال ۱۹۹۱ میلادی ۷.۲ درصد بود؛ که این رقم در سال ۲۰۱۷ میلادی به ۱.۱ درصد کاهش یافته که کاهش ۸۵ درصدی شمار فقرا را نشان می دهد.[1]
علاوه بر این، میزان بهرهمندی خانوارها از امکانات رفاهی مثل خودروی شخصی، لوازم خانگی، پوشاک مناسب در مقایسه با دهههای قبل و مخصوصا دوران قبل از انقلاب، نشان میدهد که سطح عمومی معیشت مردم بهتر شده است.
البته این سخنان، بههیچوجه به معنای نادیده گرفتن مشکلات معیشتی -مخصوصا در چند سال اخیر- نیست که جهش ناگهانی و افسارگسیختهی قیمتها و عدم نظارت و بیبرنامگی دولت، سبب آن شده است؛ ولی نکتهی قابل توجه این است که این مشکلات در زمان دولتی حاصل شده که صراحتاً مذاکره و کنارآمدن با کدخدا یعنی آمریکا را موجب حل مشکلات معرفی میکرد و بر همین اساس، وعدهی درآمد سرشار و رونق اقتصادی داده بود!
کنار هم قراردادن این موضوعات، ما را به این حقیقت میرساند که هر جا روحیهی انقلابی با اعتماد به ظرفیت داخلی بر کشور حاکم بود، وضعیت بسیار بهبود یافت و در مقابل، هر وقت از این اصل اساسی دور شدیم مبتلا به گرفتاریهای شدید -مثل اوضاع اقتصادی امروز- شدیم! بنابراین وجود نابسامانی فعلی در معیشت مردم، اثبات صحت سخن دلسوزان است که همواره مسئولان را از اعتماد به لبخند شیطان بزرگ بیم داده و همین اوضاع امروز را پیشبینی کرده بودند.
پینوشت:
[1] Human Development Reports
افزودن دیدگاه جدید