چرا تعامل با روسیه و چین! اما ایالات متحده نه!!

چرا تعامل با روسیه و چین! اما ایالات متحده نه!!
روسیه چین ترامپ

رویکرد جمهوری اسلامی ایران در عرصه سیاست خارجی مبتنی بر دو گذاره رئالیستی و ایدئولوژیک است به نحوی که جمهوری اسلامی با در نظر گرفتن ساختار قدرت در نظام بین الملل و لحاظ کردن قدرت خود در چارچوب آن به دنبال ایفای نقش در این عرصه و تغییر وضع موجود است اما رویکرد ایدئولوژیک جمهوری اسلامی در خیلی از مواقع در تقابل با واقعگرایی قرار گرفته و با حساسیت بالایی نسبت به چالش ها و تهدیدات هویتی واکنش نشان می دهد. همانطور که گیدنز در چارچوب نظریه "امنیت هستی شناسی" مطرح می کند برخلاف روش پوزیتیویستی و خصوصا رویکرد واقعگرایی ، آنچه برای دولت ها و سایر کنشگرهای انسانی در عرصه روابط بین الملل حائز اهمیت است نه صرفا حفظ امنیت و موجودیت و بقای فیزیکی و مادی بلکه حفظ وتداوم و بقای هویت ،ارزش‌ها و بعضا مبانی ایدئولوژیک است.
به دیگر سخن می توان اینگونه مطرح کرد که حتی اگر امنیت و بقای فیزیکی و مادی دولت ها و کنشگران آن مورد تضمین و تامین باشد، اما مبانی غیرمادی، هویتی و ارزشی آنان، مورد تهدید قرار گرفته و یا خدشه‌دار گردد، به شدت عکس‌العمل نشان داده و به تقابل خواهند پرداخت. حتی می‌توان گفت دولت‌ها و کنشگر‌ان و تصمیم‌گیرندگان آنها حاضر خواهند بود که برای حفظ و احیای مبانی هستی‌شناختی و ارزشی و هویتی خود، موجودیت و منافع فیزیکی و مادی خود را نیز به خطر بیندازند.همانطور که میتزِن می گوید باید گفت: "امنیت هستی شناختی ، امنیت بدن نیست ، امنیت خود است". در اینجا خود دولت، همان هویت است، که دولت به دفاع از آن می پردازد، نه منافع مادی و فیزیکی. 
مفهوم دیگری را که در همین چارچوب باید نسبت به آن پروا داشت مفهوم " نظام اعتماد پایه" است ، بر اساس این مفهوم رفتار، گفتار وعملکرد دولت ها و کنشگران انسانی آنها در اثر تکرار، تداوم ومرور زمان به یک عادت نهادینه شده وغیرقابل اجتناب تبدیل گردیده و فراتر از آن، جنبه ارزشی، معنایی و هویتی می‌یابد، که دولت و کنشگران‌ انسانی آن خود را در چارچوب آن تعریف نموده و در معرض ارزیابی قرار می‌دهند. در اینجاست که اگر این "نظام اعتماد‌پایه" وعادت‌شده، مورد تعدی، تهدید و یا درمعرض تغییر وتحول قرار گیرد با عکس‌العمل شدید کنشگران‌ مواجه خواهد شد.

با توجه به اینکه جمهوری اسلامی مبنای خود را از آغاز انقلاب به دلیل بدعهدی‌ها، استکبار وظلم، همواره تقابل با ایالات متحده در ضمن شعار مبارزه با استکبار جهانی و حمایت از مردم مظلوم جهان بویژه حمایت از فلسطینیان و آزاد سازی قدس قرار داده ، پر واضح است که در صورت تعامل با ایالات متحده آمریکا با یک چالش هویتی مواجه خواهد شد لذا در چارچوب تامین امنیت هویتی خود اقدام به برخورد سلبی نسبت به این امر خواهد داشت اما از منظر امنیت هستی شناسی تعامل با کشورهایی نظیر چین و روسیه،چنین چالشی متوجه جمهوری اسلامی نخواهد بود از اینروست که ما شاهد تعامل با روسیه و چین در چارچوب تعاملات و همکاری های بین المللی و نفی تعامل با ایالات متحده هستیم.  

 

دیدگاه‌ها

سپاسمان را پذیرا باشید تحلیل بجا علمی است مصداق معاصربیهویتی وسپس عدم مشروعیت نظام حاکمیتی لیبی به رهبری معمر القذافی است که با شعارهای تند ضد امپریالیستی بیش از سی سال یکی از با ثباترین ومقتدرترین نطام سیاسی در افریقا را بنا گذاشت که بلا فاصله بعد از تغییر مسیر از شعارها دچار بی هویتی گردید و با کمترین هزینه مرتجعین منطقه مانند عربستان از هم گسیخت ولیبی دچار جنگ وتجزیه گردید.ممنونیم

افزودن دیدگاه جدید