دولت فرانسه با صدور یک بیانیهی مداخلهآمیز، اعدام تروریست براندازی به نام «روحالله زم» را که در پوشش و نام خبرنگار فعالیت میکرد را محکوم کرد و آن را مغایر آزادی بیان و آزادی مطبوعات دانست!
همین الان اگر به خیابانهای پاریس و دیگر شهرهای فرانسه سر بزنید، صحنههای آشکار و واضحی از سرکوب شدید مردم معترض این کشور به دست پلیس را مشاهده خواهید کرد. این در حالی است که اینها مردم عادی هستند و برای ابراز مخالفت با سیاستهای دولت به خیابان آمدهاند، ولی با این وجود، با خشونت فراوان سرکوبگران مواجه شدهاند و «آزادی بیان» آنان به رسمیت شناخته نشده است! حال چگونه است که دولت فرانسه در برابر مجازات یک عنصر خرابکار که سوابق او نشان از توطئه و براندازی دارد، حرف از آزادی بیان میزند؟!
اقدامات روحالله زم را اگر هر شخص باانصافی مرور کند، متوجه خواهد شد که او و گروه زیر نظر او، از هیچ اقدامی در جهت ضربهزدن به نظام جمهوری اسلامی -که از دست آنها برمیآمد- دریغ نداشتند و ادعای اینکه آنها صرفا خبرنگار بودند، حرفی انحرافی و گمراهکننده است. تلاش برای هدفگرفتنِ یک پایگاه سپاه پاسداران با موشک در ازای پرداخت ۵۰۰ هزار دلار تا ۲ میلیون دلار به یک مزدور، همکاری با ادارهی امنیت ملی آمریکا و فرانسه و دریافت پیشهاد همکاری از طرف عربستان و امارات با حقوق ماهیانهی ۲۰ هزار یورویی به علاوهی همهی سخت افزارها و همهی امکانات لازم، تبادل اطلاعات و پول در بارسلونای اسپانیا و آمستردام هلند با جاسوسهای سرویسهای بیگانه و رابطه با افسر آژانس امنیت ملی آمریکا (NSA)، آموزش به آشوبگران داخل ایران دربارهی سرنگونکردن موتورسواران از روی موتور، به آتشکشیدن خوردوری نیروی انتظامی و ساخت کوکتل مولوتف و اسپری فلفل، ارتباط و دریافت پول از منشی یک سناتور آمریکایی در کنگره به نام «ساغر کسرایی» که در جهت براندازی، فعالیت میکرد، لودادن افرادی که برای دورزدن تحریم ایران، تلاش میکردند و نیز لودادن محل استقرار سردار سلیمانی در دوران مبارزه با داعش به سرویسهای اطلاعاتی مورد نظر، بخشی از فعالیتهای عنصر معلومالحالی است که فرانسه و اتحادیهی اروپا سعی دارند او را فقط در چارچوب یک خبرنگار مطبوعاتی معرفی کنند و در فراقش اشک ماتم بریزند![1]
روحالله زم که هم پناهندگی فرانسه و هم پیچیدهترین حلقهی حفاظتی نیروهانی امنیتی در فرانسه پس از مکرون را دارا بود، با مهارت خاص دستگاه اطلاعاتی جمهوری اسلامی به دام افتاد که همین شکست مفتضانه را نیز باید یکی از دلایل پریشانی دولت پاریس ارزیابی کرد.
از سوی دیگر، این نکته را باید درنظر گرفت که امروز تروریستهای نشاندار و جنایتکاری مثل گروهک منافقین و گروهک تندر، تابعیت اروپایی داشته و دارند و آزادانه در کشورهایی مثل فرانسه، فعالیت دارند ولی این موضوع، هیچ رنجش حقوقبشری برای سران ریاکار اروپایی ایجاد نمیکند و رگ غیرت آنان را متورم نمیسازد ولی دربارهی عنصری به نام «زم» شاهد چنین واکنشهایی از آنان هستیم!
وقاحت و خباثت را باید دو صفت بارز فرانسه و اروپاییها دانست که در مواقع متعددی -مثل عملنکردن به تعهدات برجام- از خود بروز دادهاند که با در پیشگرفتن معیارهای دوگانه، از یک طرف، به وظایف خود عمل نمیکنند و از طرف دیگر، کشورهای دیگر را با لحن طلبکارانهای خطاب و به آنان امر و نهی میکنند! ای کاش کسی از دولت مکرون بپرسد که با این همه ادعای حقوقبشری، چرا نسبت به سرکوب وحشیانهی مردم فرانسه -که همین الان در حال انجام است- نگران نمیشود و بیانیه صادر نمیکند؟!
در این رهگذر، دولت روحانی باید چنین اتفاقاتی را باید به دیدهی عبرت بنگرد و دست از خوشبینی و خوشخیالی نسبت به اروپا برداشته و با اتخاذ یک سیاست مستقل و اصولی، بیش از این، منافع ملی را حراج و معطل جماعت اروپایی نکند.
پینوشت:
[1] دادگاه زم
افزودن دیدگاه جدید