ریشه‌های جولان سلبریتی‌ها در عرصه‌ی فکر و فرهنگ جامعه

ریشه‌های جولان سلبریتی‌ها در عرصه‌ی فکر و فرهنگ جامعه
سلبریتی

انسان یک موجود تأثیرپذیر است که علاقه دارد تا امور زندگی خود را براساس الگوهای مورد پسند، تنظیم کند؛ از این رو،  هیچ جامعه‌ای را نمی‌توان تصور کرد که بسیاری از افرادش تحت تأثیر برخی چهره‌های نافذ و تأثیرگذار نباشند و خط و مشی، جهت‌گیری‌ها و علایق خود را بر اساس گفته‌ها یا عملکرد آن چهره‌های تأثیرگذار، تنظیم نکنند. چنین وضعیتی را می‌توان یک امر طبیعی و حتی ضروری دانست که ناشی از کشش‌های غریزی و مسائل فطری انسان است که جای نگرانی ندارد. نگرانی از جایی شروع می‌شود که افراد نالایق و کم‌مایه، به عنوان الگو و معیار زندگی در یک جامعه، مطرح و برجسته شوند و افراد اجتماع، توجه خود را به عملکرد و گفته‌های چنین افرادی معطوف کنند.
در شرایط فعلی کشور عزیزمان، شاهد هستیم که متأسفانه این روند نامطلوب، تا اندازه‌ای پررنگ شده و اشخاص مشهوری که «سلبریتی» نامیده می‌شوند، به عنوان الگوهای رفتاری و چهره‌های اثرگذار، برجسته شده‌اند و زمام افکار بخش زیادی از مردم را به دست گرفته‌اند! این در حالی است که در گذشته‌های نه چندان دور، افرادی در میان مردم ایران، تأثیر و نفوذ کلام داشتند که دارای تحصیلات عالی و کمالات کافی بودند و اهل تفکر و اندیشه به حساب می‌آمدند و سبب تحولات مثبت فراوانی در جامعه و مخصوصاً در میان نسل جوان شدند که نقش ممتاز آنان را در دوران روشنگری برای پیروزی انقلاب اسلامی و در دوران مواجهه و مقابله با انحرافات فکری و دینی، می‌توان به‌وضوح، مطالعه و مشاهده کرد. متأسفانه امروز این نقش کلیدی و حیاتی به کسانی منتقل شده است که نه به لحاظ سطح سواد و دانش و نه از نظر تخصص و مهارت و نه حتی از لحاظ شخصیت اجتماعی، هیچ صلاحیتی برای ورود و اظهارنظر در مسائل مختلف ندارند. این جماعت معلوم‌الحال، در هر زمینه‌ای به اظهار فضل می‌پردازند و مورد اقبال عمومی هم قرار می‌گیرند، در حالی که فقط در رشته یا حرفه‌ی خود، حرفی برای گفتن دارند!
در تبیین علت بروز چنین معضل خطرناکی، باید به برخی موضوعات مهم، توجه داشت و موضوع را از ریشه، مورد بررسی قرار داد.
سلبریتی‌ها به دلیل اینکه اغلب، دارای اندیشه و تفکری مستقل نیستند و از مطالعه و تحقیق جدی در موضوعات مهم و پایه‌ای، بهره‌ای نبرده‌اند، خیلی راحت، مورد سوءاستفاده‌ی برخی کانون‌ها و مراکز کسب قدرت قرار می‌گیرند و خود را در اختیارتحقق اهداف این کانون‌ها و مراکز، قرار می‌دهند. در مقابل، کانون‌های کسب قدرت نیز با ثروت و مکنت زیادی که در اختیار دارند، کمک می‌کنند تا سلبریتی‌ها بیشتر دیده شوند و در ذهن و فکر مردم، نفوذ کنند. در همین رابطه می‌توان به سخنان سعید حجاریان، به عنوان یکی از فعالان جنگ روانی اشاره کرد که گفته بود: «ممکن است مردم، جملگی اصلاح‌طلبان را پس بزنند و میان هسته‌ی سخت پالایش‌شده و دیگر اصلاح‌طلبان، تمایزی نگذارند. اصلاح‌طلبان در صورت قرارگرفتن در چنین وضعیتی باید سیاست‌های خود را به‌ تعبیر مولانا از دهان غیر، مطرح کنند. به این معنا که سیاست‌هایشان را نخست با گروه‌های مرجع جدید شامل هنرمندان، مشاهیر و... در میان بگذارند و پس از دریافت بازخوردها و إعمال تغییرات احتمالی، سیاست‌ها توسط همان گروه‌های مرجع جدید در جامعه منعکس شود. یعنی عملاً اصلاح‌طلبان در این فاز در پشت صحنه قرار بگیرند.»[1] نگاهی به اتفاقات رخ داده، نشان می‌دهد که این اظهارات، فقط در مقام یک نظریه، باقی نمانده و در مواقع مختلفی، بروز و ظهور پیدا کرده است که صحنه‌های تقابل سیاسی مثل انتخابات، برجسته‌کردن لزوم حضور زنان در ورزشگاه با وجود مشکلات مهم‌تر، سیاه‌نمایی از اوضاع مملکت و ... از نمونه‌های آن به حساب می‌آید.   
نکته‌ی مهم دیگر در این‌باره، به رسانه‌ها ارتباط دارد. رسانه‌های مختلف برای جذب و جلب توجه مخاطب، به بهانه‌های مختلف، نسبت به برجسته‌کردن سلبریتی‌ها اقدام می‌کنند و آنان را دائماً در مقابل توجه و نگاه جامعه، قرار می‌دهند که سبب شهرت بیشتر و بیشتر این افراد می‌شوند. به طور کلی و به عنوان یک اصل ثابت باید گفت که این رسانه‌ها هستند که سلبریتی‌ها را می‌سازند و به جایگاه تصمیم‌ساز افراد جامعه، تبدیل می‌کنند. بدون رسانه، امکان ندارد یک سلبریتی بی‌سواد بتواند برجسته و مشهور شود و امکان اظهارنظر درباره‌ی موضوعات مختلف -آن هم با ژست حق به جانب و فیلسوفانه- را پیدا کند. در همین رابطه، خوب است پژوهشی انجام شود که رسانه‌ها در بخش‌های مختلف خبر، گزارش و ...، چه درصدی از وقت و فرصت خود را به نخبگان واقعی و متخصصان حقیقی، اختصاص می‌دهند تا از طرف جامعه و جوانان، شناخته شوند و نیاز الگوطلبی به سمت آنان سوق داده شود. به دلیل همین توجه کم -یا شاید بتوان گفت بی‌توجهی- اغلب رسانه‌ها به نخبگان جامعه، شرایطی پدید می‌آید که سلبریتی‌های بی‌سواد و سطحی‌نگر، فرصت عرض اندام و خودنمایی پیدا کنند و ذهن و فکر جامعه را به دست بگیرند.
سخن در این خصوص، فراوان است و حتماً باید به عنوان معضل مهم عصر کنونی، مورد کنکاش و دقت قرار بگیرد. همه‌ی دلسوزان جامعه که برای فرهنگ عمومی مردم، ارزشی قائل هستند، باید با یک دغدغه و عزم جدی، در جهت حل این مشکل ویران‌گر تلاش کنند تا افکار عمومی جامعه در تشخیص الگوی صحیح و شایسته، دچار اشتباه نشود و بتواند با استفاده از اثرگذاری نخبگان و شایستگان، هر روز به درجه‌ای بالاتر از سطح فکر و فرهنگ، دست پیدا کند و از آسیب‌های مخرب جماعت نالایق سلبریتی، در امان باشد.

پی‌نوشت:
[1] حرفمان را از زبان سلبریتی‌ها بزنیم

موضوع:

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید