ازجمله مهمترین کلیدواژههایی که مقام معظم رهبری در چند سال اخیر، بسیار از آن نام میبرند، جریان نفوذ است. موضوع نفوذ، آنقدر پراهمیت و تاثیرگذار است که مقام معظم رهبری علاوه بر تاکید بر این موضوع در سالهای مختلف، در 12 دیدار خود در سال 1394 یعنی از فروردین تا آذر ماه به این موضوع پرداخته است.
البته در طول تاریخ شواهد بسیاری از وجود جریان نفوذ در ایران و سایر نقاط دنیا وجود دارد. آن زمانی دروازههای شهر برای دشمن گشوده میشود که "اسب تروا"، از دشمن هدیه گرفته شد. یا "مستر جیکاک" که به مدت هفت سال در ایل بختیاری خود را به کر و لالی زده بود تا زبان محلی را به دقت یاد بگیرد و پس از آن بود که به اصلیترین عامل تاراج نفت ایران تبدیل شد. "رئیس علی دلواری" توسط عامل نفوذی انگلیس از پشت سر مورد هدف گلوله قرار گرفت. شهیدان "رجایی و باهنر" توسط مسعود کشمیری(مورد اعتمادترین فرد از نظر شهید رجایی) ترور شدند. نفوذ "سیدمهدی هاشمی" به دفتر منتظری و دهها مورد دیگر که بسیار گسترده میباشد. نفوذ در عرصه فرهنگی، در عرصه سیاسی، در عرصه امنیتی و در عرصه اقتصادی است و دشمن برای همهی این عرصهها برنامه دارد و بیش از سه دهه است که بطور فعال عمل میکند.
رهبری، جریان نفوذ را حداقلی و حداکثری بیان میدارند. نفوذ حداقلی همان جاسوسی و تبادل اطلاعات با دشمن است ولی نفوذی که تاثیر بسیار زیاد در زندگی افراد و جامعه دارد. نفوذ جریانی است که منجر به تغییرات در تصمیمگیری و تصمیمسازی کشور دارد.
«نفوذ دو جور است: یک نفوذ موردی است، نفوذ فردی است؛ یک نفوذ جریانی است. نفوذ موردی خیلی نمونه دارد... گاهی جاسوسی است که این کمترینش است؛ یعنی کماهمّیّتترینش جاسوسی است، خبرکشی و خبردهی است؛ گاهی کارش بالاتر از جاسوسی است، تصمیم شما را عوض میکند. شما یک مدیری هستید، یک مسئولی هستید، تصمیمگیر هستید، میتوانید یک حرکت بزرگ یا مؤثّری انجام بدهید، اگرچنانچه این حرکت را اینجور انجام بدهید این به نفع دشمن است، او میآید کاری میکند که شما حرکت را اینجور انجام بدهید؛ یعنی تصمیمسازی.» [1]
نفوذ و بالاخص نفوذ جریانی میتواند یکی از خطرناکترین و مهمترین ابزار دشمن برای تصمیمسازی و تغییر در رویکرد مدیران یک کشور باشد و این ابزار نه تنها در امور سیاسی بلکه در امور اقتصادی، فرهنگی و نظامی بسیار کاربرد دارد. البته ابعاد خطرناک پروژه نفوذ در این نکته است که نامحسوس و بدون ایجاد حساسیت و در پروسهی زمانی نسبتاً طولانی انجام میپذیرد.
در یک تحلیل کلی میتوان گفت: دولت آقای روحانی، یکی از بیشترین دولتهایی بوده است که دشمن برای نفوذ در آن سرمایهگذاری کرده است و در طی این چند سالی که از دولت آقای روحانی میگذرد، بیشترین عامل نفوذی و جاسوسی در این دولت کشف و دستگیر شدند! از دستگیری و محکومیت دری اصفهانی، یکی از اعضای تیم مذاکره کننده هستهای که مسئولیت امور اقتصادی این تیم را برعهده داشته است تا جیسون رضائیان که در حیات خلوت رئیس جمهور هم رخنه کرده و نفوذ داشته است. در آخرین حکم از افرادی که در دولت آقای روحانی محکوم به نفوذ شدند میتوان به خانم شهیندخت مولاوردی اشاره داشت. محکومیت بدوی خانم مولاوردی که شامل ۲ سال حبس تعزیزی بابت در اختیار قرار دادن اطلاعات و اسناد طبقه بندی شده با پوشش مسؤولین نظام و با هدف برهم زدن امنیت کشور و ۶ ماه حبس تعزیری به دلیل فعالیت تبلیغی علیه نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران است.
براستی چگونه میتوان جریان نفوذ و نفاق در میان امت و نظام اسلامی را شناسایی کرد؟
1ـ عدم پایبندی به اصول و آرمانهای انقلاب اسلامی و تلاش برای اصلاحات دروغین
2ـ مردم گرایی ظاهری و عمل کردن برخلاف مردم: هرزمانی در رفتار و عملکرد بعضی از افراد بالاخص مسئولین و روشنفکران جامعه در ظاهر مردمگرایی و ارتباط با مردم بسیار پررنگ باشد، ولی در عمل نوع زندگی و رفتار آنها مخالف سخنانشان است، نشان از نوعی نفاق و دوریی است.
3ـ تخلف از رهبری جامعه: ممکن است جریان نفوذ و نفاق برای حفظ ظاهر و تظاهر با رهبری جامعه مخالفت علنی نداشته باشد، اما تخلف علنی دارند و به گونهای عمل میکند که اهداف رهبری بر آورده نشود.
4ـ مظلومنمایی: از دیگر شگردهای مخرب جریان نفوذ و نفاق، مظلومنمایی است.
5ـ اختلاف افکنی: اصولا دو قطبی کردن جامعه از سوی جریان نفوذ و نفاق یک راهبرد اساسی است؛ زیرا این گونه با ایجاد شکاف در امت و حتی امت و دولت اسلامی تلاش میکنند تا بتوانند اهداف شوم و پلید خویش را تحقق بخشند.
6ـ وابستگی سیاسی به بیگانگان و عدم استقلال: جریان نفوذ و نفاق هر چند در ظاهر خود را وابسته به امت و نظام اسلامی معرفی میکنند، ولی در حقیقت وابسته سیاسی به بیگانگان هستند و هیچ استقلالی در این زمینه ندارند.
پینوشت:
1). بیانات در دیدار فرماندهان گردانهای بسیج(1394/9/4)
افزودن دیدگاه جدید