اسحاق جهانگیری (آذر 1399): ایران منفعت قابل توجهی از اجرای برجام، نبرده است.
اسحاق جهانگیری (اردیبهشت 1396): ما به همه اهدافمان در برجام رسیدیم. دولت، کاری کرد کارستان. الان دنیا عاشق کار کردن با ماست!
این اندازه تناقض در گفتار و بیصداقتی در مواجهه با مردم را باید به قضاوت افکار عمومی گذاشت! چگونه میشود هم به همهی اهداف در برجام رسید و هم منفعت قابل توجهی از آن نبرد؟! آیا این فریبکاری بزرگ را نباید مورد مواخذه و بازخواست قرار داد؟
دولت روحانی که دو سال ابتدای خود را صرف امضای برجام، دو سال بعدی را به اجرای برجام و سه سال اخیر را به احیای برجام، اختصاص داد، اکنون به مرحلهای رسیده است که دست خالی خود را مشاهده میکند و چارهای جز اعتراف ندارد. دولتی که عصارهی تمام ادعاها، وعدهها و بلدمبلدمهای خود را در برجام، خلاصه کرد، اکنون به جایی رسیده که میگوید ما منفعت قابل توجهی از برجام، نبردیم!
نکته این جا است که بیفایده بودن برجام، نه فقط در شرایط کنونی، بلکه چند سال پیش هم مشخص بود و اعتراف مهم رئیس وقت بانک مرکزی دولت یازدهم -که گفته بود نفع برجام برای ایران، تقریباً هیچ است- اثبات میکند که نه فقط منتقدان و دلواپسان، بلکه افرادی در بدنهی دولت روحانی نیز برجام را مفید نمیدانستند؛ اما لجبازیها و ناآگاهیها -در نگاه خوشبینانه- مانع از انسداد این مسیر پرضرر و خسارتبار شد و اوضاع مملکت به جایی رسید که همه میبینند و آن را هر روز، لمس میکنند.
دولتی که حتی رفع مشکلات آبخوردن مردم و آلودگی هوا را به برجام، گره زد و منوط به آن دانست، اکنون میگوید، منفعت قابل توجهی از برجام برای ما به دست نیامد تا معلوم شود حرف و دغدعهی منتقدان، کاملا درست بود و از ابتدا نیز نباید روی مذاکره با آمریکا و توافقی به نام برجام، تکیه کرد. عجیب اینکه با وجود چنین شرایطی، دولت روحانی باز هم عطش خود برای مذاکره با آمریکا را ابراز میکند و بر آن پافشاری مینماید!
شکی نیست که رفع تحریم حتما باید انجام و فشار از روی دوش مردم، برداشته شود ولی راهی که قبلاً امتحان کردند و خودشان هم به شکست در آن اعتراف نمودند را نباید مجدداً تجربه کرد؛ بلکه راه قطعی و حتمی برای رفع تحریمها را باید در خنثیسازی تحریم از راه قویشدن در اقتصاد، جستوجو نمود. برجام -همانگونه که اعتراف دیرهنگام جهانگیری نیز آن را تأیید میکند- نه تنها منفعت قابل توجهی برای ما به همراه نداشت، بلکه خسارتها و فشارهای بیسابقهای را بر ملت، تحمیل کرد که کاهش شدید ارزش پول ملی و افزایش عجیب قیمت کالاهای مورد نیاز مردم، از نمونههای آن است. بنابراین باید راه دیگری را برای حل مشکلات و رسیدن به آرامش اقتصادی و اجتماعی، در پیش گرفت که همان نگاه به داخل و تکیه بر سرمایههای داخلی است.
افزودن دیدگاه جدید