سه کشور اروپایی آلمان، انگلیس و فرانسه بعد از 30 خرداد امسال که قطعنامهی ضدایرانی را به امضا و تصویب رساندند، در تازهترین واکنش، مدعی شدند که تمام تلاش برای حفظ و بقای برجام را داشتهاند و این ایران بود که در طی یک سال و نیم گذشته، موارد متعدد نقض برجام را در پرونده داشته است. همچنین این سه کشور مدعی شدند: "ما تحریمها را به نحو پیشبینی شده در برجام رفع کرده و مضاف بر آن، از طریق ایجاد سازوکار مالی اینستکس، تلاشهایی اضافی جهت مجاز کردن تجارت مشروع با ایران به کار بستهایم." لذا ایران باید به تعهداتی که داده پایبند بوده و کارهایی که در این یک سال و نیم انجام داده است را به عقب برگرداند.
همچنین "الیوت آبرامز"، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران در مصاحبه با «الشرق الاوسط» گفته است: کشورهای اروپایی خواستار تمدید «بندهای زوالپذیر برجام» هستند. منظور از «بندهای زوالپذیر» بندهایی در توافق هستهای است که محدودیتهای تعریفشده ذیل آنها برای فعالیتهای هستهای ایران بعد از دورههای زمانی مشخص منقضی میشوند.
با کنار هم قرار دادن این سخنان، آنچه به ذهن میآید، گستاخی دولتهای اروپایی است. با اینکه بیش از دو سال از برجام میگذرد، اروپائیان، هیچ کدام از تعهدادتشان را عملی نکردند، یک روز گفتند منتظر بمانید تا spv را راهاندازی کنیم و روز بعد وعده اینستکس دادند و نهایتا هم هیچ کاری نکردند و در مقابل، خواستار متعهد بودن ایران به برجام هستند ولی در عین حال از خروج ناقض اصلی برجام یعنی آمریکا تنها اظهار تاسف میکنند.
ازطرفی میتوان تحلیل کرد که با پیروزی بایدن، دقیقا تقسیم کار دموکراتها و اروپا در ابتدای برجام در حال رخ دادن است، بطوری که اروپائیان وعده دهند، آمریکا بگوید حرف من تضمین است و در مقابل باز دستان مذاکره کنندگان در پوست گردو باقی بماند. اینگونه اظهار نظرها باید تلنگری برای تیم مذاکره کننده و وزارت امورخارجه کشورمان باشد، چون اروپائیان همان کسانی هستند که در ابتدای دهه ۸۰، در جریان توافق پاریس، به هیچ یک از تعهدات خود پایبند نبودند و حتی حق داشتن یک سانتریفیوژ را هم برای ایران در نظر نگرفتند.
لذا باید این روزها حواسمان به رسانههای حامی ستاد انتخاباتی بایدن در کشور باشد، که با بزرگنمایی در صفحهی اول روزنامههای خود خاطرات دوستی ظریف و بایدن را مرور میکنند. این یعنی فرستادن سیگنال برای مذاکرات مجدد و کشاندن ایران پای میز مذاکره. در حالی که در این چند سال شاهد این ماجرا بودهایم که برجام و تمرکز بر آن نه تنها انرژی هستهای کشور را متوقف کرده است، بلکه با نوعی ویروسی کردن جامعهی ایرانی، به ساحت اقتصاد و سیاست و اجتماع هم رسوخ کرده و روند پیشرفت را متوقف و ساحتهای مختلف کشور را شرطی بار میآورد. یعنی دوباره شرطیکردن اقتصاد ایران، یعنی دوباره حوالهدادن حل مشکلات به امضای کری، یعنی دوباره امضای کری تضمین است، یعنی دوباره تقریبا هیچ!
درنتیجه آنچه به وضوح مشهود است اینکه نه اروپا بهتر از آمریکاست و نه امضای دموکراتها تضمین است.
افزودن دیدگاه جدید