هنوز کلیپ وعدههای شیرین آقای روحانی و همکاران او در انتخابات 92 و 96، بین مردم، دستبهدست میشود و گرچه به یک سرگرمی و تفریح خندهدار، تبدیل شده است ولی کیست که نداند در ورای این خندهها، چه نکتههایی وجود دارد! حسن روحانی در تبلیغات خود برای انتخابات دولت یازدهم، گفته بود آنچنان رونق اقتصادی ایجاد شود و آنچنان درآمد سرشار، در اختیار مردم قرار بگیرد که مردم اصلا به 45 هزار تومان یارانه، نیاز نداشته و زندگی خوبی داشته و همهی افراد شاغل باشند. آقای روحانی همچنین تأکید کرد که مردم در همان دو ماه اول دولت تدبیر و امید، آثار کارهای انجامشده را میبینند و من کاری میکنم که دولت به سمت مردم، دست دراز کند نه اینکه مردم به سوی دولت، دست دراز کنند. یک وعدهی دیگر حسن روحانی این بود که اصل تامین مسکن ارزان برای جامعهی ما و به خصوص نسل جوان، جزو برنامههای دولت تدبیر و امید است.[1] الان و با گذشت بیش از هفت سال از آن وعدهها اگر کسی سراغی از تحقق آنها دارد لطفا به ما هم نشان بدهد!
در سال 96 هم وعدههای فراوان و متنوعی داده شد و برای گرفتن رأی مردم، ادعاهای فراوانی شد؛ از جمله اینکه جناب جهانگیری گفته بود اگر ما پیروز بشویم با اجرای موفق برنامهها، دیگر هیچکس در ایران، سرِ گرسنه بر زمین، نخواهد گذاشت، دیگر هیچ کارتنخوابی نخواهد بود، هیچ کودکِ کاری نخواهیم داشت! از دیگر سخنان معروفِ آقای جهانگیری در آنزمان، این بود: ملت! یادتان رفته قیمت دلار، لحظهای عوض میشد؟/ امروز دیگر کسی از گرانی و تورم حرفی نمیزند/ کاری شد کارستان! رئیسجمهور خودش وقت گذاشت/ رونق شروع شده، ما به همهی اهداف خود در برجام رسیدیم.[2]
همهی این وعدهها را بگذارید کنار رقیبهراسی شدید و حملات تند وتیزی که به رقبای انتخاباتی حسن روحانی، انجام شد و اینکه دائماً بیان میشد که اگر روحانی نبود، دلار به پنجهزار تومان، گوشت به صد هزار تومان، پراید به شصت میلیون تومان و سکه به چهار میلیون تومان میرسید!
با بیان این نکات، دیگر نیازی به توضیح اضافی دربارهی پایه و اساس این وعدهها و تبلیغات، باقی نمیماند؛ چون وضعیت امروز معیشت و قیمت را همه میدانند و هر روز آن را لمس میکنند.
نکتهی قابل توجه این است که اکنون و در وضعیت نابسامان اقتصادی، افسارگسیختگی قیمتها و فشار سنگین به مردم، شاهد اظهارنظر عجیبی از سوی برخی دولتمردان و حامیان آنها هستیم که معتقدند عملکرد دولت روحانی، بسیار موفق بوده و نشانهاش هم این است که در کشور، قحطی به وجود نیامده است! اینکه از وعدههای شیرین برای رونق اقتصادی و درآمد سرشار، برسیم به اینکه "نگذاشتیم قحطی بشود" چیزی جز فرافکنی وقیحانه و اهانت به شعور مردم نیست. این روزها بسیاری از مشکلات موجود در کشور، مثل مدیریت افتضاح در بورس و گرانی اقلامی مثل گوشت، گوجهفرنگی و لبنیات، ارتباط مستقیمی با ناکارآمدی مسئولان، دارد و تحریم، کمترین نقشی در آنها ندارد. بنابراین، آدرسها و سخنان غیرمنطقی و خلاف واقعی که در جهت تغییر ذهنیت جامعه نسبت به عُرضه و توان دولت فعلی، بیان میشود را باید -در خوشبینانهترین حالت- یک جهل عمیق، نسبت به ظرفیتهای عظیم کشور دانست. البته برخی افراد، اغراض خاصی را از این اظهارنظرها دنبال میکنند که باید نکتهای را به آنان متذکر شد. نکته این است که گرچه تکیه بر فراموشی افکار عمومی، یک روش و ابزار رایج، برای برخی بازیگران عالم سیاست است تا مجددا خود را بر سرنوشت جامعه، تحمیل کنند و عنان قدرت را به دست بگیرند، اما تصور نمیشود که در یک بازهی زمانیِ کوتاه، بتوان روی کارآمدی و تأثیر این حربه، حساب کرد و از آن، به عنوان پلی برای رسیدن به قدرت سیاسی در سال 1400 استفاده نمود.
پینوشت:
[1] بازخوانی وعده های اقتصادی حسن روحانی
[2] آقای جهانگیری! وعده هایی که دادید «یادتان هست»؟!
افزودن دیدگاه جدید