تقلب و کرونا؛ از ایران تا آمریکا

تقلب و کرونا؛ از ایران تا آمریکا
انتخابات کرونا

در روزگاری به سر می‌بریم که بسیاری از مردم در معرض بمباران خبری و تحلیلی از سوی رسانه‌های متعدد و متنوع هستند که به‌صورت دائمی، به پمپاژ اخبار و گزارش‌ها مشغولند و از شگردها و ترفندهای حرفه‌ایِ گوناگونی نیز استفاده می‌کنند؛ رسانه‌هایی که سعی می‌کنند تا جهت‌گیری‌های خود را به مخاطبان، القا و غرض اصلی خود را بر آنان تحمیل کنند.
در این میان، بر همه‌ی افرادی که با رسانه‌ها سر و کار دارند، لازم است تا به برخی نکات ضروری توجه کنند تا از آسیب‌ها و آفت‌های موجود، در امان بمانند و در نهایت، بتوانند استقلال فکری و تحلیلیِ خود را -صرف‌نظر از آنچه که رسانه‌ها می‌گویند- حفظ نمایند. به عبارت دیگر، لازمه‌ی سلامت فکری و ممانعت از گرفتارشدن در دام فریب و انحراف -که غرض اصلی برخی رسانه‌های معلوم‌الحال می‌باشد- این است که در کشاکش حوادث گوناگون، نکته‌سنجی و درک درستی از رویدادها داشته باشیم و در مواجهه با محصولات رسانه‌ای، با چشم باز و دقت زیاد، اقدام به پذیرش یا عدم پذیرش آن‌ها کنیم.
این روزها یکی از اتفاقاتی که توصیه‌های مذکور، تطبیق بسیار زیادی در مورد آن دارد، نوع برخورد رسانه‌های مشهور و پرادعا با رویدادهای انتخابات آمریکا است. با اینکه آمریکا به لحاظ شیوع کرونا، قربانیان و مبتلایان به ویروس کووید 19 در رده‌ی اول دنیا قرار دارد، اما شاهد تشکیل تجمعات پرتعداد و شلوغ  در طول مدت تبلیغات انتخاباتی و نیز صف‌های بلند و متراکم در روز انتخابات بودیم. با این وجود، رسانه‌هایی مثل صدای آمریکا و بی‌بی‌سی، هرگز به این موضوع نپرداختند که چنین اقداماتی به ابتلای بیشتر مردم آمریکا و بالارفتن شمار قربانیان منجر خواهد شد و چنین روندی، نشانه‌ی بی‌توجهی نظام حاکم به سلامت عمومی است! اما در جریان انتخابات مجلس شورای اسلامی در اسفند سال گذشته، همین رسانه‌ها اقدام به ترویج رویکرد متفاوت و معیار دوگانه‌ای کردند که جای تأمل فراوانی دارد. هنوز خاطره‌ی گزارش‌ها و خبرهای جهت‌دار برای ایجاد ترس در میان مردم ایران بخاطر حضور در پای صندوق‌های رأی و حمله‌ی دائمی به جمهوری اسلامی به اتهام بی‌توجهی به سلامت جامعه، در ذهن‌ها باقی مانده است! اکنون سوال این است که چرا برای یک اتفاق مشابه در ایران و آمریکا، باید شاهد بروز چنین معیار دوگانه و متناقضی باشیم؟ آیا غیر از این است که چنین رویکردی در ایران -برخلاف ادعای ظاهری- صرفا در جهت تضعیف نظام اسلامی با کمرنگ‌کردن انتخابات و ایجاد اختلاف بین مردم و حکومت و در آمریکا، برای تقویت جریان لیبرال دموکراسی -حتی به قیمت جان مردم- انجام شده است؟
مثال دیگر از برخورد متناقض برخی رسانه‌ها، طرح موضوع تقلب در انتخابات است. این روزها شاهد هستیم که دونالد ترامپ و برخی اعضای ستاد انتخاباتی او، به صراحت از بروز تقلب سخن می‌گویند و نه تنها حاضر به پذیرش نتایج رسمی نیستند بلکه معتقدند که برای مقابله با این تقلب‌ها و دغلکاری‌ها باید جنگ تمام عیاری به راه انداخت![1] البته برخی مقامات محلی نیز با اظهارات خود به موضوع تقلب، دامن زدند مثل دادستان کل آریزونا گفت در منطقه‌ی مریکوپا به رأی‌دهندگان، ماژیک داده شد، در حالی که دستگاه شمارش آرا قادر به محاسبه و خواندن ماژیک نیست![2] در این میان، رسانه‌هایی مثل بی‌بی‌سی و صدای آمریکا با حمله به طرح ادعای تقلب، آن را نادرست دانستند و از اساس، رد کردند، اما سوال بی‌پاسخ این است که چرا همین رسانه‌ها درباره‌ی تقلب ادعاشده در انتخابات ایران در سال 88، آتش بیار معرکه بودند و بدون ارائه‌ی هیچ دلیل و سندی، آن را ترویج و القا می‌کردند؟
فقط توجه به همین دو موضوع و تناقض‌ها و برخوردهای دوگانه‌ای که درباره‌ی آنها وجود دارد، کافی است تا به میزان صداقت و حقیقت موجود در این رسانه‌ها پی برد و از مقاصد خاص و اغراض پشت‌پرده‌ی آنها باخبر شد. به هر صورت، به نظر می‌رسد با توجه به گسترش نفوذ فضای مجازی و نقش آنها در جهت‌دهی به افکار و اذهان مخاطبان، لازم است تا با توجه به چنین حقایق روشن و آشکاری، نسبت به کسب شناخت بیشتر از آنها اقدام نمود تا دچار فریب و خطای محاسباتی در تحلیل‌ها و تفکرها نشویم.

پی‌نوشت:
[1] ترامپ: تقلب را متوقف کنید
[2] اظهارات دادستان کل آریزونا

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید