ازجمله حادثههای تاثیرگذار بعد از انقلاب اسلامی، تسخیر لانهی جاسوسی آمریکا در 13 آبان 1358 است. امام خمینی(ره) از این حرکت عظیم دانشجویان پیرو خط امام، تعبیر به «انقلاب دوم» کردند. بعضی از افراد داخلی این روزها، دلیل دشمنی و مخاصمهی دولت آمریکا با ایران را تسخیر لانهی جاسوسی، بیان میکنند و اینگونه ابراز میکنند که علت اصلی دشمنی آمریکا با ایران، در طی سالهای بعد از انقلاب، تسخیر لانهی جاسوسی بوده است. این درحالی است که مقام معظم رهبری در سخنانشان به مناسبت 13 آبان اینگونه تحلیلها، را تحریف تاریخ بیان میدارند: «بعضیها تاریخ را تحریف میکنند؛ خود آمریکاییها این کار را میکنند؛ آن سالی که بنده رئیسجمهور بودم و رفتم سازمان ملل، یک خبرنگار معروفِ آن روزِ آمریکا، در سازمان ملل با بنده مصاحبه کرد و شروع اختلافات بین ایران و آمریکا را از ماجرای سفارت -لانهی جاسوسی- گفت؛ گفت: بله، از وقتی که جوانهای شما رفتند سفارت را گرفتند، بین ایران و آمریکا اختلاف شد؛ این تحریفِ تاریخ است؛ قضیّه این نیست.» [1]
اما آیا واقعا دشمنی آمریکا با نظام و ملت ایران بعد از 13 آبان 1358 رقم خورده است؟
پاسخ این سوال بسیار ساده است. با تورق در کتابهای تاریخ معاصر به راحتی میتوان خصومت و دخالتهای دولت آمریکا در مسائل داخلی ایران را بدست آورد. کودتای 28 مرداد 1332 ازجمله بارزترین نمونههای دشمنی و دخالت دولت آمریکا در مسائل ایران است. البته میتوان گفت: مصدق نه با حزبالله ارتباط داشت، نه موشک بالستیک داشت و نه تفکرات اسلامی، بلکه یک دولت ملی بود. اما آمریکاییها حتی مصدق را هم با آن ویژگیها تحمل نکردند و این موضوع نشان میدهد که دشمنی آمریکا با مردم ایران ریشهای است. همچنین ازجمله دشمنیهای آمریکا قبل از انقلاب را میتوان در مواردی غیر از جریان کودتای 28 مرداد، اشاره کرد. مانند:
ـ نقش و کمک امنیتی و آموزشی آمریکا در راه اندازی و اداره سازمان مخوف ساواک
ـ حمایت شدید آمریکا از سرکوب مخالفان رژیم شاه و اعتراضات مردمی
ـ مخالفت با ملی شدن صنعت نفت و تصویب قطعنامه علیه ایران در شورای امنیت به همراه انگلیس
ـ طراحی کودتای ناموفق نظامی با مأموریت مخفی ژنرال هایزر در سال۱۳۵۷
براین اساس ریشه اصلی مناقشات و مخاصمات در رابطه ایران و آمریکا، خلقوخوی سلطهگرانه آمریکاست، چراکه آنها از ابتدای حرکت انقلاب، استقلال ملت ایران را برنتافتند و دشمنی این کشور با جمهوری اسلامی، بهدلیل همین آزادیخواهی ملت ایران بوده است. در حقیقت تسخیر لانه جاسوسی مقابله با دشمنی آمریکا بود نه منشأ پیدایش دشمنی این کشور.
با این توصیفات میتوان بعد از انقلاب اسلامی، تسخیر لانهی جاسوسی که قطع کامل دست آمریکا، از ایران بوده است را به تعبیر امام خمینی(ره)، انقلاب دوم دانست. چون انقلاب اول، انقلاب مردم علیه "دستهای پنهان آمریکا" بود که با روشنگریهای حضرت امام(ره) مردم نسبت به این دشمنیها رشد پیدا کردند و ثمرهی آن، انقلاب مردم در 22 بهمن 1357 گردید. اما بعد از انقلاب اول، مردم با تسخیر و بستن سفارت آمریکا خود آمریکا را از ایران اخراج کردند.
اما امروز، مدیران و بعضی از تحلیلگران کشور، بعد از انقلاب اول و دوم نیاز به یک تلنگر و رشد دیگری دارند تا درک کنند که سیاستهای خارجی آمریکا در مقابل ایران غیرقابل تغییر است. آمریکا همچنان به ایران به عنوان سد و معبری در راه رسیدن به منویات خود در منطقه میاندیشد و در این 40 سال، برای برداشتن این سد، متوسل به هر ابزاری شدهاست. از تحریم بانکی و ارزی و دارویی و کالایی گرفته تا تهدید و ارعاب در مورد سرمایهگذاری و ارتباطات اقتصادی با ایران. این خیال خامی است که بعضی از تحلیلگران داخلی و خارجی باور دارند که با تغییر رئیس جمهور آمریکا این مناقشات و دشمنیها تغییر ویا اینکه از بین میرود. این درحالی است که "ترامپ"، آمریکای بدون "روتوش" است و "بایدن" صاحب دستهای چدنی با دستکشهای مخملی است.
دشمنی که در پرونده خود علیه ایران دارای اینچنین سوابقی است :
ـ اتخاذ و تشدید تحریمهای ظالمانه و غیرقانونی علیه ملت ایران
ـ تصویب بودجه در کنگره آمریکا برای براندازی جمهوری اسلامی ایران
ـ طراحی و حمایت از قطعنامههای متعدد علیه وضعیت حقوق بشر در ایران
ـ اتهام واهی به ایران در مورد اینکه ایران محور شرارت است
ـ تلاش جهت محروم ساختن ملت ایران از دانش و فناوری هستهای و خروج از برجام
ـ حمایت از عبدالمالک ریگی و گروه های تروریستی فعال علیه ملت جمهوری اسلامی ایران و بالاخص منافقین
ـ جنگ اقتصادی و دستور ظالمانه بازگشت تحریمها، تحریم دارویی در دوران کرونا
ـ ترور ناجوانمردانهی اقتدار و مقاومت، حاج قاسم سلیمانی(ره) و...
در نتیجه، همانطور که امام خمینی فرمود: «هر چه فرياد داريد سر [امريكا] بكشيد.» [1] و همچنین اعتقاد رهبری مبنی بر مقاومت در مقابل دشمن، بهترین راهبرد خواهد بود.
پینوشت:
1). بیانات در دیدار دانشآموزان و دانشجویان(1398/8/12)
2).حضرت امام خمينى، صحيفه امام، مؤسسه تنظيم و نشر آثار امام خمينى – تهران، ج11، ص121.
افزودن دیدگاه جدید