ساده‌اندیشی درباره‌ی الاغ‌ها و فیل‌های آمریکایی

ساده‌اندیشی درباره‌ی الاغ‌ها و فیل‌های آمریکایی
الاغ

اصل ماجرا و حقیقت قضیه این است که نظام سیاسی آمریکا در چنگال یک تفکر خاص و یک هدف شوم، گرفتار شده که دارای خط مشی و راهبردهای مشخصی مثل استکبار، استثمار و استعمار است؛ بنابراین، تغییر چهره‌های سیاسی از بوش به اوباما یا احتمالاً از ترامپ به بایدن، هیچ تأثیری در آن هدف اصلی ندارد و این اختلافات میان جمهوری‌خواهان و دموکرات‌ها صرفاً یک بازی تبلیغاتی و یک نمایش فریبنده برای اغوای افکار عمومی ایالات متحده و و نیز مردمِ سراسر جهان است. همین که در انتخابات ریاست جمهوری آمریکا، هیچ نامزدی غیر از افراد مورد حمایتِ دو حزب مشهور، نمی‌توانند پای به عرصه‌ی رقابت بگذارند و خود را در معرض انتخاب مردم قرار دهند، دلیل محکم و آشکاری است از دروغ‌بودنِ همه‌ی این نمایش‌هایی که مثلاً در قالب دموکراسی و رأی اکثریت، انجام می‌شود.
با این توصیف، هیچ تفاوتی ندارد که فردی از گروه ‌الاغ -نماد حزب دموکرات- یا از گروه فیل -نماد حزب جمهوری‌خواه- به قدرت برسد و رئیس‌جمهور شود! این تحلیل نه فقط در میان دشمنان آمریکا بلکه از سوی برخی دوستان و هم‌پیمانان کاخ سفید نیز ابراز می‌شود که نمونه‌اش هایکو ماس -وزیر امور خارجه آلمان- است که گفته است "بسیاری توهم دارند که در صورت رئیس‌جمهورشدن جو بایدن، همه چیز دوباره خوب می‌شود و کشورهای اروپایی می‌توانند خود را کنار بکشند و به مسائل خود بپردازند، در حالی که چنین چیزی رخ نخواهد داد!"[1]
در ایران نیز متأسفانه هستند کسانی که خیال می‌کنند، با پیروزی بایدن، شاهد تغییر نوع رفتار آمریکا با ایران خواهیم بود و اوضاع، بهبود خواهد یافت! این در حالی است که تجربه‌ی حضور باراک اوباما -که از حزب بایدن و رئیس او در دولت سابق آمریکا است- اثبات کرد که چنین چیزی، جز یک ساده‌لوحی احمقانه و یک خیال خام، نیست؛ مخصوصاً که اوباما با شعار «تغییر» آمده بود و حرف از بهبود روابط با دنیا بخصوص با جهان اسلام می‌زد! نام‌بردن از تمام اقدامات خصمانه‌ی اوباما -که برخی او را متفاوت از دیگران می‌دانستند!- در این نوشتار، نمی‌گنجد ولی از باب نمونه، می‌توان اشاره کرد به این نکته که باراک اوباما تنها رییس جمهور آمریکا بود که ایران را به حمله‌ی اتمی، تهدید کرد؛ کاری که جنگ طلبان مشهوری مثل «جرج بوش» هم انجام نداده بودند![2] همچنین اوباما در جریان فتنه 88 رسماً و علناً از براندازی در ایران، حمایت کرد[3] تا معلوم شود حرف‌هایی مثل احترام به حاکمیت ملی در ایران، دروغی بود که صرفا می‌توان آن را به روکش مخملی، روی دست چدنی، تشبیه کرد.[4] هنوز فراموش نکرده‌ایم که اوبامای دموکرات -با وجود امضای برجام و گرفتن امتیازات فراوان از ایران و با وجود اینکه از سوی حسن روحانی، فردی مودب، خطاب شده بود- تا لحظه‌ی آخری که در قدرت بود، دست از دشمنی برنداشت و حدود یک ماه قبل از اتمام ریاست‌جمهوری، قانون تحریمهای آمریکا علیه ایران -ISA- را به مدت ده سال دیگر علیه ایران تمدید کرد، در حالی که طبق قانون آمریکا می‌توانست آن را وتو کند که نقض صریح برجام هم بود. همچنین یک هفته به پایان ریاست جمهوری‌، اوباما نامه‌ای را امضا کرد که به موجبِ آن، وضعیت اضطراری ملی علیه چند کشور از جمله ایران، تمدید شد و اوباما در این نامه، ضمن تروریست خواندنِ ایران، بر ادامه‌ی روند تحریمها -بمنظور آنچه آن را تروریسم، خوانده بود- تاکید کرد![5]
با این وجود، حماقت برخی از گروه‌های سیاسی  در ایران -در چارجوب منافع ملی- قابل درک نیست که برای رأی‌آوردن بایدن، خود را به آب و آتش می‌زنند و با فعالیت رسانه‌ای و تبلیغاتی، عملاً به ستاد تبلیغاتی او در تهران تبدیل شده‌اند. در طرف مقابل هم شخص معلوم‌الحالی به نام دونالد ترامپ قرار دارد که نیازی به توصیف ندارد و دامنه‌ی اقدامات مخرب او از داخل آمریکا تا منطقه‌ی غرب آسیا را فرا گرفته است.
بنابراین، اساس این تفکر که خیال شود تغییر در مهره‌های سیاسی آمریکا منجر به تغییر در سیاست اساسی این کشور می‌شود را باید اشتباه و از روی ناآگاهی قلمداد کرد. همه باید بدانند که در آمریکای فعلی، هیچ تفاوتی ندارد که یک الاغ دموکرات به قدرت برسد یا یک فیل جمهوری‌خواه!

پی‌نوشت:
[1] آلمان: معتقد نیستیم با پیروزی بایدن همه چیز بهتر می‌شود
[2] تهدید اتمی اوباما
[3] پله‌پله تا سران فتنه؛ موضوع بعدی کدام است؟
[4] امام خامنه‌ای: «حالا دولت جدید آمریکا میگوید ما مایلیم با ایران مذاکره کنیم، بیائید گذشته را فراموش کنیم. میگویند ما به سمت ایران دست دراز کردیم. خب، این چه جور دستی است؟ اگر دستی دراز شده باشد که یک دستکش مخمل رویش باشد، اما زیرش یک دست چدنی باشد، این هیچ معنای خوبی ندارد.» (یکم فروردین ۱۳۸۸)
[5] تمدید وضعیت اضطراری علیه ایران

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید