در رابطه با موضوع پایان یافتن تحریم تسلیحاتی جمهوری اسلامی در 27 مهرماه(18 اکتبر) امسال، باید چند نکته را مورد بررسی قرار دهیم:
اول اینکه اساسا تحریم تسلیحاتی تحمیل شده علیه جمهوری اسلامی به جهت فعالیتهای هسته ای کشورمان، توسط شورای امنیت سازمان ملل شکل گرفت و در قطعنامههای مختلف صادره از سوی شورا علیه ایران در خصوص برنامه هستهای، که از جمله آنها تحریمهای تسلیحاتی بود، این وعده داده شده بود که در صورت همکاری ایران با جامعه جهانی در زمینه فعالیتهای هستهایاش، تمامی اقدامات و تحریمهای صورت گرفته، بر اساس قطعنامههای این شورا علیه ایران متوقف خواهد شد.
از اینرو با روی کار آمدن دولت حسن روحانی و مذاکرات با کشورهای 5+1، ایران با پذیرش تعهدات و محدودیتها در زمینه برنامه غنیسازی و همچنین صورت گرفتن شدیدترین بازرسیها از سوی بازرسین آژانس بین المللی انرژی اتمی از تاسیسات هستهای کشورمان قرار بر این شد تا تحریمهای اعمالی توسط قطعنامههای شورای امنیت سازمان ملل، به جهت فعالیتهای هستهای کشورمان ملغی گردد.
از اینرو در سال 1394 و همزمان با نهایی شدن این توافق، کشورهای روسیه و چین خواستار لغو تمامی تحریمهای شورا از جمله تحریمهای تسلیحاتی علیه جمهوری اسلامی شدند. در این زمینه "سرگئی لاوروف" وزیر امور خارجه روسیه دو روز پس از انعقاد قرارداد برجام در تاریخ 25 تیر 1394 گفت: طرف ایرانی با طرف غربی درباره تحریمهای تسلیحاتی مصالحه کرد! «ما و چین میخواستیم تحریمهای تسلیحاتی لغو شود، اما با وجود حمایت ما، خود تیم ایرانی موافقت کردند تحریمها تا ۵ سال ادامه یابد.»
البته اگرچه این پافشاری و تلاش چین و روسیه با در نظر گرفتن منافع خودشان بود، اما سوال اینجاست که آیا منافع رفع تحریم تسلیحاتی، برای ایران منفعتی کمتر از روسیه و چین داشت که در این زمینه جمهوری اسلامی حاضر نشد طرف چینی-روسی را بگیرد!! از اینرو قطعنامه 2231 شورای امنیت با رفع تحریمهای ضد ایرانی سابق بجز تحریم تسلیحاتی، مدت تحریمهای تسلیحاتی علیه کشورمان را پنج سال تمدید نمود، البته فروش سلاح به ایران در این پنج سال با مجوز شورای امنیت امکان پذیر بود که خود این موافقت مشروط عملا خرید و فروش بسیاری از تجهیزات را برای ایران ناممکن کرده بود. از همینرو تلاش ایران برای خرید جنگندههای روسی از روسیه عملا ناکام ماند و این کشور به جهت تحریمهای سازمان ملل حاضر به فروش جنگنده به ایران نشد.
اما نکتهی بعدی این است که آیا اکنون پس از پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی از سوی سازمان ملل، جمهوری اسلامی امکان خرید و فروش تسلیحات و نیازهایی که به سبب تحریم تسلیحاتی قادر به تامین آن نبود را پیدا خواهد نمود یا خیر؟ آن هم در صورتی که ایالات متحده به صراحت از تحریم کشورها و شرکتها در صورت هرگونه خرید و فروش تسلیحاتی با جمهوری اسلامی سخن می گوید! به نظر میرسد همانطور که با خروج یکجانبه آمریکا از برجام و اعمال تحریمهای یکجانبه علیه کشورمان تمامی منافع اقتصادی حاصله از برجام برای کشورمان از دست رفت و کمتر شرکتی یا کشوری حاضر به پذیرش ریسک تحریمهای آمریکایی شد و به همین دلیل تجارت خارجی با چالش های بسیار زیادی مواجه شد با پایان یافتن تحریمهای تسلیحاتی نیز نمیتوان انتظار یک گشایش محسوس را در بحث مبادلات تسلیحاتی برای ایران داشت. چرا که در این زمینه کشورهای غربی و کمپانیهای اسلحه سازی ایشان قطعا با تحریمهای آمریکایی همسو خواهند بود و ریسک مواجهه با تحریمهای ایالات متحده را نخواهند پذیرفت و تنها گزینه یا بهتر است بگوییم گزینههای باقی مانده چین و روسیه خواهند بود که باوجود تحریمهای آمریکایی، در زمینه تبادلات تسلیحاتی با این دوکشور نیز باید با تردید نگریست.
اما آنچه که در سیاست اعلامی، توسط "سرگئی ریابکوف" معاون وزیر امور خارجه روسیه مطرح شد این است که: روسیه از تحریمهای آمریکا هراسی ندارد، زیرا به این مجازات عادت کرده است و همکاری در حوزه نظامی-فنی بسته به نیاز طرفین و آمادگی متقابل برای چنین همکاریهایی ادامه خواهد یافت. بر این اساس باید دید آیا روسیه در عمل نیز تحت فشار کشورهای عربی از جمله عربستان سعودی حاضر به تامین صنایع هوایی جمهوری اسلامی از جمله تحویل هواپیماهای سوخو 35 به ایران خواهد بود! چرا که جنگندههای نظامی در زمره تسلیحات تهاجمی قرار میگریند. از اینرو تحویل چنین جنگ افزارهایی با مخالفت و فشار احتمالی دولت های عربی مواجه خواهد شد البته در بحث دفاعی و سامانه اس 400 و تحویل آن به ایران بعید میرسد مانع خاصی وجود داشته باشد و تحویل این سامانه به ایران در صورت درخواست کشورمان محتمل به نظر میرسد، در این زمینه نکات مطرح شده در قبال تبادل تسلیحاتی روسیه با جمهوری اسلامی در بحث تبادلات با چین هم قابل فرض است از جمله رابطه خوب چین با کشورهای عربی و فشار احتمالی این کشورها و از طرفی سیاست محتاطانه چینیها در زمینه مواجهه با تحریمهای آمریکایی، در هر صورت بر فرض قبول چنین مبادلاتی از طرف روسیه و چین نحوهی تامین وجه مورد نیاز برای خرید این تسلیحات با توجه به تحریمهای بانکی صورت گرفته از سوی ایالات متحده بر ضد ایران معضل بعدی خواهد بود. اما فارغ از بحث راجع به اما و اگرهای انجام توافق با 5+1 در قالب برجام، به نظر میرسد دوران پس از برجام بدون تحریم تسلیحاتی موقعیتی طلائی برای تامین نیازهای تسلیحاتی ایران مخصوصا در حوزه صنایع هوایی و زمینه ساز ایجاد یک بازار مناسب برای تسلیحات ایرانی در منطقه بود که با سو تدبیر یا هر چیز دیگری که نامش را بگذاریم، برجام همراه با ادامه تحریم تسلیحاتی را برای کشورمان رقم زد که منجر به سوخته شدن این فرصت شد و حالا با خروج ایالات متحده از این توافق، و با پوستهای از برجام باید منتظر اما و اگرها ماند.
افزودن دیدگاه جدید