تغییر محتوای درسی سعودی ها، فرهنگ سازی برای ارتباط با اسرائیل

تغییر محتوای درسی سعودی ها، فرهنگ سازی برای ارتباط با اسرائیل
اسرائیل

عربستان سعودی در حرکتی معنا دار تصمیم به حذف محتوای ضد یهودی موجود در کتابهای درسی خود گرفته است و در همین راستا اقدام به ممانعت از اظهارات ضد یهودی در مساجد این کشور کرده است.  این قبیل اقدامات سعودی‌ها تقویت کننده فرضیه‌ای است که عربستان را به عنوان برادر بزرگتر در روند عادی سازی روابط میان اعراب و اسرائیل تلقی می‌کند که با پیش فرستادن برادرهای کوچکتر، یعنی امارات و بحرین، زمینه ورود خودش به میدان را فراهم می کند، گرچه رابطه اعراب و اسرائیل حدود دو دهه به صورت پنهانی وجود داشته، اما آنچه اکنون در حال وقوع است، عادی سازی و علنی نمودن این ارتباطات است. چرا که بیش از نیم قرن کشورهای عربی هویت خود را توأم با تعصب عربی، در حمایت از هم کیشان مسلمان خودشان در سرزمین‌های اشغالی و فلسطین تعریف می‌نمودند.
از اینرو درهم شکستن این هویت عوام فریب و خود ساخته و بُروز چهره‌ای متفاوت از آنچه که در طول این سال‌ها به نمایش گذاشته شده بود، شاید می‌توانست باعث ایجاد یک شوک در افکار عمومی مسلمانان جهان و مردم سرزمین‌های عربی شود.از طرفی دیگر شاید بهترین زمان ممکن برای اعلام عادی سازی روابط با رژیم صهیونیستی، وقتی بود که مردم و جامعه درگیر با کرونا و پیامدهای اجتماعی و اقتصادی ناشی از آن بودند، چالشی که از ترامپ، رئیس جمهوری که قصد داشت تا اسطوره‌ای برای مردمان ایالات متحده باشد را، به پائین‌ترین درجه اعتماد و محبوبیت افول داد و در همین حین، قتل سیاه پوست آمریکایی و اعتراضات ناشی از آن ترامپ را در پائین‌ترین موقعیت خود در طول دوره ریاست جمهوری‌اش قرار داد.
اما همین ویروس کرونا و مشغله‌های ناشی از آن برای مردم کشورهای عربی، بهترین موقعیت را برای بهره برداری ترامپ در جهت تامین منافع حکومت دوست داشتنی خودش، یعنی اسرائیل ایجاد کرد. شخصی که شاید بتوان او را نزدیک‌ترین سیاستمدار به اسرائیل در ایالات متحده خواند و حتی این نکته را مطرح نمود که سیاست خارجی ایالات متحده در دوره زمامداری ترامپ توسط اسرائیل به گروگان گرفته شده است! لذا این رئیس جمهورِ اسرائیل دوست، با استفاده از فرصت موجود زمینه عادی سازی اعراب و اسرائیل را فراهم نمود، و در این بین نقطه‌ی آغاز دومینو، امارات بود. کشوری که بعد از چند دهه روابط مخفیانه با اسرائیل با کمک دولت ترامپ توانست این ارتباطات را در چارچوب یک رابطه رسمی با تل آویو مطرح نماید.
البته مسیر این توافق از راهی بجز مسیر عربستان نمی‌گذشت، و ریاض نیز با موافقتش، مسیری را باز کرد که مدت‌ها پیش مسیر فکریش را گشوده بود. اما بعد از توافق با امارات نوبت به بحرین رسید کشوری که شاید تنها نقطه انفکاک آن از عربستان خط بندی‌ها و مرز بندی‌های فرضی اطلس‌های جغرافیایی باشد و در عمل، جزئی است از قلمرو سعودی‌ها. در هرصورت به نظر میرسد امارات و بحرین در این زمینه نقش سپر سعودی‌ها را ایفا کردند تا با ایجاد بستر مناسب و ارزیابی عکس العمل‌های احتمالی، راه را برای ورود برادر بزرگتر فراهم کنند. البته امارات متحده عربی نیز پیش از این توافق امتیازات لازم را از واشنگتن و ریاض دریافت نموده است که از جمله آن میتوان به  تسلط بر دو جزیره سقطری و میون در خلیج عدن (که تعلق به یمن دارند) به نحوی که در حال حاضر بخش بزرگی از جزیره سقطری در تصرف اماراتی‌ها قرار دارد و با جدا نمودن این منطقه حتی تصمیم به ایجاد پایگاه نظامی در این منطقه گرفته اند  را نام برد.و از طرفی دیگر در لیبی نیز واشنگتن دست اماراتی‌ها را برای ماجراجویی باز گذاشته است، لذا امارات با دریافت هدایای خود در این زمینه پیش قدم در صلح با اسرائیل شده است.
گرچه تنش این کشور با ترکیه و مقابله با ایران نیز از جمله اهداف امارات برای وارد کردن یک نیروی سوم در منطقه قابل بررسی است.اکنون به نظر میرسد ضربه گیرهای آل سعود، نقش خویش را ایفا کردند و الان نوبت سعودی‌هاست تا با ورودی حساب شده که با فرهنگ‌سازی قبلی نیز همراه خواهد بود (یعنی حذف یهودی ستیزی در نظام آموزشی و دینی کشور عربستان) حسن ختامی بر دومینویی باشد که از امارات آغاز شده است. البته مکث و تعلل سعودی‌ها نه تنها به علت فراهم نمودن بستر مناسب برای این اقدام بلکه  از دریچه دیگری هم قابل ارزیابی است و آن هم انتظار عربستان برای تعیین رئیس جمهور جدید در ایالات متحده است و اینکه آیا ترامپ یکبار دیگر بر کرسی ریاست آمریکا تکیه خواهد زد یا خیر؟!
این ها عواملی است که می تواند در تصمیم سعودی‌ها و در چگونگی زمان بندی این پروژه توسط آنان موثر واقع گردد. از این جهت می توان امارات و بحرین را سپر زمانی عربستان نیز دانست تا علاوه بر آماده نمودن افکارعمومی، زمان را نیز برای ریاض خریداری کنند تا ریاض بتواند در وقت مناسب و پس از مشخص شدن نتیجه انتخابات ایالات متحده تصمیم سازی کند.
در آخر باید گفت از دولت‌های عربی که در جنگ 2006 حزب الله و رژیم صهیونیستی كه به جای محکوم نمودن تجاوز رژیم اسرائیل، مدافعان عرب لبنانی را محکوم می کنند، نمی‌توان انتظار حمایت از مردم فلسطین و دفاع از قبله‌ی اول مسلمین را داشت. به نظر میرسد خادم حرمین الشرفین دست در دست اشغالگران قدس گذاشته تا قبله اول مسلمانان را به ویرانه‌ای تبدیل نماید.
قدس، دیگر عربی به نظر نمیرسد بلکه باید آنرا ایرانی نامگذاری کرد چرا که پس از توافق عادی سازی روابط امارات و بحرین با رژیم صهیونیستی، هیچ کشور عربی حاضر به محکوم نمودن آن نشد و این جمهوری اسلامی بود که در این زمینه واکنش نشان داد. گرچه اردوغان نیز در این زمینه موضع گیری نمود اما دُم خروسش را نمیتوان پنهان نمود! اردوغانی که علی رغم موضع گیری‌های نمایشی ضد اسرائیلی‌اش، هیچگاه مراوداتش با اسرائیل را قطع ننمود.

موضوع:

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید