دفاع مقدس یکی از مهمترین تجربههای تاثیرگذار در سالیان پس از انقلاب است. تجربههایی مانند: مقاومت در برابر دشمنان، ورود مردم و فعالیتشان در عرصههای نظامی و سازندگی و همچنین رویکرد مهم دیپلماتیک در عرصه بین الملل در سالهای آغازین انقلاب. اما یکی از مهمترین و تاثیرگذارترین رویدادها در تاریخ دفاع مقدس، پذیرش قطعنامه 598 از طرف ایران است که بعد از پذیرش آن و استفاده از تعبیر «نوشیدن جام زهر» توسط حضرت امام (ره)، هنوز بعد از سالها محل بحث و مناقشه است. امام خمینی(ره) در سالگرد كشتار خونين مكه و قبول قطعنامه 598 میفرمایند:
«خداوندا، كشور ما و ملت ما هنوز در آغاز راه مبارزهاند و نيازمند به مشعل شهادت؛ تو خود اين چراغ پر فروغ را حافظ و نگهبان باش. خوشا به حال شما ملت! خوشا به حال شما زنان و مردان! خوشا به حال جانبازان و اسرا و مفقودين و خانوادههاى معظم شهدا! و بدا به حال من كه هنوز ماندهام و جام زهرآلود قبول قطعنامه را سر كشيدهام، و در برابر عظمت و فداكارى اين ملت بزرگ احساس شرمسارى مىكنم.» [1]
امسال در سالروز گرامیداشت هفتهی دفاع مقدس، مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با رزمندگان و پیشکسوتان جهاد و شهادت، پذیرش قطعنامه 598 از سوی امام خمینی(ره) را عاقلانه و مدبرانه تعبیر کردند و فرمودند:
«قبول قطعنامه که امام به آن جام زهر گفتند، کار عاقلانه و مدبرانهای بود که در آن مقطع باید انجام میگرفت. اگر اینطور نبود امام آن را نمیپذیرفت. ما از نزدیک شاهد بودیم و میدیدیم که چه دارد میگذرد. باید مراقب تحریفها در این مورد بود.» [2]
اما سوال اصلی این است که چرا پذیرش قطعنامه توسط امام خمینی(ره) در آن برهه از زمان، عاقلانه و مدبرانه محسوب میشود؟
قبل از پاسخ به این سوال باید اشاره داشت، که رهبری انقلاب، مدیریت حضرت امام خمینی(ره) در زمان انقلاب و بعد از انقلاب در زمان حیاتشان را، مدیریت با تدبیر، همراه با تفکر ایستادگی و مقاومت در برابر ظلم و ظالم بیان میدارند.
«آنچه که در منش انقلاب اسلامی - که امام مظهر و نماد کامل آن بود -میتوان به روشنی از آن سخن گفت، عبارت است از شجاعتِ همراه با تدبیر. در انقلاب اسلامی هیچوقت چشمبسته تیر به تاریکی انداختن وجود ندارد و نداشته- در برنامههای جمهوری اسلامی از اول تا حالا، چنین چیزی نبوده است- و امروز هم نیست و در آینده هم به توفیق الهی نخواهد بود. اینکه چشممان را ببندیم و شمشیر را دور سرمان بگردانیم، نداریم. با چشم باز و مدبّرانه؛ منتها با دلیری، با برآورد درست از توانی که خدای متعال در جسم یک ملت مؤمن و عازم قرار داده و با تاکتیکها و روشهای گوناگون، و به اقتضاء حرکت میکنیم.» [3]
ازجمله عوامل مدبرانه و عاقلانه بودن پذیرش قطعنامه توسط امام از این قرار است:
1ـ در ابتدای جنگ، صدام با به دست نیاوردن حداقلهای مورد نظرش، به فکر آتش بس افتاد تا بتواند قوایی تازه کند و با تجدید قوا دوباره فشار بر ایران و مرزهای ایران بیاورد، لذا متوسل به سران عرب منطقه شد. او همچنین با طرح آتشبس به دنبال این بود تا در سرزمینهای اشغالی باقی بماند و در مذاکرات، در قبال این مناطق، امتیازاتی از ایران دریافت کند که با مخالفت امام در مورد آتس بس مواجه گردید.
2ـ امام در ابتدای جنگ اعتقادی به مذاکره با صدام نداشتند، لذا با مقاومت و مخالفت بنیصدر مواجه میشدند. اما پس از برکناری بنیصدر و استفاده از ظرفیت مردم در جنگ، ایران راهبرد مقاومت را با بهکارگیری نیروهای مردمی به طور جدی دنبال کرد و در مدت یک سال توانست بخش اعظم و مهمی از مناطق اشغالی را طی عملیاتهایی از ثامنالائمه تا بیتالمقدس آزاد سازد. این حرکت توانست چانهزنی ایران را در عرصهی بین المللی بیشترو قدرتمندتر کند.
3ـ با اجرای عملیات بیتالمقدس و آزادسازی شهر مهم و استراتژیک خرمشهر، ایران راهبرد تعقیب و تنبیه متجاوز را با هدف پایان دادن به جنگ و دستیابی به حقوق خود ادامه داد. لذا با این رویکرد و شکستهای پیدرپی عراق و پیروزی در عملیاتهای والفجر هشت و کربلای پنج و جزایر مجنون، فاو و شلمچه، توانست سازمانهای جهانی و به خصوص شورای امنیت سازمان ملل را متقاعد سازد تا چارچوبهای حاکم بر وضعیت جنگی را بر قطعنامه 598 حاکم کنند. لذا در سالهای آخر جنگ، ایران در مورد کلیت قطعنامه 598 موافق بود ولی نسبت به ترتیب بندهای آن موافق نبود چون ساز و کار مشخصی برای موضوعات مختلف بخصوص تعیین متجاوز مشخص نشده بود. کشیدن دفاع مقدس تا به این مرحله نشان از درایت و مدیریت امام خمینی(ره) است.
با توجه به موارد اشاره شده، به وضوح میتوان مدیریت و تدبیر عاقلانهی امام(ره) برای رسیدن به اهداف مورد نظر در مورد دفاع مقدس را مشاهده کرد. اما نکتهی بسیار مهم این است که اتفاقات در جبهههای جنگ مانند: عدم حمایت و پشتیبانی کامل دولت از جنگ و همچنین ارائه گزارشات مختلف از طرف دولت، مبنی بر اینکه دیگر توان حمایت از جنگ در کشور موجود نیست، شرایط را به گونهای رقم زد که ایران به ناچار مجبور به پذیرش قطعنامه با همان شرایط شد، بدون اینکه تغییری در بندهای آن ایجاد گردد و پذیرش قطعنامه در آن شرایط و در آن زمان، بهترین تصمیمی بود که ایران اتخاذ کرد و براساس دیدگاه امام خمینی(ره) مبنی بر اینکه سرنوشت جنگ در صحنه نبرد و نه در میدان مذاکره رقم خواهد خورد،[4] شاید تعبیر نوشیدن جام زهر از طرف امام به این دلیل بوده باشد. به اعتقاد برخی، اگر دولت در آن برهه تمام توان خود را در اختیار جنگ قرار میداد [5] و رزمندگان میتوانستند مقاومت فعال را به خوبی پیش ببرند، شاید در ترتیب بندها تغییراتی ایجاد میشد و امام به هدفی که به دنبالش بود، یعنی شکست مفتضحانهی صدام در میدان نبرد، دست پیدا میکرد.
پینوشت:
1). صحیفهی امام خمینی(ره)، ج21، ص93.
2). بیانات مقام معظم رهبری در ارتباط تصویری با رزمندگان و پیشکسوتان جهاد و شهادت.(1399/6/31)
3). بیانات در دیدار کارگزاران نظام(1385/7/18)
4). صحیفهی امام خمینی، ج21، ص53.
5). غضنفری، کامران، راز قطعنامه، انتشارات کیهان، تهران، چاپ دوازدهم، ص248.
افزودن دیدگاه جدید