ریشه‌ها و اغراض تخریب روحانیت

ریشه‌ها و اغراض تخریب روحانیت
روحانیت

نگاهی به حوادث متعدد در طول تاریخ نشان می‌دهد که پیروان جبهه‌ی حقیقت، همیشه با جریان‌های خبیث و افراد بدطینت مواجه بوده و از این عامل، آسیب‌ها و صدمه‌های زیادی متحمل شده‌اند. هر اندازه که دین خدا با دشمنان و بدخواهان سنگدل و بدجنس مواجه بود که برای محو آن دست به هر کاری می‌زدند و هر جنایتی را مرتکب می‌شدند، پیروان دین خدا نیز از این جهت، بی‌بهره نمانده و به همان اندازه، مورد ظلم و بدرفتاری قرار گرفته‌اند. هر جا در دنیا که صدای خالصانه‌ای در جهت ترویج و تبلیغ آموزه‌های الهی بلند می‌شود، به جایگاهی برای آماج حمله‌ها و هجمه‌ها از سوی ظالمان و مستکبران عالَم تبدیل می‌گردد و امروز روحانیت اصیل شیعه، یکی از مصادیق و نمونه‌های این واقعیت تلخ است.
در روزگار کنونی شاهد هستیم که حتی پس از پیروزی انقلاب شکوهمند اسلامی و برپایی جمهوری اسلامی نیز روحانیون از گزند توهین‌ها و حمله‌ها در امان نمانده است. امروز تصور بخشی از جامعه این است که حکومت فعلی یک حکومت آخوندی است و آخوندها قدرت، ثروت و امکانات کشور را در اختیار دارند، ولی شاهد هستیم که اکثریت طلاب و روحانیون در بدترین شرایط مالی و معیشتی زندگی می‌کنند که بیان جزییات زندگی و میزان درآمد آنان، همواره با تعجب مایل به انکار از سوی برخی روبرو می‌شود!
از سوی دیگر، اکنون شاهد هستیم که با ترغیب رسانه‌های دشمن در فضای مجازی، قتل و جرح طلاب و روحانیون در دستور کار قرار گرفته است و حذف فیزیکی روحانیون و تشویق اشرار به حمله با سلاح سرد و گرم در سال‌های اخیر رواج پیدا کرده است که شهادت مظلومانه‌ی طلبه‌ی همدانی به دست یکی از اشرار مشهور یکی از نمونه‌های دردناک آن به شمار می‌رود.
این در حالی است که با کمترین امتیازات و مزایا، بیشترین فداکاری و ایثار در میان تمام صنوف کشور، به صنف روحانیت اختصاص دارد که تعداد شهدای روحانی در سال‌های دفاع مقدس تا به امروز شاهدی بر این ادعا به حساب می‌آید و کنارآمدن با تمام مرارت‌های طلبگی و مبادرت به انجام تکلیف و وظیفه، از شواهد این ادعا است.
با کمال تأسف، تبلیغات سوء برخی نهادها و اشخاص داخلی نیز در بدگمان کردن بعضی از مردم نسبت به روحانیت، بی‌تأثیر نیست که سخنان شیطنت‌آمیز درباره بودجه‌ی سالیانه‌ی حوزه یکی از آن‌ها است که در بوق و کرنا می‌شود ولی این واقعیت که تمام بودجه‌ی حوزه حتی به اندازه‌ی یک دانشگاه بزرگ کشور نیست، عمداً مورد غفلت قرار می‌گیرد و حرفی از آن به میان نمی‌آید.
البته این واقعیت وجود دارد که بخش اندکی از افراد حاضر در لباس روحانیت -که عمدتاً از سیاسیون معلوم‌الحال و منحرف هستند- مرتکب خلاف‌ها و عملکرد نادرست می‌شوند که جای هیچ توجیهی ندارد؛ اما تعداد این افراد در قیاس با جامعه‌ی روحانیت، چیزی بین پنج‌تا ده درصد است و نباید موجب تسری این نگاه به همه شود. اگر از نگاه برخی، گناه و خلاف همین تعداد را باید به تمام طلاب و روحانیون نسبت داد و همه را مجرم و فاسد دانست اما اگر مثلاً چند پزشک، کاسب یا خیاط مرتکب خلافی شوند هیچ‌گاه این تعمیم، اتفاق نمی‌افتد!
در هر صورت، این واقعیت غیرقابل انکار را نمی‌توان کتمان کرد که ترفندها و برنامه‌ای شیطانی و شوم فراوانی از سوی دشمنان سیلی‌خورده از احکام ناب اسلامی در دست اجرا است تا هدف تخریب و ترور شخصیت روحانیون را محقق کند تا هم این قشر را از انجام تکالیف و روشنگری‌ها بترسانند و آنان را وادار به سکوت و انفعال کنند و هم مردم را نسبت به آنان بدبین و بدگمان کنند تا در نهایت، به رویگردانی مردم از اسلام و رضایت به سلطه‌ی مجدد دشمنان دین خدا در ایران اسلامی منتهی گردد

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید