سرعت سقوط اسرائیل؛ آن روی سکه‌ی عادی‌سازی روابط

حقیقتی که جمهوری اسلامی ایران، در طول سال‌های متمادی به آن اشاره می‌کرد و بر آن اصرار داشت، در حال روشن‌شدن برای همگان است. بارها گفته شد که اکثر قریب  به اتفاق کشورهای عربی با حاکمان دست‌نشانده و خائن اداره می‌شوند که با دیکتاتوری مطلق و بدون توجه به رأی و نظر مردم خود، سالها است بر تخت قدرت تکیه زده‌اند و مأموریتی جز تأمین منافع استکبار جهانی و صهیونیسم بین‌الملل ندارند و در موضوعاتی مثل فلسطین، فقط به‌خاطر حفظ ظاهر و ترس از شرایط موجود، به اظهارنظر می‌پردازند، ولی در واقع، طرفدار آمریکا و اسرائیل هستند. اکنون و با آشکارشدن خیانت امارات و بحرین در برقراری روابط با رژیم صهیونیستی -و دیگر کشورهای عربی که تا انتخابات آمریکا به این کار اقدام خواهند کرد- درستی و صدقِ چهار دهه تحلیل ایران اسلامی بر همه نمایان شد. در واقع، تشت رسوایی خیانتکاران به فلسطین و قدس شریف، از دهه‌ها قبل به سمت پایین افتاده بود و الان فقط صدایش درآمده و همه را خبردار کرده است.
در طول همه‌ی این سال‌ها بسیاری از دولت‌ها، سران کشورهای اسلامی و حتی افرادی در مقاومت فلسطین به مواضع ایران، با دیده‌ی شک و انکار می‌نگریستند و هرگز آن را باور نمی‌کردند که شاهد آن هم اعتماد و تکیه‌ی گروه‌های مقاومت بر دولت‌هایی مثل امارات، بحرین و عربستان سعودی و ... برای مقابله با اسرائیل و آزادی فلسطین اشغالی بود، اما در مقطع کنونی، صحت مواضع و تحلیل‌های جمهوری اسلامی کاملا آشکار گردید. امروز حتی تشکیلات خودگردان فلسطین -که به مواضع منفعل در برابر اشغالگران معروف است- تازه از خواب غفلت بیدار شده و مقامات آن، برقراری روابط کشورهای عربی با اسرائیل را «روز سیاه در تاریخ امت عربی» نامیده‌اند تا معلوم شود تا به حال، چه کلاه گشادی بر سرشان رفته و چه خسارت سنگینی را متحمل شده بودند.
در همین راستا، بی‌غیرتی و بی‌تحرکی اتحادیه‌ی عرب در مماشات و همراهی با این اقدامات خائنانه سبب شد تا مردم کشورهای عربی، بیش از پیش، به ماهیت واقعی این نهاد بی‌خاصیت و وابسته پی ببرند. بعد از اینکه این اتحادیه حتی از صدور قطعنامه در محکومیت خیانت به آرمان فلسطین نیز اجتناب کرد، مردم کشورهای عربی با راه‌انداختن یک کارزار رسانه‌ای درخواست کردند تا محل استقرار اتحادیه‌ی عرب که در مصر قرار دارد به سالن عروسی تبدیل شود تا دست‌کم یک فایده‌ای داشته باشد!
از سوی دیگر، همه باید مراقب باشند تا در دام رسانه‌ای ایجاد شده درباره‌ی اتفاقات اخیر گرفتار نشوند و دچار ارعاب و ضعف اعتماد به نفس نشوند. برخلاف تبلیغات وسیعی که از سوی مزدوران رسانه‌ای در حال انجام است تا عادی‌سازی روابط با رژیم صهیونیستی را یک شکست برای ایران و جبهه‌ی مقاومت قلمداد کنند، اما واقعیت ماجرا چیز دیگری است و این سکه، روی دیگری هم خواهد داشت. اگر تا به امروز و به خاطر حسن همجواری، از شیطنت‌ها و توطئه‌های کشورهای حقیر و کوچک حاشیه‌ی خلیج فارس، چشم‌پوشی و با آنها با تسامح و حسن‌نیت برخورد می‌شد، اما همه باید بدانند که چنین روشی از سوی ایران ادامه نخواهد یافت و امنیت جزایری مثل امارات و بحرین از هم‌اکنون به خطر افتاده است. اکنون فرصت بسیار مناسب و مغتنمی برای جمهوری اسلامی ایران به وجود آمده است تا انتقام سالها بدرفتاری این شیوخ بی‌غیرت را یکجا بگیرد و در فرصت مناسب و به خاطر ناامنی حاصل از حضور صهیونیستها در مرزهای ایران، اقدام به ادب‌کردن این حاکمان سرسپرده کند که فقط به اندازه‌ی چند موشک ایرانی هزینه در بر خواهد داشت.
نفع دیگر اتفاقات اخیر که تحلیل‌گران مزدور آمریکا واسرائیل نمی‌توانند یا نمی‌خواهند به آن اعتراف کنند این است که از این پس، ملت‌های مسلمان و خصوصا ملت مظلوم فلسطین، برای رویارویی با اسرائیل غاصب، به دولت‌های خائن عربی تکیه نخواهند کرد تا از پشت خنجر بخورند و روند آزادسازی فلسطین -مثل این هفتاد و چند سال- به تأخیر بیفتد. بر همین اساسا، تکیه  و اعتماد مقاومت فلسطین، از این پس به ایران خواهد بود و این اتفاق مبارک ان‌شاءالله به تسریع در نابودی اشغالگران صهیونیست منجر خواهد شد؛ همان گونه که محوریت ایران در سوریه و عراق، به نابودی و شکست داعش منجر شد و بساط این گروهک وحشی برچیده شد.
به هر ترتیب، هر ترفند و حرکتی هم که واقع شود، یک حقیقت، غیرقابل تغییر است که رژیم صهیونیستی 25 سال آینده -که پنج سال آن هم گذشت- را نخواهد دید و چنین اقداماتی فقط به سقوط این رژیم و حکومته‌های وابسته، سرعت خواهد بخشید و در آینده، شاهد خواهیم بود که اسرائیل مغروق، دولت‌های حقیر و پستی مثل امارات و بحرین را هم همراه خود به عمق تباهی و نابودی خواهد کشاند، ان‌شاءالله.