سالهای دفاع مقدس، سرشار از دلاورمردیها و حماسهآفرینیهای فرزندان غیور این مرز و بوم در دفاع از ایران اسلامی است و با وجود گذشت 32 سال از پایان جنگ، هنوز خاطرات و اتفاقات فراوانی وجود دارند که بازگو نشده و آنطور که شایسته است، مورد توجه افکار عمومی قرار نگرفته است. این در حالی است که با توجه به هجمهی عظیم فرهنگی به فکر و ذهن جوان ایرانی و شدتگرفتن جنگ نرم دشمنان خدا علیه اعتقادات ناب دینی، مرور و بررسی دلیرمردیهای جوانان سالهای نه چندان دورِ این مملکت، موجب تقویت روحیه و ایجاد مصونیت در برابر توطئههای دشمن خواهد شد.
در سال هشتم جنگ تحمیلی، خبر پذیرش قطعنامهی ۵۹۸ توسط ایران، رژیم بعث عراق را در تنگنای حیثیتی و شوک محاسباتی قرار داد. صدام جنایتکار که با حمایت شرق و غرب عالم و با سودای کشورگشایی به ایران حمله کرده بود، اکنون در حالی جنگ را رو به اتمام میدید که نه تنها هیچ دستاوردی به دست نیاورده بود بلکه متحمل هزینههای هنگفت مادی و معنوی نیز شده بود. از این رو، حمله به کرمانشاه و خرمشهر پس از اعلام آتشبس در دستور کار صدامیان قرار گرفت تا با تصرف بخشهایی از خاک ایران، هم دست خالی از این جنگ، خارج نشوند و هم همگان را در عمل انجام شده قرار دهند و نظام ایران را مجبور به پذیرش جدایی بخشهایی از خاک خود کنند و حتی آن را به سرنگونی بکشانند!
از سوی دیگر، برای اینکه مسئولیت حملهی غیرقانونی پس از اعلام آتشبس و پذیرش قطعنامه را نپذیرند، کار حمله را به گروهک وطنفروش و خائن منافقین سپردند تا موضوع را یک اختلاف داخلی و ایرانی جلوه دهند! با این انگیزه، منافقین با عملیاتی موسوم به فروغ جاویدان در تاریخ 31 تیر 1367 -چهار روز پس از پذیرش قطعنامه- در محور غرب و تا مناطق قصر شیرین، سرپل ذهاب و سی کیلومتری کرمانشاه پیشروی کردند و طبق آنچه از بازجویی اسرای منافقین به دست آمد، معلوم شد که آنان در خیال خود قصد داشتند با تصرف پایگاه هلیکوپتری ارتش در کرمانشاه، بالگردها را به سمت تهران به پرواز درآوردند و با حمله به زندان اوین، منافقین زندانی را آزاد نمایند و پس از آن با حمله به جماران، امام امت را هدف قرار دهند و کار جمهوری اسلامی را یکسره کنند!
منافقان متوهم و مغرور که همراهی مردم با خود را قطعی و عاملی برای تسریع پیروزی میدانستند، با بیاعتنایی مطلق و حتی مقابلهی مردمی روبرو شدند. باند تبهکار رجوی تصور میکرد مردم ایران بهخاطر خستگی از سالها جنگ، دیگر با جمهوری اسلامی همراهی نخواهند کرد! اما واقعیت میدانی نشان داد که مردم به محض احساس خطر برای انقلاب اسلامی، پای به میدان نبرد گذاشتند و حاضر نشدند نظام برآمده از رأی خود را تنها بگذارند.
همچنین نیروهای زبده و جان بر کف جمهوری اسلامی ایران با فرماندهی دلاورانی مانند سپهبد شهید علی صیادشیرازی و در قالب عملیاتی دقیق و رعدآسا در روز پنج مرداد 1367، به تهاجم منافقین ناجوانمرد پاسخ دادند و پس از پنج روز نبرد جانانه، شکست خفتبار و درسآموزی را برای دار و دستهی رجوی و نیز برای ارباب بعثی آنها یعنی صدام رقم زدند. هلاکت بیش از 2500 نفر از منافقین و انهدام بیش از چهارصد دستگاه خودرو، نفربر و تانک از جلوههای قدرت رزمندگان اسلام و خفت و خواری دشمنان متجاوز بود.
عملیات مرصاد که آخرین عملیات دفاع مقدس بود، بار دیگر اثبات کرد که ملت غیور ایران حتی در سختترین شرایط -که همگان او را خسته و فرسوده تصور میکردند- نیز شکستناپذیر و مقاوم است و همین روحیه و استحکام سبب شد تا از آن روز تا به حال، دشمنان این مرز و بوم، فکر حملهی نظامی را از سر خود بیرون کنند و چشم طمع نظامی را ببندند.
یاد و خاطرهی همهی دلاورمردان بااخلاص در عملیات مرصاد و سالهای پرافتخار دفاع مقدس، گرامی باد.
افزودن دیدگاه جدید