احمدینژاد رئیس جمهور دولت نهم و دهم در سالهای 84 تا 92 بعد از سکوت بلند مدت، این روزها نیز دوباره تبدیل به یک فرد رسانهای شده است که مصاحبهها و نظرات مختلفی را انجام و ارئه میدهد. آنچه در اولین تحلیلها از اینگونه مصاحبهها و نظرات بدست میآید، اینکه با قریب الوقوع بودن انتخابات 1400 به احتمال زیاد فرد پرکار و البته پرحاشیهی سالهای 84 تا 92 دوباره سودای ریاست جمهوری به سر دارد. اما نکتهی حائز اهمیت در این موضوع را میتوان اینگونه تحلیل کرد:
الف: حد و مرز قائل نبودن برای مصاحبهها و بیان کردن بعضی از سخنان برای کسی که بسیاری از اطلاعات کشور در مدت زمان و بازهی خاصی در دست او بوده است، مناسب قلمداد نمی کند.
ب: چرا این روزها تم روشنفکری و انتقاد از برخی عملکردها بجای بیان عملگرایی و واقع نمایی بیشتر مورد توجه است؟ احمدی نژاد، قصد دارد با استفاده از گسترهی فضای مجازی، تصویر تازه و جوان پسندی از خود ارائه کند که با استقبال قشر خاکستری همراه باشد.
ج: احمدی نژاد که خود روزی مدعی تفکر انقلابی بوده است، همزمان گذشتن از برخی خطوط قرمز دینی، قانونی و عرفی که قشر متدین جامعه، نسبت به آن حساسیت دارند، بازگو کنندهی نوعی تفاوت ظاهر و باطن است.
د: این روزها اصلاحطلبان و حتی معاندین به دنبال بزرگنمایی از احمدینژاد به دلیل اظهارات تابوشکنانه و تناقض در رفتار او هستند تا بتوانند محصولات خود را برای انتخابات 1400 از طریق احمدینژاد کسب کنند.
اما نکتهی بسیار مهم اینکه آنچه این روزها زندگی مردم را سخت و انتقادات بسیاری را به همراه داشته است، وضعیت بد اقتصادی و معیشتی در کشور است که حتی قشر خاکستری نظام در کنار توجهات فرهنگی از این موضوع گلایهمند هستند و آنچه مهم است اینکه سعی کنیم در انتخابات پیش روی، کسی را انتخاب کنیم که هدفش ایجاد اقتصادی پویا و تغییر در معیشت مردم باشد و از هرگونه هیجانات احساسی ایام انتخابات و انتخابهای احساسی بدور از هرگونه عقلانیت به دور باشیم و افکار عمومی باید هوشیار بوده و توجه داشته باشند که در آستانه انتخابات، دچار خطای محاسباتی نشده و اولویتهای خود را فراموش نکنند.
افزودن دیدگاه جدید