این روزها نام چین و قرارداد 25 سالهی ایران با این کشور در فضای مجازی ایران بسیار شنیده و دیده میشود و تحلیلهای مختلفی در مورد آن بیان میگردد که گمانه زنیهای مختلفی را به همراه داشته است. در این مجال قصد تحلیل قرارداد مذکور را نداریم اما نکتهی حائز اهمیت این است که آیا چین میتواند به عنوان یک همپیمان مناسب و راهبردی برای آیندهی ایران محسوب گردد؟
1ـ با توجه به شواهد و آمارهای جهانی در آیندهی نزدیک، چین به عنوان اقتصاد برتر دنیا شناخته خواهد شد و در مقابل هر زور شاهد کاهش یا تاثیر معکوس در اقتصاد اروپا و حتی آمریکا میباشیم، لذا پیمانهای محکم و موازن و مطابق با مصالح جمهوری اسلامی میتواند، آیندهی خوبی را برای ایران ترسیم کند.
2ـ چین کشوری است که از داشتن نفت محروم است و از طرفی تداوم اقتصاد و تولیداتش به نفت وابسته است، با توجه به اینکه اکثر منابع نفتی دنیا در تسلط آمریکا است و پیشرفت اقتصادی چین و دشمنی آمریکا با این کشور هر روز پررنگتر میشود، ایجاد موانع برای دستیابی چین به نفت، از طرف آمریکا بسیار محتمل میباشد. به همین دلیل ایران به دلیل داشتن منابع نفتی، میتواند همپیمان مناسبی با چین باشد، به نظر میرسد در صورت امضای قرارداد ۲۵ ساله با چین، ایران دیگر دغدغه فروخته شدن نفت تولیدی اش را نداشته باشد.
3ـ ازجمله کارهایی را که اقتصاددانان برای اقتصاد ایران پیشنهاد میدهند از میان برداشتن استفاده از دلار در تبادلات تجاری میان ایران و کشورهای دیگر است، از طرفی چین نیز به دنبال از بین بردن سلطهگری دلار در تبادلات خود است به همین دلیل به جایگزینی یوان به جای دلار روی آورده است. لذا همپیمانی و معاهدات فی ما بین ایران و چین، مفید برای اقتصاد ایران است و از طرفی همان چیزی است که خود چینیها به دنبال آن میباشند.
4ـ چین در حال احداث کریدور ریلی از چین به اروپا است و ایران بهترین و مقرون به صرفهترین مسیر برای اتصال به اروپا از طریق جادهی ابریشم به واسطهی ترکیه است و با توجه به این خط ریلی، ایران میتواند منافع متحدان خود در منطقه مثل عراق و سوریه را نیز از طریق این کریدور جلب و منافع ارزی خود را به واسطه از خط و مسیر ایران کسب کند.
5ـ از طریق فرهنگی نیز کشور ایران و چین مناسبات و پیوند نزدیک فرهنگی دارند و از طرفی به اندازهای که تهاجمات فرهنگی غرب و اروپا روی کشور تاثیر داشته است، چین این قابلیتها را ندارد، لذا از طریق فرهنگی نیز چین میتواند همپیمان مناسبی برای ایران باشد. البته این به معنای ولنگاری فرهنگی و در نظر نگرفتن مخاطرات نیست بلکه اشاره به این موضوع است که فرهنگ بومی چینی، پیوندهای خوبی با زندگی ایرانی دارد که مانند تاثیرات منفی و مخاطرات فرهنگی غرب و آمریکا نیست.
در پایان توجه به چند نکته حائز اهمیت است:
الف: در فضای مجازی کشور آنچه بیشتر از همه مورد نیاز است، سواد رسانهای است. چشم و گوش بسته، هر سخن و مطلبی را به گروههای مختلف ارسال نکنیم و همیشه قبل از ارسال مطالب از مورد تایید بودن مطلب، کسب تکلیف کنیم.
ب: این روزها شاهدیم که شیپورهای مخالف قرارداد ایران و چین، از طرف سلطنتطلبها و معاندین و منافقین تغذیه میشوند، لذا اولا این قرار داد هنوز به تایید مجلس شورای اسلامی نرسیده است و باید منتظر بود که مجلس چه برخوردی با این قرارداد میکند. ثانیا سابقهی این افراد در وطنپرستی و وطن دوستی و ملیگرایی در جدایی بحرین از ایران و همچنین به شهادت رساندن 17000 نفر توسط منافقین و تغذیهی مادی معاندین از طرف دولتهای اروپایی و آمریکا برای همه به وضوح روشن است.
ج: رسانههایی که یک روز برجام را حلّال مشکلات و تحریمهای کشور بیان میداشتند، این روزها نظر دیگری در مورد قرارداد ایران و چین دارند، درحالی که متن این قرارداد در فضای مجازی موجود است و البته متن آن نیز فارسی است، چقدر خوب است این رسانهها، بجای کلی گوییها و برخوردی که با برجام داشتهاند و همهی متن آن را به منافع ملت و کشور بیان میداشتند، در اینجا برعکس عمل نکرده و نظرات منفی بصورت کلی ندهند بلکه متن این قرارداد را مورد مداقه قرار دهند تا واقعیات مشخص گردد.
افزودن دیدگاه جدید