ماجرای فساد اکبر طبری یکی از مهمترین اخبار در روزهای اخیر است، ماجرایی که در آن به فساد معاون رییس قوه قضاییه پرداخته میشود و دادگاههایی که جنبههای هولناکتر از این فساد را علنی مینماید.
در این بین برخی از ضدانقلاب نیز دستبهکار شده و از فضای روانی بهوجودآمده حداکثر استفاده را نمودهاند و علاوه بر تخریب قوه قضاییه و رهبری، کلیت نظام را زیر سؤال برده و نهاد قضائی را بهعنوان نهاد تضمین قانون به سخره میگیرند.
برخی از این ضدانقلاب با زیر سؤال بردن خدمات آقای لاریجانی سعی در تخریب کامل چهره ایشان دارند و پس از تخریب چهره آیتالله آملی لاریجانی به سراغ رهبری رفته و وی را مقصر نصب ایشان در قوه قضاییه میدانند.
گرچه ماجرای فساد آقای اکبر طبری ماجرای حقیقتاً تلخ و مأیوسکننده است اما نباید این ماجرا دستمایهای برای تخریب کامل قوه قضائیه و نادیده گرفتن زحمات و خدمات شایان افراد مختلف فعال در این حوزه گردد.
باید بدانیم فساد در همه جای دنیا وجود دارد و نمونههای آن بیش از آن است که بخواهیم در این متن کوتاه به آن اشاره نماییم، اما مسئله اصلی در کشور ما سیاسی نمودن مصادیق فساد و ارتباط آن باکلیت نظام است.
برای مثال در فضای کشورهای اروپایی و آمریکایی هیچگاه با فساد یک قاضی و یا حتی یک رئیسجمهور به ناکارآمدی کلیت آن نظام رأی نمیدهند.
مثلاً در کره جنوبی رئیسجمهور این کشور دست به اختلاس و فساد مالی گستردهای زد و نتیجه نیز آن شد که مردم در خیابانها آمدند و شعار برعلیه وی دادند اما هیچیک از افراد، این فساد را زمینهای برای سرنگونی نظام کره جنوبی قلمداد ننمودند.
یکی از مهمترین مسائل در مواجهه با اینگونه اخبار تشخیص بین فرد و کلیت نظام است، چراکه بههیچعنوان از یک فرد نمیتوان به کلیت یک نظام و یک سیستم نظر داد. برای مثال در همین ماجرای اکبر طبری چندین قاضی و چندین شخص در قوه قضاییه بودند که به خاطر مشی عادلانه خویش توسط همین آقای اکبر طبری طرد شدند، اما در ادامه همین افراد در جلسه محاکمه اکبر طبری حضورداشته و به مفاسد ایشان اعتراف نمودند. سؤالی که از رسانههای ضدانقلاب میشود این حقیقت است که اگر شما مفاسد اکبر طبری را مطرح و بزرگنمایی مینمایید چرا قاضیانی که باوجود رشوههای بسیار زیاد حاضر به همکاری با این شخص نشدند را در رسانههای خود اعلام نمیکنید و چرا صحبتی از پاک دستی قاضیان ما و عدم همراهی آنها با این غده سرطانی در قوه قضاییه نمیکنید؟
اینها تماماً مسائلی است که در راستای هدف و برنامهریزی جامع دشمن برای تخریب نظام وجود دارد و مهمترین مسئله در این میان بدبین کردن مردم نسبت بهنظام و ترویج فساد سیستماتیک در سرتاسر نظام است.
در مواجهه با اینگونه مسائل بسیار میبایست هوشمندانه عمل کنیم و بین فرد و نظام و سیستم تفاوت قائل شویم و بدانیم فساد یک فرد دلیل بر فساد سیستم و یا نظام نیست و اگر جریانی خاص این ماجرا را تلقین مینماید میبایست به آن جریان مشکوک شده و آنان موردبررسی قرار دهیم مخصوصاً اگر فساد در خود آن جریان، زبانزد عام و خاص باشد.
افزودن دیدگاه جدید