اشتباه است اگر قتل فجیع جرج فلوید توسط پلیس سفیدپوست آمریکایی را تنها دلیل اعتراضات گستردهی مردم در تمام ایالتهای آمریکا بدانیم که پس از گذشت حدود چند روز، هنوز فروکش نکرده است. خشونت وحشیانه و بهدور از عقلانیت پلیس آمریکا بارها و بارها و در طی سالهای طولانی علیه شهروندان این کشور و در اکثر مواقع، علیه سیاهپوستان به وقوع پیوسته است تا جایی که طبق آمار رسانههای غربی، فقط در چند سال اخیر، سالانه حدود هزار نفر بر اثر شلیگ گلوله یا ضرب و شتم پلیس آمریکا کشته شدند! بنابراین، تجمعات گسترده در روزهای اخیر را باید فرصتی برای فریادهای فروخوردهی کسانی دانست که در یک مدت طولانی، مورد ظلم و ستم قرار گرفتند ولی مجالی برای اعتراض نداشتند.
با این حال، قتل جرج فلوید، تنها در نقش یک جرقه بر انبار عظیمی از باروت خشم متراکم مردم آمریکا عمل کرد و برای روزهای پیاپی، خیابانهای این کشور را به صحنههایی از تجمعات بزرگ ضدنژادپرستی و ضدتبعیض، تبدیل نمود.
از سوی دیگر، نقش مستقیم رژیم ایالات متحده در ظلمهای متعددی که علیه مردم در گوشه و کنار دنیا انجام میشود، سبب شده است تا ملت آمریکا از عملکرد دولتمردان خود، احساس سرافکندگی و شرمندگی کند و به دنبال فرصتی برای ابراز برائت از مقامات کاخ سفید باشد. در اعتراضات اخیر آمریکا شاهد برافراشتهشدن پرچم فلسطین در دستان تظاهرکنندگان بودیم که این اقدام، هم محکومیت حمایت از رژیم جعلی صهیونیستی را خاطرنشان میکند و هم یک یادآوری نسبت به ذات ستمکار کاخ سفید به شمار میرود که نه در عرصهی خارجی و نه در عرصهی داخلی، به حقوق بشر احترام نمیگذارد و برای تأمین منافع خود از هیچ جنایتی دریغ نمیکند.
نکتهی بسیار مهم دیگری که در همین رابطه، قابل توجه است، همذات پنداری و احساس درد مشترک در مردم اروپا است. از چند روز قبل تا کنون، شهرهای مختلف اروپا نیز در حمایت از معترضان آمریکایی شاهد تظاهرات گستردهای است. صدها هزار نفر در شهرهایی مثل لندن، پاریس، برلین و بروکسل در اعتراض به رواج تبعیض نژادی در قرن 21 به خیابانها آمدند و فریاد اعتراض سر دادند. این واکنش مردم اروپا البته ریشه در ظلمهای مشابهی در این قاره دارد که قتل «آداما ترائوره» جوان سیاهپوست فرانسوی توسط ماموران پلیس این کشور در سال 2016 میلادی، فقط یکی از نمونهها به شمار میرود. قتل این جوان سیاهپوست پس از چهار سال پیگیری قضایی، در همین چند روزقبل، منجر به تبرئهی پلیس جنایتکار شد و نشان داد سیستم نژادپرستانهی حاکم بر جوامع غربی، در هیچ شرایطی حق را به سیاهپوستان نمیدهد و با اجرای عدالت علیه سفیدپوستان را موافقت نمیکند و به تعبیر فعالان حقوق بشر، رفتار پلیس فرانسه بر حسب رنگ پوست و ظاهر آدمها متفاوت است!
به هر صورت، آن چه در این روزها از نوع رفتار مردم آمریکا و اروپا قابل برداشت است این است که برخلاف ظاهر پر زرق و برق جوامع غربی که در تبلیغات گسترده به دنیا نشان داده میشود، سطح نارضایتی مردم این کشورها در سطح بسیار بالایی قرار دارد و طاقت این مردم از ظلمهای طولانی و تبعیض سابقهدار در این کشور به اتمام رسیده و اشتیاق برای ایجاد تغییرات اساسی و حرکت در جهت ایجاد عدالت، به اوج خود رسیده است؛ و این حرکت عمومی میتواند نویدبخش ظهور روزهای بهتر در آمریکا، اروپا و سایر نقاط دنیا باشد.
افزودن دیدگاه جدید