تردیدی نیست که فضای مجازی اکنون جایگاه مهم و ثابتی در زندگی بشر پیدا کرده است. سهولت در برقراری ارتباط، اطلاع سریع و راحت از اخبار و به اشتراکگذاشتن علاقمندیها از دلایل جذابیت فضای مجازی و گرایش مردم به آن قلمداد میشود.
از سوی دیگر، این پیشرفت بزرگ و این فناوری مهم -مانند همهی دستاوردهای مثبت و مفید- دارای آسیب و آفتهایی است که اگر برای مصونیت از آن فکری نشود، چه بسا تمام آثار خوب آن را تحتالشعاع قرار دهد. در این میان، نقش شبکههای اجتماعی -با وجود منافعی که دارند- بسیار پررنگ و مهم است. رسوخ و هجوم افراد و گروههای بیمایه که بویی از انسانیت و فرهنگ نبردهاند، هر محیطی را به فضایی آلوده و پرضرر تبدیل خواهد کرد و اتفاقا این معضل در شبکههای اجتماعی بسیار عمیقتر و بیشتر خودنمایی میکند. دلیل آن هم این است که امکان حضور متقلبانه -یا اصطلاحا فیک- بسیار راحت است و همین امکان، رفتارهای غیرمفید و ترویج امور نادرست را تا حد بسیار زیادی افزایش و هزینههای ارتکاب آن را بسیار کاهش میدهد.
از نمونههای بارز و واضح این ناهنجاری مجازی در شبکهی اجتماعی اینستاگرام قابل مشاهده است. اینستاگرام این روزها به شهر بیکلانتری شباهت دارد که هر کسی با هر محصول و تفکری در آن فعالیت دارد و آن را به دیگران عرضه میکند. سوقدادن بی حساب و کتاب جامعه به اموری مثل چهره و عملهای زیبایی، اثاث منزل و تزئین آن، خوراک و تغذیهی صاحب این صفحات مجازی، ترویج ارتباط بیضابطه میان پسران و دختران با ابزارهایی مثل لایو اینستاگرام، به رخ کشیدن زندگیهای تجملاتی (لاکچری)، تحریک جامعه به سمت مصرفگرایی و الگوگرفتن از زندگی غربی از مواد مخرب و پرضرری است که به صورت مکرر و روزانه در اینستاگرام به وقوع میپیوندد.
نامبردن از اینستاگرام به عنوان مصداق عینی این مشکلات، از این جهت است که این شبکهی اجتماعی صراحتا اعلام کرده که از سیاستها و قوانین دولت آمریکا پیروی میکند و در ماجرای ترور ناجوانمردانهی سردار سپهبد شهید سردار حاج قاسم سلیمانی که منجر به واکنشهای گسترده در محکومیت این اقدام شد، شاهد واکنش خصمانه و سانسور شدید مطالب و عکسهای مربوط به سردار سلیمانی بودیم و زمانی که موج اعتراضات بالا گرفت، اینستاگرام مجبور شد دلیل این اقدام -که همان تبعیت از قوانین دولت آمریکا است- را به صراحت، اعلام کند.
با این توصیف، جای تاسف فراوان است که مسئولان وزارت ارتباطات و جهتگیریِ سیاست دولت بر تقویت جایگاه شبکههایی مثل اینستاگرام پایهریزی شده است و در مقابل، شبکههای اجتماعی داخلی که با همت و دانش نخبگان ایرانی، طراحی و عرضه شده است مورد کملطفی و کمتوجهی قرار گرفتهاند. این در حالی است که شبکههای داخلی، هم به لحاظ قابلیت کنترل و هم از جهت تضمین امنیت سایبری و نیز بهخاطر وجود زمینه برای بالابردن سرعت اینترنت، باید در اولویت حمایت قرار بگیرند؛ نه اینکه امکانات و زمینههای داخلی را در خدمت شبکهای مثل اینستاگرام درآورند که به صراحت از لزوم اجرای سیاست آمریکا دم میزند.
امروز فضای مجازی کشور ما متاسفانه تا حد قابل توجهی در اختیار بیگانگان است و به عرصهای برای تاخت و تاز آنان تبدیل شده است. چگونه است که ما نسبت به مرزهای جغرافیایی خود بسیار حساس و سختگیر هستیم و هرگونه حرکت بیگانگان را با دقت، رصد و پیگیری میکنیم ولی برای مرزهای مجازی خود، چنین حساسیتی نداریم؟! وقتی میلیونها ایرانی در فضایی مثل اینستاگرام مشغول فعالیت هستند، معنایش این است که هر سیاست و تصمیم این شبکه در شکلگیری آداب و اخلاق این کاربران، نقش مستقیم خواهد گذاشت و چرا باید در چنین شرایطی، تجاوز به حریم خصوصی ایرانیان در چشم مسئولان مربوط، مورد غفلت قرار بگیرد.
واقعیت این است که تجاوز به مرزهای مجازی امروز توسط اینستاگرام، در حال انجام است و قربانیان و مجروحانی هم برجای گذاشته است و اگر شرایط به همین صورت، ادامه پیدا کند باید شاهد فروپاشی بیشتر مرزهای اخلاقی و اعتقادات دینی باشیم. در نقطهی مقابل، هر زمانی که سخن از کنترل اینستاگرام به میان میآید صداهایی از رسانههای معلومالحال بلند میشود که با این اقدام مخالفت میکنند و بهانههایی مثل کسب و کار مردم را سپر مقاصد شوم خود قرار میدهند. این در حالی است که رونق کسب و کار مجازیف منحصر به شبکهای مثل اینستاگرام نیست و در موارد مشابه داخلی هم قابل انجام است. به هر حال، لزوم مراقبت از حریم مردم، اقدام فوری و لازمی است که باید در دستور کار دولت قرار بگیرد که بخش قابل توجهی از آن به پیگیری شبکهی ملی اطلاعات مربوط میشود تا مردم عزیز ما درفضایی امن و آسوده به انجام فعالیتهای مجازی مشغول باشند.
افزودن دیدگاه جدید