در سال ۱۹۸۲ هنگام حاکمیت "مناخیم بگین"، تانکهای اسرائیلی از مرز عبور و وارد لبنان شدند تا ریشه فلسطینیهای مسلح در لبنان را بکنند وبه رویای《از نیل تافرات》نزدیک شوند.
درششم ژوئن ۱۹۸۲ ارتش بدون شکست وافسانهای اسرائیل به اسم عملیات《صلح برای الجلیل》جنگی تمام عیاری را آغاز کرد که دو سوم نیروهای نظامی اعم از ارتش ونیروهای شبه نظامی اسرائیل در آن شرکت داشتند وشش لشکر از ده لشکر اسرائیل وارد لبنان شدند وسیصد بمب افکن ، لبنان را بمباران کردند. سه روز بعد از شروع جنگ ، ارتش اسرائیل به دروازههای بیروت رسید بدون اینکه با مقاومت نیروهای فلسطینی در جنوب لبنان مواجه شود و جنبشهای فلسطینی بیش از هزار کامیون سلاح ومهمات را تسلیم کردند تا ۱۴ هزار از نیرو ورهبران خود را از بیروت محاصره شده به دیگر کشورها انتقال دهند.
ارتش سوریه نیز کاری از پیش نبرد ودهها فروند هواپیمای سوری بر فراز لبنان سرنگون شدند. اما درمیان نا امیدیها وشکست، اولین مقاومت جدی در منطقه《خلده》صورت گرفت که مدخل ورودی بیروت در جنوب این شهر است. عدهای از جوانان مذهبی با اسلحه سبک با پبشانی بندهای یا حسین ویا زهرا توانستند پیشروی اسرائیل را سد وتانکهای اسرائیلی را به غنیمت گرفته وخود را پیروان امام خمینی معرفی کنند.
این یعنی تشکیلات اولیه حزب الله شکل گرفت ومقاومت اسلامی بعد از فرار جنبشهای ناسیونالیستی ومارکسیستی پا در میدان کار زاری گذاشت که در یک سو ارتش افسانهای وبدون شکست اسرائیل وسوی دیگر جوانان مذهبی با پیشانی بندهای الله اکبر ویا حسین که کمی سلاح سبک داشتندوبس.
جنگی که تاریخ بشری چنین جنگ چریکی وپارتیزانی به خود ندید. پارتیزانهای حزب الله چنان تلفاتی از نیروهای اسرائیلی گرفتند که در سال ۱۹۹۹ ایهود باراک با وعده خارج کردن نیروهای اسرائیلی از لبنان رای مردم را کسب وسال بعد به اشغال هیجده ساله جنور لبنان پایان داد.
بعد از ۱۸سال جنگ نفس گیر اولین شکست را اسرائیل از مبارزان حزب الله پذیرا شد.وسخنان سید حسن نصرالله درماه می۲۰۰۰ جاودانه ماند که چنین فرمود:
"انّ إسرائيل هذه التي تملك أسلحة نووية وأقوى سلاح جو في المنطقة، والله هي أوهن من بيت العنكبوت!"
اسراییل با قویترین نیروی هوایی منطقه و دارای سلاح هستهای، والله قسم از خانه عنکبوت سست تر است.
ولی در سال ۲۰۰۶ جنگ دیگری با حمله اسرائیل به لبنان آغاز شد که اعراب آن را《حرب تموز》ودر اسرائیل به جنگ《دوم لبنان》نام برده میشود.اینبار از گروههای آموزش دیده فلسطینی وارتشهای عربی وحتی از ارتش لبنان هم خبری نبود. حزب الله در مقابل ارتشی قرار گرفت که ارتشهای عربی را در سال ۱۹۶۷ تنها در شش روز در هم کوبید.ولی این جنگ پایان رویای اسرائیل بزرگ شد. نیروهای حزب الله حتی اجازه ورود اسرائیل به لبنان را نداده و دومین شکست خفت بار گریبانگیر اسرائیل وحامیانش گردید تا درس عبرتی فراموش نشدنی برای غاصبان قدس باشد.
اما چندی پیش سفیر ایالات متحده در بیروت خانم "دوروتی شیا" ملاقاتی با آقای دیاب داشت و در این ملاقات نخست وزیر لبنان را تهدید کرد که اگر به خواستههای آمریکا در تحریم حزب الله و جبهه مقاومت تمکین نکند آمریکا از همه ابزار خود برای فشار اقتصادی بر لبنان استفاده خواهد کرد و مشکلات اقتصادی لبنان دو چندان خواهد شد.
سپس گروههای وابسته به آل سعود با آتش زدن بانکها به خیابان ها آمدند وآلمان نیز حزب الله را در فهرست تروریست قرار داد.
اگر نگاهی به تاریخ حوادث گذشته داشته باشیم تحلیل وقایع کنونی کار سختی نخواهد بود، این نوع برخوردهای سلبی توسط رژیم صهیونیستی و هم پیمانان غربیاش را نه از سر قدرت بلکه به عنوان نشانهای از استیصال و ضعف این رژیم غاصب و هم پیمانانش باید تحلیل کرد چرا که واکنشهای سلبی در قبال بازیگری حزب الله در منطقه تصویرگر افزایش نفوذ و تاثیرگذاری این کنشگر منطقهای است و در مقابل تصویرگرِ نگرانی رو به افزایش اسرائیل و هم پیمانان اوست چرا که پروژه ایالات متحده با عنوان بزرگترین حامی رژیم صهیونیستی برای تحریم جمهوری اسلامی به منظور جلوگیری از افزایش نفوذ و تحدید عملکرد مقاومت و متحدین جمهوری اسلامی از جمله حزب الله در منطقه تا کنون موفق نبوده است و این امر باعث افزایش نگرانی رژیم صهیونیستی و همپیمانانش شده است. این همان آتشی است که به خرمن رویای نیل تا فرات افتاده است. سر بندهای یاحسین بُرندهتر از سلاحهای پیشرفته و اتمی آمریکاییها و صهیونیستها بوده است این همان قدرت برگرفته از ایدئولوژی است که آنرا کلید طلایی تهران است.
در جنگ اول حزب الله و اسرائیل، رژیم صهیونیستی از لبنان بیرون رانده شد، در جنگ سال 2006 ارتش افسانهای اسرائیل حتی قدرت نفوذ به درون مرزهای لبنان را پیدا نکرد، شاید جنگ سوم در درون مرزهای سرزمینهای اشغالی باشد.
افزودن دیدگاه جدید