ربع پهلوی و حمایت بشردوستانه از همجنس‌گرایان

ربع پهلوی و حمایت بشردوستانه از همجنس‌گرایان
ربع پهلوی و حمایت بشردوستانه از همجنس‌گرایان

ورق دیگری از حقیقت وجودی خاندان منقرض پهلوی در دوران اخیر برملا شد. یعنی همان خاندانی که در آن طرف آب‌ها، یک شورای آبکی راه انداخته و سودای حکومت مجدد بر مردم ایران اسلامی را در ذهن می‌پروراند. آنهم توسط تفاله‌ی این خانواده‌‌ی منحوس یعنی رضا پهلوی. وی در تازه‌ترین اظهارنظر کاملا مترقی! خود، به تقلید از اربابان غربی خود در حمایت از همجنس‌گرایی نطق فرموده‌اند.

به گزارش بولتن، سایت ضدانقلاب خودنویس که افتخار رونمایی از تازه‌ترین آروغ تفاله‌ی پهلوی را دارد در این زمینه نوشت: رضا پهلوی در ارتباط با راه‌های مبارزه با هم‌جنس‌گراستیزی به خودنویس گفت: «وقتی همه قوانین در چارچوب کنوانسیون جهانی حقوق بشر باشند، و گروه‌های مختلف نتوانند بر پایه‌ی ایدئولوژی، نگاه‌های خود را به قانون تحمیل کنند، امکان برخورد تبعیض آمیز نسبت به شهروندان وجود نخواهد داشت و هم‌جنس‌گراستیزی برپایه‌ی همان قانون، مشروعیت نخواهد داشت. در حالی که وقتی مثلا در آلمان نازی، نگاه ایدئولوژیک حاکم بود، هم‌جنس‌گراستیزی عملا توجیه قانونی پیدا می‌کرد.»

دفاع از همجنس گرایی. این آخرین دستاورد خاندان منحوس و منقرض پهلوی‌ست که نزدیک به یک دهه بر این سرزمین حکومت کرده و همین الان هم در پشت پرده‌های سیاسی و تحت حمایت از حکومت‌های استعمارگر، این رویا را می‌پرورانند که باز به ایران آمده و سرنوشت مردم را به دست بگیرند. و آیا مردم ایران هیچ‌گاه حاضر می‌شوند به طور آزادانه در زیر یوغ چنین افکاری زندگی کنند؟

البته از خاندانی که در سابقه‌ی خود موارد متعدد فساد اخلاقی دارد چندان بعید نبود که پس از نزدیک به چهار دهه از انقراضش، با این کور سویه‌های اعلام موضع، حیات سلولی خود را ادامه دهد. چه خوب است کمی به گذشته‌ای که رضا پهلوی محصول آن است نگاه داشته باشیم تا زمینه‌های خانوادگی این نگاه فاسد را بررسی کنیم. در بخشی از کتاب سقوط که موسسه مطالعات و پژوهش‌های سیاسی آنرا منتشر کرده، پیرامون فساد اخلاقی محمدرضا پهلوی و دیگر اعضای خانادن منحوس پهلوی آمده است که:

«فساد جنسي يك بيماري عمومي است كه دامن بيشتر پادشاهان مستبد را آلوده كرده است. داستانهاي هزار و يك شب، حرمسراهاي قاجار و عشقهاي بيمارگونه پادشاهان ايران همه نشان از فساد دربار و حساسيت بيرون از دربار دارد. اما دربار محمدرضا پهلوي از دو جهت با سلف خود متفاوت بود. محمدرضا براي كاستن از قبح زن‌بارگي رعايت احكام شرعي را نمي‌كرد و فساد مختص به مردان دربار نبود. خواهران، دختران و زن او نيز از اين قاعده مستثني نبودند.

مسئله مهمي كه بر فساد جنسي شاه دامن مي‌زد، فساد اخلاقي خواهرانش اشرف و شمس بود. اشرف و شمس كه از نقطه ضعف شاه آگاه بودند، «دختران زيبا را به او معرفي مي‌كردند.» و «دختران جوان را به دام» مي‌انداختند و براي محمدرضا به كاخ مي‌آوردند. گرچه شخصيتهاي پيراموني محمدرضا شاه، پدر، مادر، خواهران، وزير دربار و دوستان او نقش بسزايي در زمينه‌سازي فساد جنسي شاه داشته‌اند؛ اما عامل اصلي، شخصيت خود شاه بود. براي روشن شدن عوامل و ابعاد موضوع مروري بر فساد جنسي محمدرضا شاه بي‌مناسبت نيست.

غفاري در اين كتاب يكي «از خصوصيات بارز شاه را زن‌بارگي» او مي‌داند كه «دست از هرزگي بر‌نمي‌داشت و در تمام بزمهاي شبانه با دريدگي به زنان و دختران چشم مي‌دوخت و به بهانه‌هاي مختلف سعي مي‌كرد با آنها تنها باشد و يا آنان را به رقص دعوت كند.»

بدیهی‌ست از دل چنین خانواده‌ی رذل و فاسدی باید هم این دیدگاه‌ها بیرون بیاید و تحت عنوان روشن‌فکری و مترقی بودن، از آن به عنوان استراتژی حکومتی نام برده شود. اما این شبه اعتراف‌ها حجتی‌ست بر ما تا بخاطر داشته باشیم انقلاب اسلامی ما رهایی از دست چه بی‌خردانی بود و جامعه‌ی ایران اسلامی هیچ‌گاه به این عقاید انحرافی، بازگشت نمی‌کند.

منبع:

www.w57.ir/orR

موضوع:

تولیدی: 
بازنشر

افزودن دیدگاه جدید