کاهش جمعیت دنیا؛ آرزوی دیرین استکبار جهانی

اگر چه عده‌ای -از روی جهل یا عمد- همیشه با مفاهیمی مثل استکبار جهانی و تصمیم‌گیران پشت پرده‌ی دنیا با رویکردی پرخاشگرانه یا تمسخرآمیز برخورد کرده‌اند و سعی نمودند تا صاحبان چنین نظریه‌هایی را با الفاظی مثل «توهم توطئه» بنوازند، اما نگاهی مستند و کاوشی عالمانه در اسناد موجود -البته آن مقداری که فاش شده- نشان می‌دهد که بسیاری از تصمیم‌های خطرناک در دنیا، زاییده‌ی محافلی است که به‌خاطر قدرت و ثروتی که در اختیار دارند، خود را صاحب دنیا و صاحب‌اختیار مردم دنیا می‌دانند و به همین دلیل، دائما در حال تجویز نسخه‌هایی در جهت تأمین منافع خود هستند.
موضوع لزوم کاهش جمعیت دنیا از جمله مباحثی است که از مدت‌ها قبل در دستور کار استکبار جهانی قرار گرفته است و چهره‌های مشهوری در این‌باره به اظهارنظرهای وقیحانه و صریح پرداخته‌اند. مثلا  مسئول یک سازمان آمریکایی که در زمینه‌ی  چگونگیِ فرزندآوری در خانواده‌ها فعالیت می‌کرد و هزینه‌اش توسط خاندان راکفلر تأمین می‌شد در یک طرح تحقیقی ابراز کرده بود: "مهربانانه‌ترین کاری که یک خانواده پرجمعیت می‌تواند با یکی از نوزادان خود بکند این است که او را بکُشد!" و او کسی نیست جز مارگارت سانگر که چهره‌ی مشهور حکومت آمریکا یعنی هیلاری کلینتون از او به الگوی خود یاد کرده است!
حقیقت تلخ موجود در جهان این است که عده‌ای از دنیاپرستان مادی‌گرا که از راه چپاول ملت‌های مظلوم در گوشه و کنار عالَم، به ثروت‌های افسانه‌ای و قدرت نامشروع سیاسی مبتنی بر ظلم و زور دست یافته‌اند، از مدت‌ها قبل به دنبال اجرای این برنامه بوده و هستند که برای ارضای امیال و هوس‌های شوم و شیطانی خود، به کم‌کردن جمعیت جهان دست بزنند! در همین راستا یک چهره‌ی مشهور و ثروتمند رسانه‌ای در آمریکا معتقد است: "وضعیت ایده‌آل این است که کل جمعیت دنیا بین 250 تا 300 میلیون نفر باشد، یعنی 95 درصد از جمعیت کنونی کم شود!"
ممکن است این سخن از سوی برخی بیان شود که نمونه‌های مشابه سخنان ذکر شده، صرفا یک اظهارنظر شخصی از سوی کسانی بوده است که نقش محوری در تعیین یا اجرای سیاست‌های کشورهای استکباری نداشته‌اند و نمی‌تواند شاهدی بر ادعای این نوشتار، محسوب شود. پاسخ به این سخن این است که متأسفانه چنین سخنانی از سوی سیاستمداران هم به صراحت بیان شده است! مثلاَ مایک کافمن -سیاستمدار آمریکایی و عضو حزب جمهوری‌خواه- در سخنرانی خود در سازمان ملل گفته بود: "یک تخمین معقول درباره جمعیت در دنیای صنعتی با سطح رفاهی به اندازه استاندارد زندگی در آمریکای شمالی، یک میلیارد نفر است. جمعیت دنیا باید ظرف 30 تا 50 سال به این میزان برسد. دو سوم از جمعیت جهان باید کم شود."
نمونه‌ی دیگر مربوط می‌شود به هنری کسینجر که به مغز متفکر سیاست‌های آمریکا معروف بود. کسینجر معتقد بود سیاست آمریکا در قبال کشورهای جهان سوم، باید سیاست جمعیت‌زدایی باشد! در همین راستا او در یک یادداشتی با عنوان «پیامدهای جهانی رشد جمعیت برای امنیت و منافع خارجی آمریکا» به صراحت از لزوم تلاش برای کاهش جمعیت کشورهای دنیا در قالب طرح خود خبر داد که در ضمن خود و به عنوان ابزار اجرایی این طرح، شیوع قحطی و جنگ را برای مقامات آمریکایی تئوریزه کرد. نکته‌ی قابل توجه این که برخی عوامل اصلی در تثبیت این طرح و سند، عبارت بودند از هنری کیسینجر، ریچارد نیکسون، مارگارت سانگر، صندوق جمعیت سازمان ملل متحد، آژانس توسعه بین‌المللی آمریکا (USAID)، فدراسیون برنامه‌ریزی‌شده آمریکا، فدراسیون بین‌المللی فرزندآوری برنامه‌ریزی‌شده، یونیسف، سازمان بهداشت جهانی و بانک جهانی سازمان ملل متحد!
در همین راستا «تئودور روزولت» رئیس‌جمهور اسبق آمریکا معتقد بود جامعه نباید به افراد فاسد، اجازه‌ی تولید مثل بدهد و فقط افراد مناسب باید به تکثیر نسل اقدام کنند! تفکر وتأمل در لایه‌های زیرین سخنان روزولت، مشخص می‌کند که تعیین مصادیق «افراد فاسد و افراد مناسب» دقیقا در راستای همان اهداف شومی است که در نهایت، به کنترل برنامه‌ریزی شده‌ی جمعیت در راستای تحقق منافع استکبار جهانی خواهد انجامید. جهانی شدن و ایجاد دولت واحد جهانی از آرزوهای قدیمیِ مطرح شده -مخصوصا- در میان مقامات آمریکایی است که به دنبال در اختیار گرفتنِ فکر ملت‌ها و تعیین خط‌ مشیِ آنان است و این هدف، جز با کنترل جمعیت دنیا در مسیر دلخواه، محقق نخواهد شد.
به هر حال، آن چه که از سابقه‌ی استکبار جهانی در طول تاریخ معاصر به دست می‌آید این است که این پدیده‌ی شوم برای رسیدن به اهداف شیطانی خود از هیچ اقدام و جنایتی صرف‌نظر نمی‌کند. اینکه در شرایط کنونی، بعضی شیوع کرونا را در همین راستا ارزیابی می‌کنند، حقیقتی است که از رفتارشناسی استکبار جهانی در طول سال‌ها به دست آمده است؛ مخصوصا که برخی چهره‌های پرنفوذ این جریان مثل  "دیوید راکفلر" در سال 2000 گفته بود: "ما در آستانه یک تحول جهانی هستیم. تنها چیزی که نیاز داریم، یک بحران دقیق و بزرگ است که در پی آن، ملت‌ها نظم نوین جهانی را بپذیرند."