در حالی در شبکههای اجتماعی و در فضای موجود جامعه، شاهد مقایسه بودجه تخصیص یافته از سوی جمهوری اسلامی به جهت شیوع بیماری کرونا با سایر کشورها هستیم که کشورمان در حال حاضر در شرایطی متفاوت با سایر کشورهای دنیا قرار گرفته است. پیشتر بارها به این موضوع پرداخته بودیم که با توجه به شرایط خاص تحریمی علیه جمهوری اسلامی، تنها نمیتوان انتظار شنیدن کلمه تحریم را در چارچوب صدای برآمده از رسانهها داشت، بلکه باید مخاطرات ناشی از آن را نیز در درون جامعه لمس کرد.
چرا که بر اثر تحریمها، راههای ورود ارز به کشور بسته شده است و به دلیل وجود شرایط بیماری کرونا و با بسته شدن مرزها و همچنین محدود شدن تبادلات بین کشورها عملا تحریمهای علیه کشورمان تشدید شده است، چرا که پس از اعمال تحریمها علیه کشورمان و محدود شدن ورود ارز به ایران، جمهوری اسلامی با استفاده از صادرات غیر نفتی به کشورهای همسایه و همچنین جذب گردشگر بیشتر به داخل کشور با بکارگیری سیاستهایی از جمله لغو روادید و تسهیل اعطای روادید به اتباع سایر کشورها درصدد جبران بخشی از خسارتهای ناشی از محدودیتهای تحریمی در کشور برآمد. اما با بسته شدن مرزها بر اثر گسترش ویروس کرونا این راهکارها نیز قابلیتهای اجرایی خود را از دست دادند.
لذا با توجه به گذشت چند سال از آغاز تحریمها و احتمال طولانیتر شدن آن و با توجه به توضیحات بیان شده نمیتوان دست به یک اقدام ناسنجیده زد و با اختصاص بودجه کلان برای مبارزه با کرونا، اقدام به خالی نمودن ذخایر ارزی کشور کرد و کشور و مردم را در یک شرایط ریسک پذیر در آینده و در سالهای پیش رو قرار داد بلکه باید عاقلانه نگریست و درست تصمیم گرفت نه اینکه اسیر احساسات شد.
از اینرو نباید شرایط ایران گرفتار تحریم را با شرایط ایالات متحده یا سایر قدرتهای اقتصادی جهان و بودجه اختصاص یافته توسط این کشورها را در مقایسه با ایران قرار داد و از طرفی دیگر نباید اسیر فضای رسانهای و تبلیغاتی شد. زیرا آنچه تجربه اثبات کرده است چیزی متفاوت با عناوین مطرح شده در فضای رسانهای این کشورها بوده است.
چرا که اخیرا در فضای رسانهای ایجاد شده در دورن یکی از قدرتهای اقتصادی، این اخبار انتشار پیدا کرده بود که دولت به دلیل جبران خسارات ناشی از کرونا و تعطیلی کسب و کار به مردم، ماهیانه سیصد دلار پرداخت خواهد کرد! اما آنچه پس از تحقیق شخصی در جامعه آن کشور دریافتم چیزی غیر از آن بود. یعنی دولت تنها به کارمندان خود این مبلغ را پرداخت میکند و از اینرو به یک تبلیغات پر سر و صدا روی آورده است در حالیکه ایران تحت تحریم نیز بدون هیچ سر و صدای رسانهای به تامین حقوق کارمندان خویش که به دلیل کرونا نمیتوانند سرکار حاضر شودند، میپردازد و حتی برای جبران بخشی از تورم رخ داده اقدام به افزایش حقوق کارمندان خود کرده است در صورتیکه در این کشورها اگرچه نرخ تورم کمتر از نرخ تورم سالهای اخیر ایران است (که دلیل بخش عمدهای از تورم در کشورمان ناشی از تحریمهای ظالمانه ی آمریکا بوده است) اما در این کشورها خبری از افزایش حقوق به منظور جبران نرخ تورم و فشار ناشی از آن بر شهروندان نیست و این افزایشها هیچگاه به مانند ایران اتفاق نمیافتد.
اما در دیگر سو شاهد هستیم که یک کشور بسیار کوچک در سواحل خلیج فارس برای جبران خسارات ناشی از کرونا به مردم ماهیانه مبالغی پرداخت میکند و شاهد بازتاب این امر در فضای مجازی درون کشور هستیم اما هیچ کس نمیگوید که جمعیت کشورهای کوچک واقع شده در سواحل خلیج فارس حتی به جمعیت یک کلان شهر در ایران نمیرسد و این کشورها به دلیل داشتن جمعیت کم و منابع زیر زمینی، سرانه درامدی بالایی دارند. البته ناگفته نماند در این کشورها بعضا حتی تعداد کارگران خارجی بیشتر از اتباع خود این کشورهاست.
یعنی شمار شهروندان بومی این کشورها حتی به یک میلیون نفر نیز نمیرسد از اینرو عجیب به نظر نمیرسد که یک کشور بتواند به چند صدهزار شهروند خود ماهیانه مبلغی اختصاص دهد. اما آنچه عجیب است آنکه عده ای به تبلیغ و تمجید از این کشورها در درون کشورمان میپردازند بدون اینکه اشرافی بر این موضوعات داشته باشند یا اینکه مغرضانه دست به این اقدام میزنند. البته به نظر میرسد با وجود تمامی آنچه که گفته شد و محدودیتهایی که جمهوری اسلامی با آن مواجه بود حتی موفقتر از برخی دولتهای اروپایی عمل کرده است و در آنجا که بر اثر فشار ناشی از شرایط موجود، اروپائیان مسیحی، اخلاق را باختند ایرانیان مسلمان، با حفظ اصول اخلاقی، حتی در این عرصه هم برتری خود را به غربیها اثبات نمودند.
افزودن دیدگاه جدید