مقام معظم رهبری در سخنرانی نیمه شعبان امسال به نکات و مسائل بسیار مهمی اشاره نمودند، یکی از مهمترین نکاتی که ایشان در سخنرانی خود به آن اشاره کردند بحث امید و انتظار برای فرج حضرت بقیةالله میباشد. ایشان در ضمن صحبت پیرامون بحث انتظار و تقدیر و تشکر از زحمتکشان عرصه جهاد در برابر کرونا، به نکات و راهکارهایی در این خصوص نیز اشاره داشتند و با ترغیب دولت به انجام برخی طرحهای معیشتی برای اقشار آسیبپذیر، سعی در بهبود فضای معیشتی مردم نمودند.
سخنرانی مقام معظم رهبری را میتوان در نیمه شعبان ازهرجهت جامع دید، اما بلافاصله بعدازاین سخنرانی شاهد این هستیم که در شبکههای اجتماعی دو مطلب بسیار موردتوجه قرار گرفت: اولین مطلب، اشتباه لفظی رهبری در خصوص بیان تعداد آمار کشتهشدهها بود که بهشدت توسط رسانههای ضدانقلاب مورد تمسخر قرار گرفت. رهبری پس از سخنرانی خویش نیز این مطلب را متذکر شده و مطلب خود را تصحیح نمودند اما ضدانقلاب که به دنبال فرصتی برای تمسخر رهبری و تخریب جایگاه ولایتفقیه است، این اشتباه را بهانهای برای ضربه زدن به رهبری در نظر گرفت و بر روی آن کار رسانهای شدیدی انجام داد.
اما غیرازاین ماجرا، یکی از مسائلی که بسیار توسط ضدانقلاب در بستر فضای مجازی و شبکههای اجتماعی موردتوجه قرار گرفت، بحث مقایسه صحبتهای رهبری با صحبتهای سایر سران کشورهای دیگر است.
در یک اقدام شاهد این بودیم که صحبتهای رهبری با صحبتهای رئیسجمهور ترکیه مقایسه شد و یک مقایسه نابجا و ناصحیح ارائه شد که رئیسجمهور ترکیه بیشتر به فکر اقدامات اجرایی است و سعی میکند مردم را با دعوت به خانه ماندن و طرح راهبردهای اجرایی نسبت به کرونا ایمن سازد؛ اما رهبر انقلاب صرفاً به دنبال بیان معنویات و امور دینی و دعوت مردم به خواندن دعا است. این مقایسه کاملاً غلط است، البته ممکن است برخی از افراد تحت تأثیر قرارگرفته باشند اما حقیقت امر چیز دیگری است.
جایگاه مقام معظم رهبری در نظام جمهوری اسلامی ایران یک جایگاه اجرایی نیست، بنابراین انتظار که ایشان در سخنرانیهای خویش بخشنامه و دستورالعمل صادر کنند انتظار کاملاً بیجا و غلط است؛ مانند اینکه ما از رئیس مجلس آمریکا انتظار داشته باشیم که در امور اجرایی رئیسجمهور دخالت کرده و مانند رئیسجمهور عزل و نصب در وزرا را انجام دهد.
مسلماً در یک نظام هر شخصی و هر نهادی وظیفه خاص خود را دارد و شخص رهبری در این نظاموظیفه تبیین راهبردهای کلان نظام بهمنظور ریلگذاری برای حرکت قوه مجریه را بر عهده دارد.
شاهدیم که رهبری بر طبق وظیفهای که بر عهده ایشان گذاشتهشده است بهخوبی این راهبری را انجام داده و بهخوبی حرکت عمومی کشور را در بحرانها مدیریت مینماید و دولت را نسبت به امور معیشتی و رسیدگی بیشتر به مردم تشویق میکند.
مسلماً رهبری نمیتواند در امور اجرایی دولت بهطور مستقیم ورود پیدا کند و وظیفه شخص رئیسجمهور است که این بخشنامهها و این امور اجرایی را انجام دهد، اما رهبری میتواند نسبت به بخشنامههایی که تاکنون انجامشده حمایت مضاعف داشته باشد و یا اینکه دعوت به انجام کمپینهای حمایت از مستضعفان جامعه نماید.
همین دعوت اخیر رهبری برای کمک مؤمنان موجب این شد که درصد بسیاری از ایرانیان عزیز و غیور در سراسر کشور به این کمپین بپیوندند و با تمام توان سعی بکنند فقرا و مستمندان و مستضعفان و کسانی که در این شرایط کرونایی متحمل ضرر شدهاند را بهنوعی تحت پوشش قرارداده تا با یکدیگر بتوانند این دوران سخت کرونا را پشت سر بگذارند.
شاید بهجرات بتوان گفت همین یک دعوت به کمپین مؤمنانهی رهبری برابری میکند با بسیاری از اقداماتی که کشورهایی مانند ترکیه و کشورهای اروپایی و آمریکایی انجام دادهاند. جالب است که برخی صحبتهای رهبری را با رئیسجمهور ترکیه مقایسه میکنند و مدام در طبل یأس و ناامیدی و احساس خودکمتربینی میزنند. دولت ترکیهای که به دلیل شرایط خاص اقتصادی و باوجود آگاه بودن نسبت به برخی از موارد کرونا با تأخیر بسیار زیاد بحث کرونای خود را اعلام میکند.
شاید برخی گمان میکردند به خاطر اقدامات خوب ترکیه آمار ابتلا به این ویروس در این کشور بسیار کم است اما شاهد این هستیم که در مدتزمان بسیار کمی سیر مبتلایان به کرونا به بیش از پنجاهوچهار هزار نفر در ترکیه رسید و این نشاندهنده عمق فاجعه است که در این مدتزمان کم تا این حد و اندازه آمار مبتلایان به کرونا بالا رود.
البته این ویروس یک ویروس نوپدید است و مسلماً سیستمهای درمانی بسیاری از کشورها را درگیر کرده و این ضعف و ناتوانی در تمام کشورها طبیعی است، آمریکا که خود مدعی تکنولوژی و صاحب بسیاری از ابزارهای جدید در بحث پزشکی است هماکنون بهنوعی درماندهترین کشور دنیا در بحث کرونا شده و کارش به دزدی اقلام بهداشتی از دیگر کشورها رسیده است.
جالب است تا همین چند روز پیش بحث گورهای دستهجمعی در ایران سوژهای شده بود برای کار رسانهای توسط تمام رسانههای غربگرا مانند بیبیسی و مانند صدای آمریکا و سایر رسانهها اما هنگامیکه این گورهای دستهجمعی و دفن در پارک در آمریکا در جلوی چشمان همه انجام میشود این رسانهها ساکت هستند. گویا گورهای دستهجمعی فقط در ایران یک تراژدی هستند اما در آمریکا تصمیمی خردمندانه و راهکاری ارزشمند به شمار میآیند!
این شوی رسانهای و این شیطنت تبلیغاتی موجب آن شده تا برخی از افراد در داخل کشور نیز تحت تأثیر قرار گیرند و بهنوعی هر اقدامی که در داخل کشور انجامشده را اقدامی ناقص و ضعیف قلمداد نموده و اقدامات کشورهای دیگر را (گرچه طبق آمار آن کشورها وضعیتی بحرانیتر از ایران داشته باشند) نمادی از پیشرفت و موفقیت بدانند.
در ایران نیز اقدامات بسیار خوبی انجام شد، مانند همین تعطیلیهایی که بهصورت گسترده برنامهریزی شد و همین فاصلهگذاری هوشمند که بهنوعی مدیریت شد تا اینکه موجب قطع شدن زنجیره تأمین نیازهای اساسی مردم نشود. همین کسانی که ایران را با سایر کشورها مقایسه میکند آیا وضعیت فروشگاههای زنجیرهای و تأمین مواد اولیه ایران با سایر کشورها را نیز مورد مقایسه قرار دادهاند؟ اینکه در کشور ما چنین ویروسی میآید ولی هیچگونه کمبود مواد اولیه حس نمیشود این خود یکی از بارزترین نمونههای مدیریت موفق در ماجرای کرونا است.
حواسمان جمع باشد اینگونه اقدامات و شیطنتهای رسانهای در این شرایط بحرانی کرونایی موجب بدبینی ما نسبت به انقلاب نشود، بدانیم بسیاری از مسئولین انقلاب دلسوزانه پیگیر حل مشکلات مردم هستند و ایران در سه جبهه در حال جنگ است، تحریم و کرونا و جنگ رسانهای
کشورمان را حمایت کنیم
افزودن دیدگاه جدید