انتظار فرج به معنای بی‌صبری و دست رودی دست گذاشتن نیست

انتظار فرج به معنای بی‌صبری و دست رودی دست گذاشتن نیست
انتظار فرج

چند روز قبل بود که در فضای مجازی و حتی رسانه‌ی ملی، ویدئویی انتشار یافت  که در قلب آمریکا و در مرکز شهر نیویورک، مردی با صدای بلند همه را دعوت به توبه و طلب یک منجی را فریاد می‌زد. این روزها بسیار جای توجه و تأمل دارد و در تاریخ بشر کمتر دوره‌ای اتّفاق افتاده که آحاد بشر، در همه جای عالَم، به قدر امروز احساس نیاز به یک منجی داشته باشند. تاریخ احساس نیاز به منجی و مهدی(عج)، احساس نیاز به یک دست قدرت الهی، در کمتر دوره‌ای از زندگی انسان را، سراغ دارد.
دنیای امروز بعد از پشت سرگذاردن نحله‌ها و تفکرات مختلف، از کمونیسم گرفته تا دموکراسی و لیبرال دموکراسی، احساس امنیت و آسایش نمی‌کند و با تمام وجود، علی رغم این همه پیشرفتهای علمی، کمبود فقر و شکاف طبقاتی و بی‌عدالتی را درخود می‌بیند. دنیای امروز دچار سوءاستفاده‌ی قدرتها از علم است؛ قدرتها از علم سوءاستفاده می‌کنند، از کشفیّات طبیعت سوءاستفاده می‌کنند، از توانایی‌های استخراج‌شده‌ی از طبیعت سوءاستفاده می‌کنند؛ بشر با اینها مواجه است؛ اینها موجب شده است تا انسان، در همه جای دنیا احساس خستگی کرده و از درون احساس نیاز به یک دست نجات‌بخش کنند.

.
باتوجه به این نیازهاست که اسلام از ما خواسته‌ است، انتظارفرج داشته باشیم. البته انتظار به معنای دست روی دست قرار دادن و کاری نکردن نیست، بلکه انتظار فراتر از احساس نیاز بوده و اعتقاد به این است که یک آینده‌ی قطعی‌ای وجود دارد که من می‌توانم مقدمات حصول و بدست آمدن آن را مهیا کنم. پس در انتظار فرج امید هست، تحرّک هست، اقدام وجود دارد.
مقام معظم رهبری در سخنرانی به مناسبت میلاد امام زمان(عج) در سال 99 انتظار فرج را اینطور معنا می‌فرمایند:
انتظار فرج یعنی آماده‌سازی خود؛ بی‌صبری کردن، عجله کردن، جزو چیزهایی است که ممنوع است. در یک روایتی دارد که «اِنَّ اللهَ لایَعجَلُ لِعَجَلَةِ العِباد»؛ اگر شما عجله میکنی، شتاب‌زدگی به خرج میدهی، معنایش این نیست که حالا خدا هم تابع عجله‌‌ی شما تصمیم بگیرد و عجله کند؛ نه، هر چیزی قراری دارد، وقت معیّنی دارد، حکمتی دارد، بر اساس آن حکمت انجام می‌گیرد... مراد از انتظار فرج، هم فرج نهایی است که ظهور حضرت است، هم فرج بعدالشّدّة است؛ یعنی فرج بعد از حوادث دشوار و حوادث همه‌گیر، مثل همین حوادثی که امروز در دنیا وجود دارد که خیلی‌ها را مأیوس می‌کند، خیلی‌ها را وادار به خودکشی می‌کند، لکن وقتی که انتظار فرج وجود دارد، انسان می‌داند که این حادثه بلاشک تمام خواهد شد.
امروز ما باید به عنوان یک منتظر واقعی آنچه ظیفه‌ی ماست را شناخته و سعی در هموار کردن شرایط ظهور از طرف خودمان باشیم. آنچه که یک منتظر باید بدان عامل باشد:
1ـ امیدواری به ظهور
با طولانی شدن زمان غیبت و القای شبهات و وسوسه‌ها و مشاهده‌ی فعالیت گسترده‌ی دشمنان دین و حجم انبوه ظلم‌ها و تاریکی، برخی دچار یاس و ناامیدی می‌شوند و از عدالت وعده داده شده مایوس می‌شوند که باید در انتظار فرج حس امیدواری و نوع نگاهمان بیشتر توام با انگیزه و امیدواری به آینده باشد. البته این حس، خیال و وهم نبوده بلکه آنچه که از تفکرات مختلف سیاسی و اعتقادی تا به امروز بیان شده است، نتوانست بشر را زنده و امیدوار نگه دارد و تنها پیامی که ادیان الهی و دست پنهان قدرت پشت صحنه‌ی وعده داده شده توانست آحاد بشر را امیدوار نگه دارد. در تاریخ تشیع زمانی بوده است که تعداد حامیان و محبان اهل بیت از انگشتان دست هم تجاوز نمی‌کرد. [1] اما امروز شاهدیم که حکومتهایی با محوریت فرامین اهل بیت(علیهم السلام) تشکیل شده و از طرفی خود مردم دنیا حتی کسانی که دینی ندارند، امیدوار به منجی‌ای هستند که در ادیان به آنها وعده داده شده است.
2ـ عجول نبودن و تسلیم مقدرات و وقت ظهور بودن
در ایامی که انسان امید به ظهور دارد، نباید دچار عجله و شتاب‌زدگی گردد چون همین شتابزدگی و عجول بودن، راه را برای معاندین و شبهه افکنان باز می‌کند و همچنین موجب باز دشدن راهی برای راهزنان اعتقادی و دکان‌ داران فریبکار می‌گردد. و از طرفی به مرور زمان برای خود فرد منتظر نیز ایجاد شک، شبهه و تزلزل می‌گردد.
3ـ انتظار فرج فردی و اجتماعی
انتظار و اعتقاد به فرج فقط به اعتقادات شخصی مربوط نبوده و در عین اینکه فرد باید معتقد و شرایط فردی برای ظهور را مهیا کند در اجتماع نیز مردم مقدمات ظهور را ایجاد و فراهم کنند یعنی اینگونه نباشد اجتماع ما رنگ و بوی مهدوی نداشته بلکه فقط به دنبال خودسازی و تحولات فردی باشیم. پس در عین انتظار فرج فردی باید اجتماع را هم برای ایجاد تحول مهدوی مهیا و آماده کنیم. از بازار گرفته تا ادارات و ارگانها و نهادهای اجتماعی... امروز با شرایط ایجاد شده و تحولات درونی و مهیا بود شرایط آحاد بشر، بهترین فرصت برای دعوت به فطرت پاک و خداجویی است و از این طریق می‌توان مهدی‌باوری و انتظار فرج را در دلها شکوفا و در عرصه‌ی عمل افراد را در اجتماع ایجاد کرده و دعوت به خداجویی و خدامحوری کرد.
پی‌نوشت:
1). «مَا بِمَكَّةَ وَ الْمَدِينَةِ عِشْرُونَ رَجُلًا يُحِبُّنَا»؛ ابن أبي الحديد، عبد الحميد بن هبه الله، شرح نهج البلاغة لابن أبي الحديد، مكتبة آية الله المرعشي النجفي - قم، چاپ: اول، 1404ق، ج4: ص104.

تولیدی: 
تولیدی

افزودن دیدگاه جدید