رفراندوم جمهوری اسلامی پس از گذشت حدود پنجاه روز از پیروزی انقلاب و سرنگونی رژیم سابق یک واقعه منحصر به فرد در طول تاریخ انقلابهای دنیا بود. همانطور که انقلاب اسلامی ایران نیز یک انقلاب و رخداد منحصر به فرد و بیهمتا در بین انقلابهای جهان بود، رفراندوم یا همه پرسی جمهوری اسلامی نیز از این لحاظ منحصر به فرد بود چرا که رهبر انقلاب یعنی امامخمینی (ره) پس از پیروزی در مبارزات صورت گرفته با حکومت شاهنشاهی و سرنگونی حکومت پهلوی، پیشنهاد برگزاری همه پرسی جمهوری اسلامی را مطرح می کند و در تاریخ 10 و 11 فروردین ماه با دستور ایشان این همه پرسی صورت میگیرد.
در صورتیکه پس از سقوط حکومت پهلوی مسیری فراهم شده بود که بدون برگزاری هرگونه همه پرسی، امکان استقرار حکومت جدید توسط ایشان فراهم بود و از این لحاظ در طول تاریخ انقلابهای شکل گرفته، نمیتوان انقلاب مردمی را یافت که همانند انقلاب اسلامی، پس از سرنگون کردن ساختار سیاسی حکومت سابق و برای استقرار پایههای حکومت انقلابی، خواستار رای مردم دربارهی چگونگی ساختار نظام انقلابی جدید باشد.
از این رو انقلاب اسلامی در تاریخ انقلابهای جهان بیهمتاست. انقلابی که پس از پیروزی، صندوقهای رای را سنگ بنای تشکیل ساختار سیاسی جدید قرار داد و به عبارتی پس از پیروزی، بیعت با مردمانش را از طریق صندوقهای رای تحقق بخشید و مشروعیتی دو چندان برای خویش رقم زد. بر اساس این رویکرد امام خمینی گامی محکم در جهت تشکیل حکومتی اسلامی برداشت، که تضمین کننده و نوید بخش عمری طولانی، برای این نهال نو رسیده را با خود به همراه داشت. با توجه به این رهیافت جمهوری اسلامی، فرد هالیدی به عنوان استاد علم سیاست و روابط بینالملل، انقلاب ایران را مدرنترین انقلاب تاریخ بشر میخواند.
اما در ادامه باید گفت که نه تنها همه پرسی شکل گرفته در فرودین ماه پنجاه و هشت، بلکه ماهیت انقلاب ایران نیز منحصر به فرد بوده و هست چرا که گستردگی انقلاب اسلامی با سایر انقلابهای بزرگ شکل گرفته در طول تاریخ از جمله انقلابهای 1917 روسیه و 1789 فرانسه قابل مقایسه نیست.
چرا که در انقلاب روسیه میزان مشارکت مردم در صحنه تنها به چند نقطه از جمله سن پترزبورگ محدود میشد و این انقلاب تنها با مشارکت کارگران آن منطقه و عدهی معدودی از سایر گروههای اجتماعی تحقق یافت و در زمینه انقلاب فرانسه نیز باید گفت جرقهی اولیه این انقلاب توسط قشر متمکن بوروژوا و پس از آن با حمایت اشراف در پاریس شکل گرفت و حضور و نقش مردم در این انقلاب کمرنگ بود. از اینرو من انقلاب 1789 فرانسه را یک انقلاب درون کاخی میخوانم، حتی انقلاب 1949 چین نیز گرچه در مقایسه با انقلاب های فرانسه و روسیه با مشارکت تعداد بیشتری از مردم همراه بود اما شامل تمام اقشار جامعه نمیشد و به دیگر سخن این انقلاب، یک انقلاب دهقانی بود که توسط دهقانان روستایی در کشور چین شکل گرفت.
اما انقلاب سال 1357 (1979) ایران به دلیل مشارکت میلیونی مردم و حضور تمامی اقشار جامعه در آن، به مثابه یک انقلاب مردمی در جهان شناخته میشود که به دلیل مردمی بودن و حضور گسترده همه اقشار جامعه در آن از انقلابهای بزرگی همچون فرانسه، روسیه و چین متمایز میشود. البته شاید این پرسش مطرح شود که خیزشهای مردمی آغاز شده در منطقه خاورمیانه از اواخر سال های 2010 و اوایل 2011 را آیا میتوان نمونهای از انقلاب مردمی قلمداد کرد؟ در این زمینه نیز باید مطرح کرد که در صورت تطبیق فاکتورهای انقلاب بر این خیزشها به این نکته خواهیم رسید که هیچ کدام از خیزشهای صورت گرفته در منطقه دارای ویژگیهای یک انقلاب نبودهاند و کاربرد تعبیر انقلاب برای این حرکتهای مردمی صورت گرفته تعبیر درستی نمیباشد از اینرو از این جنبشها به عنوان بیداری، خیزش اسلامی یاد میشود.
اما ویژگی دیگری که انقلاب ایران را از سایر انقلابها متمایز میکند مربوط به هدف و انگیزهی تحقق آن است. اگر نگاهی کوتاه به شرایط اقتصادی قبل از انقلاب در فرانسه داشته باشیم در مییابیم که حدود پنج دهه شرایط اقتصادی در فرانسه دچار آشفتگی بود و این آشفتگی روز به روز تشدید میشد و از طرفی در روسیه نیز شرایط اقتصادی پیش از انقلاب نامناسب بود، چرا که پس از جنگ های 1905 روسیه و ژاپن و از دست رفتن ناوگان دریایی روسیه در شرق و همچنین تعداد کشتههای بالای روسیه، همراه با تحمیل هزینههای بالای ناشی از جنگ، باعث شکل گرفتن اعتراضات سالهای 1905 و 1906 در روسیه شد. و از طرفی با شروع جنگ جهانی اول در سال 1914 و تلفات زیاد روسها در این جنگ و همچنین از دست رفتن بخشهایی از سرزمین روسیه در این جنگ زمینه ساز شکل گیری انقلاب 1917 در این کشور شد، کشور چین هم از این قاعده مستثنی نبود چرا که در خلال جنگهای جهانی اول و دوم ضربات سنگینی را متحمل شده بود و حتی بخشی از صنایع خود را از دست داده بود که موجب بیکاری عدهی زیادی شده بود که این جریان تا انقلاب چین در سال 1949 ادامه داشت، اما این جریان در ایران دقیقا برعکس بود چرا که سالها بود که ایران در معرض جنگ قرار نگرفته بود و به دلیل افزایش قیمت نفت حکومت پهلوی در شرایط اقتصادی بسیار خوبی قرار داشت و قوای نظامی ایران نیز به دلیل افزایش درآمد حکومت و اهتمام شاه بر تقویت قوای نظامی در بهترین حالت قرار داشت، بر خلاف فرانسه، روسیه و چین، لذا با توجه به تقویت قوای نظامی در آن زمان و قرار گرفتن قوای نظامی در بهترین شرایط، انقلاب ایران نمیتوانست به دلیل ضعف حکومت مرکزی در جهت کنترل شرایط و مبارزه جنبشهای اعتراضی اجتماعی باشد و با توجه به شرایط رو به بهبود اقتصادی در کشور، انگیزهی نیروهای انقلابی در ایران بر خلاف فرانسویها، روسها و چینیها که بیشتر جنبه مادی داشت، نمیتوانست ناشی از یک انگیزه مادی باشد.
من معتقدم که تنها انقلاب اسلامی ایران است که میتواند بیش از چهل سال در برابر فشارهای همه جانبه سیاسی و اقتصادی ابرقدرتهای جهانی مقاومت کند و علی رغم حجم بیسابقه تحریمها حتی به گسترش و بسط نفوذ خود از ساحل مدیترانه تا خلیج عدن بپردازد، چرا که پایهی انقلاب آن نه بر اساس اهداف مادی زودگذر و مقطعی، بلکه بر اساس اهداف غیر مادی و معنوی شکل گرفته است. این همان چیزی است که در شرایط جنگ با کرونا که ابرقدرتهای جهانی را به زانو در آورده است، انقلاب اسلامی را که زیر فشار شدیدترین و بیسابقه ترین تحریمها قرار گرفته است، نتوانسته از حرکت متوقف کند. این همان مزیت ایدئولوژی ناب اسلامی برگرفته از آموزههای اهل بیت علیهم السلام است که من آن را کلید طلایی تهران می خوانم.
افزودن دیدگاه جدید