نقد انقلابی

شاخه‌ی جدیدی از ولنگاری فرهنگی!

ولنگاری فرهنگی

- راهی که سال‌های طولانی در جوامع غربی، طی شده و آثار مخرب آن بر فرهنگ و اخلاق جامعه مشخص شده است، اکنون و با اهمال برخی مسئولان فرهنگی، در حال رسوخ در کشورمان است! صرف‌نظر از این که چنین روش‌های تبلیغاتی، معمولا با هدف تحریک غریزه و به‌منظور فریب مشتری و پوشاندن عیوب کالا انجام می‌شود، باید به اثرات خطرناک آن بر بیننده هم توجه داشت.

انقلاب امیدوار به آینده و سراپا ایستاده است

نیروهای انقلابی

- انقلاب ایران را نباید با تحولاتی مانند ترکیه و آلمان و مالزی و حتی انقلاب کبیر فرانسه مقایسه کرد چون همه‌ی این تحولات در زمینی که رنسانس آن را به وجود آورد، ایجاد شده است. در حالی که انقلاب اسلامی را باید با رنسانس که دین را از زندگی جدا کرده است مقایسه کرد که انقلاب دوباره دین را به عرصه‌ی زندگی مردم کشاند و از شاخصه های ماندگاری انقلاب و موفقیت آن می توان به این موارد اشاره داشت: 1ـ تغییر موازنه‌ی قدرت در کشور 2ـ معنویت گرایی و تقویت مبانی دینی در ایران و دنیا 3ـ رویش جوانان انقلابی

نهادهای وابسته به انقلاب از خوش‌حسابان مالیاتی هستند

بودجه نهادهای انقلابی

- با سیاه نمایی بعضی از رسانه‌های لیبرال علیه نهادهای انقلابی هدفشان خدشه وارد کردن به این نهادها است که در تازه ترین سیاه نمایی یکی از رسانه‌های دولتی با انتقاد از نهادهای انقلابی مانند آستان قدس رضوی، ستاد اجرایی فرمان امام، بنیاد برکت، بنیاد مستضعفان، بنیاد شهید و قرارگاه سازندگی خاتم، این نهادها را متهم به عدم پرداخت مالیات کرده است. این درحالی است که رئیس‌کل سابق سازمان امور مالیاتی کشور در حاشیه‌‌ همایش مالیاتی در جمع خبرنگاران اذعان کرد: ‌‌«نهادهای وابسته به انقلاب از خوش‌حسابان مالیاتی هستند.» و این نهادها نیز به روشنگری دست زده و ریز مالیاتی را که پرداخت کردند در رسانه‌ها انتشار دادند. لذا حوزه های علمیه نیز می توانند با روشنگری بودجه‌ی تخصیص خود را در هرسال و محل مصرف را برای مردم بازگو کنند تا از هرگونه خدشه و اتهامی مصون بمانند.

انتخابی درست برای مجلسی فعال و مردمی

انتخابات مجلس

- باتوجه به سخنان رهبری که هرکس ازعهده‌ی نمایندگی مجلس بر می‌آید ثبت نام کند، در مقابل وظیفه‌ی ماهم این است که افرادی را انتخاب کنیم که توانایی و شاخصه‌های یک نماینده‌ی فعال را داشته باشد و از طرفی تحریم انتخابات یعنی یک ضرر بزرگ به خود و کشور.

شفاف سازی بودجه در تمام ارگانها نه فقط حوزه‌ی علمیه و فرهنگ

بودجه حوزه

- بخاطر نقش مهمی که فرهنگ در جامعه و کشور دارد معمولا کشورها و دولتها هزینه‌ی بسیاری را در مسائل فرهنگی هزینه می‌کنند اما در کشور ما همان نیم درصد از کل بودجه نیز مورد هجمه واقع می‌گردد اما این به معنای عدم شفاف سازی و گزارش ندادن نیست اما خوب است کسانی که دغدغه‌ی شفافیت در بودجه فرهنگی بالاخص حوزه‌ی علمیه را دارند این شفاف سازی را در دیگر ارگانها نیز پیگیری کنند.

عوام‌فریبی با طعم بودجه‌ی نهادهای فرهنگی و حوزوی

بودجه

- آنچه از بودجه ریزی دولت در چند سال گذشته مشهود است اینکه نهادهای اجرایی و کم اهمیت بودجه‌ی آنها دو برابر یا چند برابر شده است و این درحالی است که به بودجه‌ی نهادهای فرهنگی و مذهبی همیشه هجمه صورت پی‌پذیرد و حتی در بیشتر اوقات همان بودجه‌ی مصوب نیز تامین نشده و تخصیص نمی‌یابد.

باید همفکران حسن روحانی را تحریم کرد

حامیان روحانی

- به هر دری زدند و به هر مکری متوسل شدند تا روحانی در سال 92 و 96 و حامیانش در سال 94 در مجلس، رأی بیاورند اما حالا همه چیز را فراموش کردند و دم از تحریم انتخابات می‌زنند! پس از شش سال از عمر دولت روحانی و چهار سال از عمر مجلسی که تمام‌قد از روحانی دفاع کرد، اگر بنا باشد انصاف را رعایت کنیم باید مقصر اصلی وضعیت نامناسب کشور را روحانی و همفکرانش بدانیم و آن‌ها را تحریم نماییم.

حکومت مردمی، مردم حکومتی !

امام خامنه ای

-زمانی که جنگ قدرت میان شوروی و آمریکا در جریان بود، آمریکایی ها به خوبی می دانستند که به لحاظ نظامی نمی توانند بر شوروی فائق آیند و از طرف دیگر با وجود شوروی، رویایی حکومت جهانی آمریکا هیچ گاه تعبیر نمی شد لذا به دنبال راهی دیگر برای فروپاشی شوروی افتادند. در همین زمان ها کمونیسم حاکم بر شوروی به لحاظ نظری و عملی به ایستگاه های آخر خود نزدیک می شد و دیگر حرفی برای گفتن نداشت و امام خمینی رحمه الله علیه نیز این را پیش بینی کرده و به سران شوروی هشدار داده بودند. در این شرایط آمریکایی ها با تحریک گسل های اجتماعی اقدام به جدا کردن مردم شوروی از حکومت کردند به طوری که در عرض چند سال موج ناامیدی در میان مردم شوروی به راه افتاد و بدبینی عمیقی میان حاکمان و جامعه ایجاد شد. این جنگ نرم که رسانه های مزدور آمریکایی نقش عمده ای در آن داشتند منجر به فروپاشی شوروی از درون شد. بعد از انقلاب با توجه به قدرت گیری روزافزون ایران و ناامیدی دشمن از غلبه نظامی بر ایران، تقریبا همان جنگ نرمی که بر علیه شوروی به راه افتاد با شدت چندین برابر و بصورت بسیار پیچیده تر و این بار با همراهی تمامی شرکای اروپایی آمریکا علیه ایران به راه افتاد. در این راه مزدوران داخل کشور و عمدتا اصلاح طلبان کمک بسیاری به جبهه غرب کرده اند. دشمن تمام تلاش خود را برای جدا کردن مردم از حکومت و رهبری بکار بسته است اما با درایت و هوشمندی رهبری ایران و در عین حال صداقت ایشان با مردم، نه تنها در طول این سال ها مردم از حکومت فاصله نگرفته اند بلکه دلبستگی مردم به حکومت و رهبری با وجود همه مشکلات اقتصادی بیشتر شده است. مردم به خوبی در حال رشد اجتماعی و سیاسی هستند و سکان دار این حرکت تربیتی رهبری ایران می باشد به طوری که نه تنها یک حکومت مردمی تمام عیار در ایران در حال شکل گرفتن است بلکه یک مردم حکومتی در حال شکل گیریست یعنی مردم خود را از حکومت و حکومت را از خود می دانند... .

تازه یادشان افتاد چرا مجلس در رأس امور نیست!

رأس امور

- چهار سال فرصت داشتند تا با دو ابزار قانون‌گذاری و نظارت، روش نادرست دولت روحانی را اصلاح و نقش مثبتی در زندگی مردم ایفا کنند! اما چیزی که اتفاق افتاد فقط و فقط همراهی و عدم برخورد با دولت بود که نمونه‌های آن را در تصویب برجام -به عنوان یکی از عوامل مهم گسترش رکود و معطل‌ماندن کشور- و عدم برخورد با سیاست غلط ارزی دولت -به عنوان عامل مهم در گرانی‌های افسارگسیخته- می‌توان مشاهده کرد. حالا و پس از چهار سال فرصت‌سوزی، یادشان افتاد که چرا مجلس در رأس امور نبود؟!

سلبریتی‌ها اپوزسیون داخلی یا حامی ملت؟

سلبریتی

- امروز دشمن بعد از ناکامی های مختلف به واسطه‌ی هزینه‌ای که در چند سال گذشته برای اپوزسیون خارج نشین کرده است به دنبال اپوزسیون‌سازی از داخل کشور است و به همین بهانه از سلبربتی‌ها برای بیان مقاصد خود استفاده می کند.

صفحه‌ها

اشتراک در RSS - نقد انقلابی